۱۳۹۲ اردیبهشت ۹, دوشنبه

آب چغندر فشار خون را کاهش می‌دهد


دانش و فناوری

آب چغندر فشار خون را کاهش می‌دهد

یک تجربه تحقیقاتی جدید در لندن نشان می‌دهد، نوشیدن روزانه آب چغندر موجب پایین آمدن فشار خون می‌شود. مصرف روزانه آب چغندر و رستنی‌های حاوی نیترات خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی ـ عروقی را کاهش می‌دهد.
طبق تحقیقات پروفسور آمریتا آهلووالیا (Amrita Ahluwalia) ، محقق هندی و پروفسور بیولوژی عروقی دانشگاه کوئین‌ماری لندن، نوشیدن روزانه ‌آب چغندر فشار خون را پایین می‌آورد.
به موجب گزارش منتشره در وب‌سایت "نچرال نیوز"، افراد مبتلا به فشار خون بالا در صورتی که روزانه به طور متوسط ۸ اونس (نزدیک به ۲۵۰ گرم) آب چغندر بنوشند فشار خونشان حدود ۱۰ میلی متر جیوه پایین می‌آید.
بر پایه این گزارش که در مجله علمی "هایپرتنشن" متعلق به انجمن قلب آمریکا چاپ شده است، پژوهش‌گران همچنین تأکید کرده‌اند که یافته‌های آنها هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد و به این معنا نیست که با افزودن آب چغندر به رژیم روزانه غذایی می‌توان به سرعت به نتایج درمانی رسید.
مروری بر پژوهش جدید
خانم آمریتا آهلووالیا و تیم تحت سرپرستی او نسبت به نتایج درمانی مصرف گیاهان حاوی نیترات، از قبیل چغندر و دیگر رستنی‌های حاوی برگ‌های سبز بسیار خوش‌بین هستند. آنها بر این نظرند که افزودن این مواد به رژیم غذایی روزانه سلامت قلب و عروق را افزایش داده و خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی ـ عروقی را کاهش می‌دهد.
یک لیوان ‌آب چغندر قرمز (لبو) حاوی حدود ۲ / ۰ گرم نیترات است. این مقدار نیترات را می‌توان با خوردن یک کاسه بزرگ پر از کاهو یا ۲ عدد چغندر نیز به دست آورد. نیترات طی فرایند هضم ابتدا تبدیل به نیتریت و سپس اکسید نیتریک در خون می‌شود. اکسید نیتریک جریان خون را تسهیل کرده و عروق خونی را منبسط می‌کند.
پروفسور آهلووالیا می‌گوید، تیم او از تجربه این که حتی مقدار کمی نیترات می‌تواند به چنین نتایج باارزشی بیانجامد شگفت‌زده شده است. وی همچنین افزود، این پژوهش ثابت کرد، افراد مبتلا به فشار خون بالا برای رسیدن به نتایج درمانی نسبت به افرادی با فشار خون طبیعی به نیتریت بسیار کمتری نیاز داشتند.
در همین حال او یاد‌آور می‌شود که هنوز نمی‌توان به تأثیرات بلندمدت مصرف این نوشیدنی بر روی فشار خون اطمینان داشت.
چگونگی آزمون
این بررسی بر روی ۷ مرد و ۸ زن مبتلا به فشار خون بالا انجام شد که برای کاهش فشار خون خود هیچ نوع درمانی، از جمله درمان دارویی دریافت نمی‌کردند.
از آزمون‌شوندگان خواسته شد، ۲۵۰ میلی لیتر آب حاوی حجم کمی از نیترات یا آب چغندر بنوشند. سپس آنها به مدت ۲۴ ساعت تحت نظر بوده و فشار خونشان در تمامی این مدت اندازه‌گیری می‌شد.
فشار خون نشان‌‌گر نیروی خون در مقابل دیواره رگ‌های خونی است که بر پایه دو عدد نشان داده می‌شود. اولین عدد مربوط به فشار خون سیستولیک یا ماکزیمم و دومین عدد نشان‌دهنده فشار خون دیاستولیک یا مینیمم است.
فشار خون سیستولیک مربوط به زمانی است که قلب ضربان دارد و فشار خون دیاستولیک مربوط به زمانی است که قلب در حال استراحت بین ضربان‌ها قرار دارد.
در این آزمون، در آنهایی که آب چغندر دریافت کرده بودند هم فشار سیستولیک و هم فشار دیاستولیک پایین آمد.
این نتیجه حتی پس از آنکه نیتریت موجود در خون آنها به میزان پیش از مصرف این نوشیدنی رسید نیز ادامه یافت و برای بیش از ۲۴ ساعت دوام داشت.
منبع : آلمان

۱۳۹۲ اردیبهشت ۸, یکشنبه

چشم‌پوشی از خواب بعد از ظهر یعنی استرس


دانش و فناوری

چشم‌پوشی از خواب بعد از ظهر یعنی استرس

پژوهشگران اعتقاد دارند که خواب بعد از ظهر بخشی از ریتم بیولوژیک روزانه است. بدن به این استراحت نیاز دارد تا استرسی که در طول روز به آن وارد شده را دفع کند. اما امروز در بیشتر جوامع خواب هنگام روز تابو است.
ژن‌های ما کارکرد ساعت بدنمان را تعیین می‌کنند. در واقع دو بار خوابیدن، یکبار ظهر و یکبار شب، بخشی از ریتم طبیعی بدن بزرگ‌سالان است. در مجموع این تصور وجود دارد که دلیل گرایش به خوابیدن هنگام ظهر خوردن غذای سنگین است که در ما حس خستگی و خواب‌آلودگی ایجاد می‌کند.
گوران هایاک (Göran Hajak) پژوهشگر خواب و مدیر کلینیک روان‌پزشکی و روان‌درمانی در بامبرگ (جنوب آلمان) می‌گوید: «خوردن غذای مفصل تنها دلیل گرایش شدید به خواب بعد از ظهر نیست. حتی بدون خوردن ناهار نیز، احساس خستگی‌‌ظهر به سراغ ما می‌آید. افرادی که حدود ساعت ۷ صبح از خواب بیدار می‌شوند، معمولا حدود ساعت ۲ بعداز ظهر احساس خواب‌آلودگی می‌کنند. البته خوردن ناهار باعث می‌شود که این احساس زودتر به سراغمان آید و شدیدتر باشد.»
مناسب‌ترین مدت زمان برای خواب بعد از ظهر
هایاک توصیه می‌کند که اگر وقت به اندازه کافی برای استراحتی کوتاه در بین روز وجود دارد، بایستی از این فرصت استفاده کرد. " چرت بعد از ظهر" برای رفع خستگی کار روزانه و تجدید نیرو بسیار مفید است. نکته مهم در مورد برنامه‌ریزی برای خواب بعد از ظهر این است که نباید طولانی‌تر از ۲۰ دقیقه باشد تا فرد وارد مرحله عمیق خواب نشود. زیرا در این صورت بیدار شدن و از سر گرفتن فعالیت و کار روزانه سخت‌تر خواهد شد.
هایاک، پژوهشگر خواب توصیه می‌کند که اگر وقت به اندازه کافی برای استراحتی کوتاه در بین روز وجود دارد، بایستی از این فرصت استفاده کرد
ما در موقعیت‌های مختلف سعی می‌کنیم کمبود خواب شبانه را در طول روز جبران کنیم. "هایاک" اعتقاد دارد که این کار امکان‌پذیر است، اما باید توجه کرد که خواب هنگام روز بیشتر از ۲۰ دقیقه طول نکشد، در غیر این صورت تنظیم مدت زمان مناسب برای خواب شبانه دشوار می‌شود.
خواب بعد از ظهر نباید عمیق باشد
هایاک می‌گوید: «مبارزه با خستگی و خواب‌آلودگی یعنی استرس. در صورتی که استراحتی کوتاه در قالب "چرت بعد از ظهر" این استرس را از بین خواهد برد. استرس به جسم و روح آسیب می‌رساند. هدف از خواب بعد از ظهر خوابیدن عمیق نیست، بلکه رسیدن به آرامش عمیق و تمدد اعصاب است.»
به طور مثال گفته می‌شود که "سالوادور دالی"، نقاش مشهور اسپانیایی، هنگام ظهر قاشقی در دست می‌گرفت، در صندلی خود می‌نشست و چشمان خود را می‌بست. هنگامی که خوابش می‌برد، عضلات بدنش شل می‌شد و قاشق از دستش به زمین می‌افتاد و او از صدای افتادن قاشق بیدار می‌شد. "دالی" می‌گفت: «این، دقیقا همان مقدار خوابی است که من نیاز دارم.»
کاهش عادت خواب ظهر؛ پیامد صنعتی شدن
هایاک خود توضیح می‌دهد که سر کار در کلینیک این فرصت را ندارد که بعد از ظهرها استراحت کند. اما هنگامی که احساس خستگی می‌کند روی صندلی کار خود می‌نشیند و برای چند لحظه چشمانش را می‌بندد تا انقباض موجود در ماهیچه‌ها بر طرف شود. او می‌گوید: «در واقع در این موقعیت نمی‌خوابم. برای من نکته مهم این است که این ۳۰ ثانیه را داشته باشم تا بتوانم استراحت کنم.»
در کشورهای آسیائی خواب بعد از ظهر بخش ثابت برنامه روزانه بوده است. اما در پی صنعتی شدن زندگی، این رسم دیرینه در این جوامع نیز کمرنگ شده است.
برخی از شرکت‌ها در کشورهای غربی تلاش می‌کنند با در نظر گرفتن اتاق‌های استراحت به کارمندان خود این فرصت را بدهند که برای چندین لحظه از محیط کاری فاصله گرفته و استراحت کنند. اما کارمندان از این اتاق‌های استراحت استقبال چندانی نمی‌کنند، زیرا به طور کلی استراحت هنگام روز به معنای تنبلی است و بیشتر افراد دوست ندارند تا چنین تصویری از خود به اطرافیان انتقال

۱۳۹۲ فروردین ۲۷, سه‌شنبه

جادوی رنگ‌ها و تاثیر آن بر حس و روحیه انسان

در دنیای اطراف ما رنگ‌ها موج می‌زنند، اما ما به میزان تاثیر آنها بر روحیه و همینطور تصمیم‌هایمان چندان آگاه نیستیم. توجه بیشتر به رنگ‌ها و آگاه شدن از تاثیرشان می‌تواند در ما احساس خوشبختی ایجاد کند.
کدام رنگ‌ها به ما حس خوبی می‌دهند؟ در برخی مواقع پاسخ این پرسش کاملا مشخص است. به طور مثال هنگام ملاقات با مرد یا زن مورد علاقه خود توصیه می‌شود که رنگ قرمز پوشید. کسی که رنگ قرمز بر تن دارد معمولا به نظر جذاب و خواستنی می‌آید.
این نظر داوطلبان تستی است که بایستی بر اساس یک عکس تصمیم می‌گرفتند که آیا می‌خواهند آن مرد را ملاقات کنند یا نه. مردی در عکس پیراهن قرمز بر تن داشت در بین داوطلبان زن دو برابر زمانی که پیراهن آبی بر تن داشت، طرفدار پیدا کرده بود.
آبی کم‌رنگ؛ مناسب برای پاکت غذاهای رژیمی
هر کدام از رنگ‌ها در ذهن انسان با تصاویر و برداشت‌های مختلفی مرتبط هستند و به همین دلیل تا به حال تلاش‌های زیادی برای رسیدن به اهداف مختلف با بکار بردن رنگ‌های مناسب صورت گرفته است. به طور مثال هنگام خرید در فروشگاه‌ها با کمی دقت مشاهده خواهیم کرد که بسته‌بندی مواد غذائی رژیمی معمولا آبی کم رنگ و گاهی طوسی است. دانیلا اشپت، کارشناس رنگ از سوئیس می‌گوید: «زیرا آبی کم‌رنگ معمولا با حس سبکی و شفافیت مرتبط است.» چه کسی حاضر است پنیری رژیمی بخرد که در پاکتی به رنگ قرمز تند بسته‌بندی شده باشد؟
شرکت بیمه سوئیسی به نام "Axa Winterthur" از تاثیر رنگ‌ها بر روحیه‌سود جسته و برای کارمندان خود این امکان را فراهم کرده است که بتوانند اتاقی را با رنگی متناسب با وضع روحی خود در لحظه انتخاب کنند. به طور مثال هنگامی که می‌خواهند تمرکز کنند، اتاقی به رنگ آبی در اختیارشان قرار داده می‌شود و هنگامی که احتیاج به تقویت قوه خلاقیت خود دارند، می‌توانند به اتاقی زرد رنگ بروند.
صورتی بیکر-میلر
فشرده‌ترین تدابیر رنگ‌درمانی در حال حاضر برای خلافکاران حرفه‌ای اجرا می‌شود. در بسیاری از زندان‌های آلمان سلول‌هایی وجود دارند به رنگی معروف به "صورتی بیکر-میلر" که برای زندانیان خطرناک در نظر گرفته شده‌اند. گویا این رنگ ملیح که فرد را به بیشتر به یاد آدامس و آب‌نبات می‌اندازد، تاثیری آرامش‌بخش دارد.
در تست‌های مختلف مشاهده شده است که حتی نگاه کردن به این رنگ تنها به مدت دو دقیقه، فشار خون را کاهش می‌دهد. "صورتی بیکر-میلر" به نام دو مدیر زندان در آمریکا ثبت شده که برای اولین بار این رنگ را بکار برده‌اند.
نارنجی؛ رنگ خوشبختی
محققان در زمینه تاثیر رنگ‌ها بر انسان، برای هر حالت روحی رنگی متناسب با آن را سراغ دارند. آنها سایه‌های مختلف رنگ قرمزرا "هیجان‌زا" معرفی می‌کنند و نارنجی متمایل به قرمز و زرد متمابل به سبز را "لذت‌بخش" می‌دانند. اما ظاهرا سیاه متمایل به قهوه‌ای "افسرده‌کننده" است.
دانیلا اشپت کارشناس در زمینه روان‌شناسی رنگ‌ها نارنجی پررنگ را رنگ خوشبختی می‌داند. او می‌گوید که نارنجی نماد لذت، آرامش و احساس خوشبختی در لحظه است.
قرمز و آبی
طبقه‌بندی کردن رنگ‌ها و پیوند دادن آنها با احساساتی خاص، البته مرز و محدوده‌ای دارد. "هایکو هشت"، روانشناس دانشگاه ماینس می‌گوید: «به ندرت می‌توان ترکیبی از رنگ و احساس نسبت داده شده به آن را یافت که بر سر آن اتفاق‌نظر وجود داشته باشد.»
یکی از موارد نادر رنگ قرمز و آبی است. به طور کلی بر سر اینکه آبی رنگی سرد و قرمز گرم است، توافق وجود دارد و حتی می‌توان تاثیر این دو رنگ را اندازه‌گیری کرد. در یک اتاق آبی رنگ افراد در دمای پانزده درجه از سرما می‌لرزند و در اتاقی به رنگ قرمز حتی هنگامی که دما برابر با دمای یخچال است، افراد همچنان احساس سرما نمی‌کنند. شاید دلیلش این است که قرمز رنگ خون و آتش و آبی رنگ دریا است.
اما به غیر از این، به سختی می‌توان رنگی را به احساسی ویژه ارتباط داد که در تمام فرهنگ‌ها پذیرفته باشد. مثلا رنگ عزاداری در غرب سیاه است و در شرق دور سفید. طوسی در اروپا رنگ غم و در میان قبایل سرخپوستی رنگ خوشبختی است.

۱۳۹۱ دی ۴, دوشنبه

Fwd: {مدیران ایران} 5s چیست؟


 
دوست خوبم
در صورتیکه مایل نیستید از طرف من ایمیل دریافت نمایید لطفا همین ایمیل را برا ی من ارسال فرمایید
با تشکر
 
.~~~REMEMBER~~~
If you forward this email, PLEASE REMOVE all email addresses before you send it on, and use the BCC option when forwarding to your friends.
"BE KIND TO OUR EMAIL FRIENDS"w
 
بسیارمهم در صورتیکه این ایمیل را برای کسی می فرستید آدرس من  که در بالای این ایمیل می باشد را پاک نمایید
 


---------- Forwarded message ----------
From: حسین صابونچی <hosseinesaboonchi@gmail.com>
Date: 2012/12/22
Subject: {مدیران ایران} 5s چیست؟
To: modiriran@googlegroups.com


واژه 5s بیانگر پنج کلمه است که در انجام کارها در سازمان ، کارخانه و یا حتی در زندگی شخصی در منزل قابل اعمال میباشد. منشا 5s همانند خیلی از اصطلاحات و فنون امروزه از ژاپن است. این پنج واژه را در زبان ژاپنی و انگلیسی در ذیل میبینید:

انگلیسی --------- ژاپنی

Seiri ---------- sort 

Seiton ---------- set in order 

Seiso ----------shine 

Seiketsu ---------- standardize 

Shitsuke ----------sustain 


ترجمه 5s در انگلیسی:

سوا کردن(sort)

سری کردن/دسته بندی کردن(or straighten set in order)

نظافت(shine or sweep)

استانداردسازی(standardize)

نگهداری/خود نظمی (sustain or self-discipline)



5s زمانی که jit (تولید به هنگام) در تویوتا به کار گرفته شد بوجود آمد.اساس 5s این است که محیط کار نباید انباشته باشد.محیط شلوغ و کثیف بسیار دست و پا گیر است و همه انسانها دوست دارند که در یک محیط تمیز و مرتب و با اطمینان کافی کار بکنند.

حال هر یک را شرح میدهیم:

سوا کردن:

عبارت است از شناسایی بهترین حالت فیزیکی محل کار ،مجموعه گامهایی که ما در محل کار مشخص میکنیم که چه چیزی باید نگه داشته شود و چه چیزی نباید نگه داشته شود.ما باید مشخص نماییم که در یک مکان چه ابزاری به کار میآید و آنها را از ابزارهایی که به کار نمیآید جدا کنیم. هر منطقه کاری فقط باید شامل اقلامی باشد که برای انجام کار در آن منطقه نیاز است، بقیه اقلام را باید خارج از منطقه ی کاری جور نمود.

مشکلات عدم سری کردن شامل موارد ذیل میشود:

-متصدی ها در پیدا کردن اقلامی که نیاز دارند ناتوان میشوند.زمان مصرف شده برای جستجو جز ضایعات است(در زبان ژاپنی یک muda است) و اگر بتوانیم اقلامی را که نیاز داریم در یک مکان مشخص نگاه داریم ،میتوانیم در زمان صرفه جویی کنیم.

-به هم ریختن زیاد محل کار و قفسه ها موجب میشود که حرکت در محیط کار و دیدن یکدیگر و ارتباط برقرار کردن دشوار گردد.

سوا کردن در جهت حذف مواد اضافه ، آزاد کردن سرمایه ،تغییر کمتر ،دوره زمانی کوتاهتر و ... میباشد.عنصر اصلی در سوا کردن یک نگاه منطقی به محیط کار است.

سری کردن:

هر چیزی در محل کار باید یک مکان داشته باشد و در واقع هر چیزی باید سر جای خودش باشد.فرایند سری کردن در خارج از محل در واقع توصیف مرحله ی قبل است.با برداشتن اقلام دور انداختنی یا بردن آنها به محل دیگر فضای بیشتری ایجاد میشود.این فضا قابل رویت است و کمک میکند که گزینه های طراحی دیگری در منطقه بوجود بیاید.در این مرحله باید اقلام را دسته بندی کنیم تا به راحتی بدانیم که هر چیزی در کجا قرار دارد.مثل آنچه که یک تعمیرکار روی میز کارش و یا در قفسه ای کنار میز کار خود دارد و به راحتی میداند که هر ابزاری را که نیاز دارد در کجا قرار دارد.

نظافت:

این اصل به آنجا برمیگردد که ما در محیط تمیز با روحیه تر و بهتر به تولید میپردازیم.این یک امر عملی است که ما هر آنچه را که میخواهیم فوری بتوانیم استفاده نماییم.ما نمیتوانیم با یک آچاری که به طور کامل روغنی است یک محصول را که دارای قطعات بادی یا هیدرولیک میباشد تنظیم نماییم.موضوع دیگر سلامتی و ایمنی است مانند رفتن تراشه به چشم از طریق باد.باید هر روز زمانی را برای تمیز کاری صرف نمود.تمیزی شامل تلاش برای نگهداری محل کار،بهبود ظاهر محل کار،و مهمتر از آن جلوگیری از کثیف شدن محل کار میباشد.

عناصر نظافت عبارتند از:

-ابتدا باید مشخص کنیم که چه کسی مسئول هر منطقه است.

-دوم باید زمانبندی انجام را مشخص نماییم که چه روزهایی و در چه ساعاتی باید این کار انجام شود.

-در نهایت باید مطمئن شد که وسایل تمیز همیشه در دسترس هستند و آماده برای استفاده میباشند.

استانداردسازی:

در جهت بهبود فعالیت یک خطر وجود دارد و آن این است که تمرکز مدیریت به مسائل دیگری باشد و نقاط حساس را فراموش کند.استانداردسازی مجموعه فنهای است که از روی دادن این مسائل جلوگیری میکند.در این مرحله یک جدول زمانی که تمام عنصرها را در بر میگیرد تهیه میشود.

قدم اول در این سیکل بررسی دوره ای مناطق کاری است، که مطمئنا همه کارکنان در تمام مناطق را در بر خواهد گرفت.این جدول مشخص میکند که کجا از استاندارد منحرف میشویم.در این مرحله میتوان از برچسب گذاری استفاده نمود.

قدم دوم این است که فعالیتهای ضروری سری کردن را به عهده بگیرد ، بطوریکه قدم اول را توسعه دهد.

در نهایت در مدت استانداردسازی افراد از مناطق دیگر دیدن میکنند و یک چشم حساس بالای کل مناطق کاری بوجود می آید.

به طور خلاصه همه باید از یک راه مشخص کارها را انجام دهند.هر کسی در محل کار در سازمان باید با 5s درگیر شود و سعی کند که کارها را به بهترین شکلی که مشخص شده و با یک روش و یک عمل و در همه جا به یک شکل انجام دهد.طرح های محل کار و تکنیکهای ذخیره سازی باید در هر جا استاندارد باشند.

خود نظمی:

مرحله نهایی نظم است.در انگلیسی آن را خود نظمی یا نگهداشتن معنی نموده اند.یک تفاوت اساسی ما بین استانداردسازی و خود نظمی وجود دارد.بدین شکل که اساس استانداردسازی یک برنامه بازدید بسیار دقیق است که تضمین کند کارها همانطور که باید و با همان شیوه حفظ شده اند.اما اساس خود نظمی چیزی فراتر از این است ، آن مثل وسیله مکانیکی نیست که به راحتی آن را کنترل کنیم و به کار ادامه دهیم، بلکه مجموعه ای از شیوه هایی است که ما به کار میبریم تا بر قلبها و ذهنها غلبه کنیم در جهت تربیت کارکنانی که به خوبی از سازمان نگهداری کنند.در این مفهوم خود نظمی شاید یک اصطلاح ناخوشایند باشد زیرا کارکنان مجبور میشوند بعضی اوقات کارهایی را به اجبار انجام دهند که اگر انجام ندهند با جریمه های نتیجه بخش روبرو خواهند شد.

5s منجر به تغییر فرهنگ میشود و در تمام سطوح سازمان و در وجود هر کسی که با آن سر و کار دارد ریشه دارد.

در نهایت باید به نکات کلیدی این مبحث توجه کنیم:

ارتباط:مردم باید بدانند که برای چه تلاش میکنند و چرا؟

آموزش:آنها باید مفاهیم و فنون واحد را را بفهمند.

پاداشها و تشخیص:مردم نیاز دارند که احساس کنند تلاشهای آنها شناخته شده هستند.

زمان:اگر ما میخواهیم 4 یا 5 دقیقه زمان صرف برداشتن تراشه از کف زمین و دور دستگاه کنیم باید مطمئن شویم که در این زمان اجازه یک همچین کاری را داریم.

ساختار:لازم است که مشخص کنیم آنچه که انجام میشود توسط چه کسی باید انجام شود و تضمین کنیم که جدول زمانی به روز و واضح باشد.



5s در نهایت منجر به بهبود فرایندهای ذیل میشود:

کاهش زمان نصب

کاهش زمان چرخه

کاهش حوادث

کاهش ضایعات

افزایش امنیت

افزایش فضای اداری در محیط کار
Hossein saboonchi

--
--
شما این ایمیل را به خاطر عضویت در گروه " جامعه مجازی مدیران ایران" دریافت نموده اید.
آدرس ارسال ایمیل به گروه : modiriran@googlegroups.com
آدرس ایمیل برای لغو عضویت : modiriran+unsubscribe@googlegroups.com
اطلاعات بیشتر : http://groups.google.com/group/modiriran?hl=fa
www.modiran-iran.ir - www.ModirIran.ir - www.OnlineManagers.ir
 
 

۱۳۹۱ آذر ۲۵, شنبه

Dear Friend, Goodday To You

Dear Friend,

Before I proceed, I must first apologize for this unsolicited letter to you. I am aware that this is certainly not a conventional way of approach to establish a relationship of trust, but you will realize the need for my action.

I am Dennis Moore an Account Auditor who worked with Reserve Bank of South Africa, I need you to stand as a beneficiary to the sum of $6.5millions united state dollars lying down unclaimed in our bank, what really happened is that during the course of our auditing last week, I discovered a floating fund in an account opened in the bank in the year 1996 and since 1997 nobody has operated on this account again after going through some old files in the records I discovered that the owner of the account died without a [Heir/WILL] hence the money is floating and if I do not remmit this money out urgently it will be forfeited for nothing.

The owner of this account Mrs. Wendy Bunten an American and great industrialist ,who was a foreign contractor with the SOUTH AFRICA GOLD MININGS unfortunately lost her life in the plane crash of Korean Air Flight 801 which crashed on Wednesday August 6th 1997 leaving nobody to claim the money. you can read more about the crash by visiting this link : http://www.cnn.com/WORLD/9708/06/guam.passenger.list

Now i need you cooperation to claim this money because only someone from foreign country can stand as the beneficiary and the Banking law stipulates that any money lying unclaimed for many years will be transfered to federal government suspend account with RESERVE BANK OF SOUTH AFRICA. I need you to achieve this great chance because i do not wish this money transfered to RESERVE BANK OF SOUTH AFRICA because it will be shared among the top directors.

No other person knows about this account or anything concerning it,the account has no other beneficiary and my investigation proved to me as well that the account is a secret account.The total involved is 6.5 million United States Dollars only and I wish the bank to transfer this money into a safe foreigners account abroad.But I don't know any foreigner, I am only contacting you as a foreigner because this money can not be approved to a local person here,but to a foreigner who has information about the account. I am revealing this to you with believe in God that you will never let me down in this business

I need your strong assurance that you will never let me down and I guarantee that this transaction will be executed under a legitimate arrangement that will protect you from any breach of the law.

I therefore request you to confirm your interest by a return message and furnish me with the following information as required below;

[1] NAME:......................................
[2] CONTACT ADD:..............................
[3] DATE OF BIRTH: .................SEX:........................
[4] TEL NUMBER.............................. Cell number :..................
[6] OCCUPATION STATUS: ............................
[7] COUNTRY OF ORIGIN:.........COUNTRY OF RESIDENCE.........


With all these informations i will sucessfully inputs your name in the necessary files and also insert your information into the bank central computer as the next of kin to the late depositor and the sole beneficiary of the unclaimed fund after the demise of the depositor

At the conclusion of this business, you will be given 50% plus expenses , 50% will be for me. Please i want you to be honest with me because this money is a golden oppurtunity to you and i do not want to loose it. Thank you in anticipation for your urgent response.

Kind regards,
Dennis Moore

۱۳۹۱ آبان ۷, یکشنبه

جوک های ارزی



دوست خوبم
در صورتیکه مایل نیستید از طرف من ایمیل دریافت نمایید لطفا همین ایمیل را برا ی من ارسال فرمایید
با تشکر

.~~~REMEMBER~~~
If you forward this email, PLEASE REMOVE all email addresses before you send it on, and use the BCC option when forwarding to your friends.
"BE KIND TO OUR EMAIL FRIENDS"w

بسیارمهم در صورتیکه این ایمیل را برای کسی می فرستید آدرس من  که در بالای این ایمیل می باشد را پاک نمایید
به اميد روزي كه مردم بر حكومت باشند نه حكومت بر مردم






    رفتم کاغذ دیواری بخرم...متری 90 تا 450 هزار تومن!!
حساب کردم بخوام اسکناس 1000 تومانی جاش بچسبونم 82 تومن درمیاد!!تازه می شه
بهش ناخونکم زد !!!

چرا الکی‌ میگین همه چی‌ گرون شده؟
منطقی‌ که به قضیه نگاه کنین همچی‌ خیلی‌ ارزون شده...!!
مثلا بلیط کنسرت تا پارسال از ۲۰ دلار بود تا۷۰ دلار الان شده از ۸ دلار
تا ۳۰دلار، پراید پارسال میشد
۸هزار دلار الان می‌شه ۳هزار دلار...
یکم منطقی‌ باشین!

یا ایهاالذین آمنوا با این اوضاع عمرا اگر بتونید بخورید و بیاشامید چه برسه
به اینکه اسراف هم کنید!

میگن :خدا آدمایی رو که خیلی دوست داره زیاد امتحان میکنه! اینطورکه من حساب
کردم خدا " دیوونه ی " منه . . . !!!

ظاهرا استراتژی دولت اینه که دلار ده هزار تومن شه بعد سه تا صفر حذف کنن دلار
بشه ده تومن دستمون رو بگیریم به شکممون به آمریکاییا بخندیم

سه چيز تو زندگي هست كه اگه رعايت كنين آدم موفقي ميشين!
حالا بريد تحقيق كنيد اين سه تا چيز چيه!!!
اينجوري هم نگام نكنيد، من اگه خودم بلد بودم كه الآن اينجا نبودم :|

با توجه به حجم اتفاقاتی که تو مملکت داره میوفته٬ همش منتظرم از خواب بپرم.
بعد ببینم من اصلن فرانسوی بودم و اینا همش کابوس بوده

تو آمریکا هر لیتر بنزین یک دلاره که میشه 3550 تومن
ایرانیا اما بنزین میزنن لیتری فقط 700 تومن
(( احمدی نژاد - گفتگوی زنده با مردم - بزودی ))

میگن تو بهشت یه فرشته هست مسئول درست کردن ته دیگ سیب زمینیه. آیا همین یه
روایت بس نیست واسه پرهیزکار شدن،واسه انسان بودن،واسه کمتر دروغ
گفتن،واسه....؟؟؟!!!

وضعیت مملکت الان طوری شده که اگه شما صبح كه داري ميري سركار يه دلار بخري و
برگشتنه بفروشيش حداقل كرايه تاكسيت درمياد ،بده؟!

۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

10 درس بزرگ از 10 میلیاردر مشهور


 راز موفقیت این افراد در چیست؟


افراد مشهور و پولدار هر یک داستان های جالبی برای خود دارند و خواندن سرگذشت هر یک از آنها می تواند راهگشای خوبی برای آنان که انگیزه موفقیت دارند، باشند.

به گزارش بانکی دات آی آر، فرقی نمی کند اپرا وینفری باشی یا پیر امیدیار! مهم این است که بخواهی موفق شوی و خسته و درمانده نشوی در این راه سخت، اگر هم شدی دوباره خودت، خودت را شارژ کنی و ادامه راه...

در این راه البته شنیدن حرف های کسانی که موفق شده اند و درس گرفتن از تجربه گران سنگشان چون چشمه آب جوشانی است در بیابان.

در این گزارش 10 جمله از 10 شخصیت مشهور و پولدار دنیا را عینا برای شما نقل می کنیم، بقیه اش دیگر با خودتان:

1.  اپرا وینفری، مجری، بازیگر و تهیه کننده آمریکایی، ثروت: 2/7 میلیارد دلار
 
اپرا وینفری

شما به آن چیزی میرسید که به آن باور دارید. جایگاهی که امروز دارید، ریشه در باوری دارد که داشته اید.

2. پیر امیدیار، موسس و رئیس ایرانی شرکت eBay ثروت: 6/7 میلیارد دلار
 
 پیر امیدیار

آنچه ما هر روز اینجا میگوییم این است که موفقیت ما کاملا بستگی به موفقیت هم گروه ها و موفقیت اجتماعمان دارد

3.کارل آلبرشت، کارآفرین آلمانی و موسس فروشگاه های زنجیره ای آلدی، ثروت: 25/4 میلیارد دلار
 
کارل آلبرشت

زندگی معمولی انسان بی برنامه، سردرگم، بی هیجان و ناخوشایند به نظر می آید. تنها آنهایی که به ماجراهای زندگی به عنوان شانسی از میان شانس ها نگاه می کنند که خودشان آن را برای خودشان ایجاد کرده اند، می توانند کنترل زندگی خود را کاملا در دست بگیرند.

4.موکش آنبانی، تاجر بزرگ هندی و صاحب صنایع ریلاینس ، ثروت: 22/3 میلیارد دلار
 
موکش آنبانی

من فکر می کنم باور بنیادین ما این است که برای ما رشد و پیشرفت، روشی برای زندگی است و می بایست همواره در حال رشد و پیشرفت باشیم.

5.مایکل بلومبرگ، یکصد و هشتمین شهردار و صاحب شبکه بورسی نیویورک، ثروت: 22 میلیارد ریال
 
مایکل بلومبرگ

کار و تلاش سخت مبنای موفقیت در شرکت من بوده است

6. ولید بن طلال آل سعود، شاهزاده سعودی، ثروت: 18 میلیارد دلار
 
ولید بن طلال آل سعود

اگر بخواهم کاری را انجام دهم، یا کامل و بی نقص انجام می دهم یا اصلا به سراغش نمی روم

7. مایکل دل، موسس شرکت کامپیوتری دل کامپیوترز، ثروت: 15/9 میلیارد دلار
 
مایکل دل

با کنجکاوی و نگاه به فرصت ها با روشی تازه است که ما همیشه راه و مسیر خود در دل را مشخص می کنیم

 8.چارلز کوچ، مدیرعامل شرکت صنایع کوچ، دومین شرکت بزرگ خصوصی در آمریکا ، ثروت: 25 میلیارد دلار
 
چارلز کوچ

نقش کسب و کار تولید کالاها و خدماتی است که زندگی مردم را بهتر کند.

9.اندرو کارنگی، صنعتگر آمریکایی-اسکاتلندی، موسس شرکت فولاد کارنگی، ثروت: 298/3 میلیارد دلار
 
اندرو کارنگی

کسی که یک کسب وکار یا اعتبار آن را تمام و کمال برای خود بخواهد، نمی تواند کسب و کاری عالی راه اندازی کند

10.تونی هسیه، مدیرعامل فعلی فروشگاه آنلاین کفش و لباس زاپوس، ثروت: 840 میلیون دلار
 
تونی هسیه

تعریف نهایی موفقیت این است: شما می توانید با از دست دادن همه آنچه دارید، مشکل پیدا نکنید. شادی ها بر مبنای عوامل بیرونی نیستند.

منبع: بانکی دات آی آر

کلاس کائنات ، انسان ، عشق ( جلسه ی 11_بخشایش)

سلام به همه ی دوستهای خوبم.



اما درس امروز...این درس رو با توجه به شرایط خودم براتون شرح می دم، و همه ی کسان دیگری که هنوز خودشون رو کامل پیدا نکردندو هنوز از دست خودشون، کلافه و ناامید می شند. می خوام برای آروم تر شدن این دوستهام اعتراف کنم که من هم همین طورم! من هم گاهی از خودم ناامید و عصبانی میشم! اگه کسی این طور نیست، حتما" جزو مقدسینه! اگه ما داریم این تمرین ها رو با هم انجام می دیم به خاطر اینه که تا لحظه ی آخر زندگیمون، در این کشاکش قرار داریم.اگه فکر می کنیم کاملا" درست و مثبت شده ایم ، بهتره یک لحظه بایستیم و عمیق فکر کنیم!نکنه این چهره ی اطمینان رو "شیطان شخصیمون" به ما داده تا به خودمون غره بشیم؟! تا از پیدا کردن شمشیرمون باز بمونیم؟! شاید هنوز قسمتهایی از نیمه ی تاریکمون در سایه پنهان باشه و ما اون رو نشناخته باشیم! پس نا امید نباشیم.اما غره هم نباشیم! برای این که باور کنید ، با وجود این که گفتنش سخته اما باز از خودم می گم.



من مدت ها منتظر این سفر بودم . تا یک سری جدیداز تمریناتم رو همراه زیباییهای سفر، آغاز کنم. اما حالا که باید با تمام وجود شادمان باشم، انگار یک چیزی مانعه. یه چیزی در ته وجودم به من می گه " لایق یافتن شمشیرت نیستی!" من سه ساعت،در سکوت ،مراقبه کردم و کشفش کردم که قسمتی از " نیمه ی تاریک من " هنوز داره این پیام رو صادر می کنه که اینقدر که باید خوب باشم، نیستم! هنوز از جادوگر عشق شدن خیلی فاصله دارم! پس لایق شادمانی عظیم نیستم!

می دونی همه ی این احساس ها از کجا نشات می گیره؟ یه بخش بزرگیش به عدم بخشایش خود بر می گرده. من هنوز خودم رو ، کاملا، به خاطر کم کاری هایم نبخشیده ام! به همین دلیل خودم رو در ته وجودم لایق بهترین ها نمی بینم! می دونی منظورم چیه؟ ...می گم...

خوب! درست حدس زدین! درس امروز در باره ی تکنیک بخشایشه. این چیزیه که در همه ی مذاهب و مکاتب جزو اصول اساسی به شمار می یاد. دانشمندان ذهنی از جنبه های مختلفی اون رو بررسی کردند.من فقط چند تا از دلایلی رو که دانشمندان ذهنی می یارن تا ما بدونیم که باید خودمون و دیگران رو ببخشیم، رو می گم، چون می خوام زودتر به تمرینات عملی برسم.



1 _ همه ی ما در گذشته ها بعد از اشتباهاتمون یا بعد از عدم موفقیت هامون حتی درمسایل کوچک، این پیام رو وارد ضمیر نا خود آگاهمون کردیم که "من اونقدری که باید خوب باشم نیستم! " ( یعنی عدم بخشایش خودمون) بعد وقتی سعی می کنیم با تمام وجود از چیزی لذت ببریم، می بینیم نمی تونیم. بعد وسط هر امید، یک دفعه ناامیدی ها از راه می رسن. بعد می بینیم انگار هیچ چیزی خوشحالمون نمی کنه.چرا؟!

چون بچه غول ما می گه: خودت گفتی خیلی خوب نبودی پس دلیلی نداره جایزه بگیری!پس ته هر خوشی منتظر غصه ای باش که از راه برسه! اصلا" من این رو برات می سازم تا تو خودت رو باهاش مجازات کنی!

واسه ی همین حتی بعد از یک عالم تمرین ذهنی مثبت بودن یک دفعه می بینی همه چیز خراب میشه و همه ی اتفاقات ، مخالف با آرزوها و تصویر های ذهنیت، می شه!

این به نیمه ی تاریک ما، بر می گرده که بعدا" با هم تمریناتش رو انجام می دیم، چون بحث مفصلیه برای بعد می گذارمش.فقط یاد آوری می کنم اگه ازتون خواستم بعد از هر تمرین حتی کوچک، در دفتر مراقبه تون از خودتون تشکر کنید و حتی برای خودتون به عنوان پاداش، هدیه بخرین، به این دلیل بود که یاد بچه غول بندازین که لایق پاداشهای خوب هستین چون اونقدر که باید خوب باشید، هستید!



2 _ دانشمندان ذهنی معتقدند چون ما درگیر کارما های رفتار و گفتارمون هستیم، برای پاره کردن زنجیر کارمایی باید دیگران و خودمون رو ببخشیم! یه مثال کوچولو می زنم.طبق قانون کارماها وقتی به کسی بدی می کنی، شخص دیگه ای همون بدی رو در حق تو انجام میده! پس هر بدی که دریافت می کنی ، کارمای رفتاری از خودته! اگه بدی رو با بدی پاسخ بدی( حتی به صورت ذهنی نه عملی) ، دوباره کارمای اون رو دریافت می کنی! به این می گن زنجیر کارمایی.و این مدام تکرار می شه. اما اگه کسی رو که بهت بدی کرده رو ببخشی، همین جا زنجیر کارمایی پاره می شه!



3 _ یه مورد دیگه که دانشمندان ذهنی به اون تاکید کردند اینه که هر عدم بخشایشی مثل یک زنجیر سنگین می مونه که به پای روح تو وصل میشه! هیچ کس بیشتر از خودت از این عدم بخشایش آزار نمی بینه. تا وقتی این زنجیر ها رو از پات قطع نکنی، نمی تونی یک قدم راه بری، اون وقت می خوای پرواز کنی؟! اون وقت می خوای با نیروی ذهنت آرزوهات رو جامه ی عمل بپوشونی؟!



4 _ علاوه بر این چون آدم ها با رشته های انرژیکی به هم متصل میشن، وقتی کسی رو نمی بخشن، هم چنان به اون آدم به وسیله ی رشته ی نفرت وصل هستن.این به اون معنیه که شما به همون صفتی که در اون شخص هست و شما رو رنجونده، وصل هستین.این یه جور تاکیده. که باعث تکرار شدن اون خصوصیت در دیگران و تکرار مجددش برای شما می شه!



5 _ شاید باورتون نشه اما عدم بخشایش و نفرت حتی در هاله ی بدن هم تاثیر می گذاره که قابل دیدنه!و از همه عجیب تر این که عدم بخشایش حتی روی چاکراهای بدن هم تاثیر می گذاره ! و در نتیجه باعث درد ها و بیماری های جسمی می شه! (بعدا" می خونیم) به عنوان مثال " وجدان ناراحت" که در اثر عدم بخشایش خود به وجود می یاد، در چاکرای 5 اثر می گذاره و باعث بیماری افسردگی می شه! یه کتاب هست به نام شفای زندگی که علت ذهنی همه ی بیماری ها رو توضیح داده. اون خیلی از بیماری ها رو نام برده که در اثر عدم بخشایش خود یا دیگران به وجود می یان.در کتاب "شفای سرطان" سرگذشت بیماران سرطانی نوشته شده که با بخشایش دیگران سرطان خودشون رو مداوا کردند! هر کسی که گره هایی در کارهاش داره وقتی شروع به بخشایش می کنه، خیلی از گره هاش شروع به باز شدن می کنند.عدم بخشایش مثل گره ای می مونه در مسیر حرکت انرژی. وقتی گره های انرژی درون ما جمع میشن، میتونن به شکل انواع مریضی ها، حتی به شکل چاقی موضعی شکم و ... شکل فیزیکی پیدا کنن.( چون انرژی ، چه مثبت و چه منفی، از بین نمی ره ، فقط تغییر شکل می ده!) وقتی ما می بخشیم در اصل وجود خودمون رو فنک شویی می کنیم.



پائلو کوئلیو در کتاب خاطرات یک جادوگر از دروازه ی بخشایشی حرف می زنه که مقدسین معتقدند هرکس از اون بگذره ، مثل زائر راه سانتیاگو ثواب میبره! و جادوگر تا وقتی به ندای قلبش گوش نداده و از این دروازه نگذشته به معرفت لازم برای به دست اوردن شمشیرش نمی رسه!



به عنوان آخرین دلیل می خوام از سخنان باگوان شری راجنیش ( اشو)براتون مطلبی رو بنویسم.اون در این باره، می گه:ما چنان از چیز های زاید و دور ریختنی انباشته شده ایم، که حتی اگر خدا بخواهد بر ما نازل شود، در وجود ما جایی خالی برای فرود آمدن نخواهد یافت!لیوان های ما پر است! حتی برای یک قطره ی کوچک هم جا نیست! باید لیوان هایمان را خالی کنیم!



درسته! لیوانهای ما پره! پر از عدم بخشایش خودمون و دیگران! حالا می خوایم تمرین کنیم تا ببخشیم.



تمرین بخشایش 1 _ این تمرین رو در وقت مناسبی انجام بدین که فرصت کافی داشته باشین.چند تا ورق سفید بگذارید مقابلتون. باز هم یه مهمونیه! گوشی تلفنتون رو خاموش کنین.شمع و عود روشن کنین. یه معاهده ی بزرگ قراره بسته بشه! می تونین شکلات و شیرینی هم بگذارین! (جدی میگم) اگه دوست دارین ، یه موسیقی آروم هم برای خودتون بگذارین. بالای صفحه تون بنویسین: خدایا! من همه ی این ها رو می بخشم..این یه عهد نامه است بین من و تو. چون گفتی اگر ببخشم، بخشیده میشم! اگر هم کسی بینشون هست که احساس می کنم کاملا" نمی تونم ببخشمش، از تو می خوام به عنوان وکیل من، اون رو ببخشی!و کمکم کنی تا من ببخشمش! خدایا! من همه رو به تو می سپرم! من به تو توکل می کنم!( فراموش نکن معنای توکل همینه! کسی را وکیل خود قرار دادن!) اون وقت شروع کنید! از دوران بچگی تا حالا. هر کسی رو که بهتون بدی کرده یا به هر دلیلی یه زمانی ازش ناراحت شدید ، رو بنویسید.نگید من همه رو بخشیدم! اگه بخشیده بودین، الان اسمشون و مشخصات خودشون و همه ی کارهایی که کردن، یادتون نمی اومد! همه رو بنویسید. حتی مسایلی که الان به نظرتون کوچک و بی اهمیت می یاد.ته نوشته هاتون بنویسین: این ها و همه ی کسانی رو که به یاد نمی آرم یا خبر ندارم که به من بدی کردند، همه را می بخشم و آزاد می کنم.



تمرین بخشایش 2 _ باز همون فضای قبل رو آماده کنین.اما این بار بالای صفحه تون بنویسین: این ها کسانی هستند که من احساس می کنم بهشون بدی کردم. خدایا! از تو می خوام بهشون کمک کنی تا من رو ببخشن.اگه نمی تونن، تو به وکالت و نیابت اون ها، من رو ببخش! من به تو توکل می کنم! بعد شروع کنید و هر کسی رو که به یاد آوردین، بنویسین. تهش بنویسید: اینها به علاوه ی کسانی رو که من به یاد نمی آرم یا نفهمیدم که رنجوندمشون!



تمرین بخشایش 3 _این تمرین رو، فقط در باره ی کسانی که ازشون کینه دارید و هنوز وقتی بهشون فکر می کنید، عصبانی می شید ، انجام بدید. این تمرین رو فقط یک بار در باره ی هر فردی می تونید انجام بدید. یک جای راحت در تنهایی بنشینید، اگه عکسی از طرفتون دارید، بگذارید مقابلتون. در غیر این صورت، اگه وسایلی مربوط به اون دارید، مقابلتون بگذارید.در غیر این صورت فقط مجسم کنید که اون شخص روی یک صندلی مقابل شما نشسته و دهنش رو با یک دستمال بستن و اون قادر نیست به شما جواب بده. حالا هر احساس بدی رو که بهش دارین، با تمام دلخوری ها و عصبانیت هاتون بهش بگید. هر چیزی که دوست دارین! حتی می تونین باهاش دعوا کنین! ( فقط همین یه بار اجازه دارین ماند تولید کنین! اون هم به خاطر این که با بیان این ماند ها ، اون ها رو از جایی که در درونتون، مخفی کردین،بیرون می ریزید و آزاد می شید.) وقتی همه ی حرفهاتون رو بهش زدید، اون وقت اسمش رو در لیست بخشایش بنویسین. راستی اگه با نوشتن راحت ترید، می تونید همه ی این ها رو براش بنویسید.



نکته ی مهم: استاد من می گفت بخشایش یک امر درونیه و بیرونی نیست. پس لزومی نداره همین الان گوشی تلفن رو بردارین و به همه اعلام کنید که اون ها رو بخشیدید! فراموش نکنین ، شما با بخشیدن دیگران، به کسی لطف نمی کنید ، غیر از خودتون! پس از کسی طلبکار نشید! یادتون باشه با بخشیدن هر کسی دارین یه زنجیر رو از پای خودتون باز می کنین! وقتی کسی به شما یک ضربه ی چاقو می زنه، فقط یک بار این کار رو انجام داده! اما ما با نبخشیدن اون ، و فکر کردن دائمی به کار اون، در اصل در هر لحظه، یک بار به خودمون چاقو می زنیم!



نکته ی مهم: برای بخشیده شدن هم خیلی خوبه از دیگران طلب حلالیت کنید، اما استاد من می گفت فعلا" هیچ لزومی نداره با گل و شیرینی به دیدن صد نفر برید و تقاضای بخشش کنید. اول بهتره به همین تمرین ها بسنده کنید و باور کنید که چون انرژی از بین نمی ره و فقط تغییر شکل می ده پس روح طرف مقابل شما، انرژی شما رو دریافت می کنه و عمل بخشایش انجام میشه. اون می گفت اگه کسی رو به این صورت ، واقعا ، بخشیدید، تعجب نکنید اگه فرداش بهتون تلفن کرد و عذر خواهی کرد!



نکته ی مهم: تکنیک های بخشایش، رو هر چند روز یک بار انجام بدید تا به حل شدن گره های انرژیتون کمک کنید.



و مهم ترین تمرین بخشایش:

در همون فضای روحانی، در خلوت خودت، روی صفحات کاغذ، بنویس :خدایا ، من خودم رو می بخشم و آزاد می کنم به خاطر....( اون وقت تک تک کارهایی رو که به خاطرش یک عمر خودت رو شماتت کردی بنویس و به نام نامی خداوند که بخشنده و مهربانه، خودت رو ببخش! ( بر خلاف تصور، این سخت تر از همه ی تمرین های بخششه و بیشتر از همه احتیاج به تکرار داره!)



یادت باشه بینشی که الان نسبت به زندگی داری ، نتیجه ی همه ی اشتباهاتیه که تا حالا مرتکب شدی.اگه یک روز از زندگیت یک شکل دیگه میشد، شاید هرگز در این لحظه در حال خوندن این مطالب نبودی! شاید هرگز آگاهی الانت رو نداشتی! پس به خودت یاد آوری کن که در هر زمان بر اساس میزان آگاهیت در اون زمان رفتار کردی.آگاهی هم مثل لباس میمونه. لباس 10 سالگیت، برازنده ی اون سن بوده! پس خودت رو به خاطر لباس 10 سالگیت (آگاهی کوچکت که باعث اشتباهت شد)شماتت نکن!



پروردگار من! کمکمان کن تا به نام نامی تو، خودمان و دیگران را ببخشیم و آزاد کنیم! آمین!

داستان شاه با دو غلام خاصش

داستانی از مثنوی

شاهی دو غلام می خرد، یکی از آنان را بسیار خوش سخن و شیرین جواب و با رخساره ی زیبا و ظاهری زیبا می یابد و آن دیگری را کثیف و بد بو و زشت رو، با خود می گوید :
آدمی مخفی است در زیر زبان این زبان پرده است بر درگاه ِجان [1]

پس باید با آنها به گفت و شنود پردازم تا پرده های درون آنها کنار رود و باطن آنها را بخوانم. برای این مقصود نخست غلام زیبارو و خوش سخن را به حمام می فرستد. در غیاب او با غلام زشت رو به گفتگو نشسته و می گوید : «این غلام که هم زیباست و هم خوش سخن، درباره ی تو بد گویی می کند و می گوید که تو دزد و خیانت کار و نامرد هستی، بگو ببینم نظر تو چیست ؟»
غلام زشت رو می گوید : «او جز راست نمی گوید، من از او دروغ نشنیده ام، بعلاوه او خودبین نیست و با همه نیکی می کند و صفات نیکوی بسیار دارد. هرچه هم درباره ی من گفته است راست است؛ من پر از عیبم !»
شاه گفت : «آنقدر از رفیقت تعریف نکن که این تعریف خودت باشد که با او دوستی؛ زیرا دوست به دوست شناخته گردد.»
غلام پاسخ داد : «قسم به همه ی پیامبران و مقدسان و عرفا» (یکی یکی نام می برد)


که صفات خواجه تاش و یار من هست صد چندان که این گفتار من [2]

شاه می پرسد : «حال از خود بگو که چه هستی و چه نیکویی هایی داری ؟»
غلام جواب می دهد : «با وجودی که رفیق من بسیار جوانمرد و دادگر است، یک عیب دارد که هرگز خودبین و متکبر نیست. او همیشه عیب خود را می گوید و در پی عیب جویی دیگران نیست. درحالی که من پر از عیب و ایرادم.»
شاه می گوید : «بس کن ! من در پی آزمایش رفیقت هم برمی آیم، آنگاه می بینی که رسوایی به بار می آورد و تو شرمگین می شوی.»
غلام می گوید : «تحقیق بفرمایید، من جز راستی و درست کرداری از او ندیده ام. او مردی نیک است.»
چیزی نمی گذرد که آن غلام زیبا از حمام برمی گردد. شاه غلام پیشین را پی کاری می فرستد و با او به گفت و شنود می پردازد تا امتحانش کند. لذا نخست از جمال و کمالش تعریف می کند و سپس می گوید :


ای دریغا گر نبودی در تو آن که همی گوید برای تو فلان
شاد گشتی هرکه رویت دیده ای دیدنت ملک ِجهان ارزیده ای [3]


غلام می گوید : «از سخنانی که آن بی دین درباره ی من گفته است چیزی بگو تا بدانم.»
شاه می گوید : «آن غلام می گوید که تو دو رو هستی، پیش رو یک جوری، پشت سر یک جور دیگر.»
غلام وقتی این سخنان را شنید برآشفت و چون شعله ی آتش برافروخت و با خشم تمام گفت : «او از همان اول که با من رفیق بود همواره چون سگ نجاست می خورد.» و شروع کرد به بدگویی و ناسزا.
شاه گفت : «بس است، دانستم که : «از تو جان گَنده ست و از یارت دهان»


پس نشین ای گَنده جان از دور تو تا امیر او باشد و مامور تو

اینجاست که مولانا نتیجه ی کلی داستان را این گونه بیان می کند :


پس بدان که صورت ِخوب و نکو با خصال ِبد نیرزد یک تـَسو [4]
ور بود صورت حقیر و دلپذیر چون بود خُلقش نکو در پاش میر
صورت ِظاهر فنا گردد بدان عالم ِ معنی بماند جاودان [5]

پا نوشت ها :

1- اشاره به این جمله : شخصیت هر فرد در زیر زبانش نهفته است.
2- بیت 936
3- ابیات 8-1007
4- تسو : چیز جزیی و بی ارزش
5- ابیات 1020-

کلاس کائنات ، انسان ، عشق( جلسه ی 10_ لحظه ی ابدی اکنون)


سلام به همه دوستان عزیزم!

امروز می خوام بگم خوشبختی چیه؟!

قانون های ذهنی می گن خوشبختی یعنی رضایت.مهم نیست چی داشته باشی یا چقدر، مهم اینه که از همونی که داری راضی هستی یا نه؟!چون یه وقتهایی آدم خیلی چیزها داره اما باز هم احساس خوشبختی نداره! و بر عکسش...پس یه قانون وجود داره، که می گه:


میزان خوشبختی = میزان رضایت


حالا این سوال مهم پیش می یاد که چه طوری میشه در کل زندگی احساس رضایت کرد؟

زندگی مجموعه ای از لحظه هاست! چون پشت این لحظه، لحظه ی بعدیه و پشت اون لحظه ی بعدی و بعدی و ...پس، اگه می خوای در کلیت بزرگ زندگی راضی باشی اول باید تمرین کنی تا در لحظه راضی باشی.استادم خانم جهان حرف جالبی می زد. اون می گفت:


" اگه کسی تصمیم بگیره فقط توی لحظه ی اکنون راضی باشه، بعد ، به لحظه ی بعدی ، که رسید ، باز در لحظه ی اکنون راضی باشه و بعد به لحظه ی بعدی که رسید باز ......می دونی چی می شه؟

اون فقط برای راضی و شاد بودن در یک لحظه تلاش کرده ، اما یک دفعه می بینه پنج ساله که راضی و خشنوده! اگه کسی از لحظه ی اکنونش نا راضی باشه، بعد ، از لحظه ی بعد هم نا راضی باشه ، بعد... یکهو به خودش می یاد و می بینه پنجاه سالشه و همه ی این پنجاه سال رو نا راضی بوده! "


به همین دلیل دانشمندان ذهنی به لحظه ی اکنون می گن: لحظه ی ابدی اکنون.


شرط رضایت اینه که در لحظه ی ابدی اکنون راضی و شاد باشی.




اصلا" مهم نیست داری در لحظه ی اکنون چی کار می کنی، فقط تصمیم بگیر مراقبه کنی که از هر کاری که داری در لحظه انجام میدی احساس رضایت و شادی کنی. به این کار می گن مراقبه ی لحظه ی ابدی اکنون .این کار ، اتفاقا" بر خلاف تصور، کار خیلی راحتی نیست. دانشمندان ذهنی معتقدند در هر عمل و کاری که انجام میشه یه مقداری انرژی نهفته است و ما فقط در صورتی که روی اون کار مراقبه داشته باشیم میتونیم اون انرژی رو دریافت کنیم.

ببینین، مثلا" من از صبح شروع می کنم. از خواب بیدار می شیم، می ریم مسواک می زنیم و در همون حال به صد تا چیز فکر می کنیم غیر از مسواک زدن. بعد می ریم صبحونه می خوریم در حالی که فکرمون هزار جای دیگه است غیر از صبحانه خوردن.بعد... در واقع هر کاری که داریم انجام می دیم به همه چیز فکر می کنیم غیر از همون کار. این باعث می شه انرژی پنهان کارها رو دریافت که نمی کنیم، هیچ! کلی هم انرژی ذخیره شده مان را الکی خرج می کنیم!

شاید از مراسم چای در چین یا ژاپن شنیده باشین . اون در واقع یه جور مراقبه در لحظه ی ابدی اکنونه.



تمرین هایی برای درک و لذت بردن در لحظه ی ابدی اکنون:



تمرین 1 : برای خودتون یه استکان چای بریزین.با دقت سعی کنید فقط به کاری که دارین می کنین ، فکر کنین. بعد در یه جای آروم بنشینید و با آرامش چای رو میل کنید.به این فکر کنید که با هر جرعه ی چای، همه ی انرژی موجود در آن را دریافت می کنید و لذت می برید. به لحظه لحظه ی خوردن چای دقت کنید.( اگه فکر دیگه ای اومد توی ذهنتون، خودتون رو شماتت نکنید.فقط آروم سعی کنید دوباره به خوردن چای برگردید.) بعد از اتمام، حتما" در دفتر مراقبه از خودتون تشکر کنید.



تمرین 2: مراقبه کنید در زمان مسواک زدن فقط به مسواک زدنتون فکر کنین. سعی کنید از این کار لذت ببرید.



تمرین 3:مراقبه کنید زمان خوردن غذا فقط به خوردن غذا فکر کنید.مجسم کنید با هر لقمه، انرژی موجود در غذا به همه ی سلول های بدنتون میرسه.از هر لقمه ی اون لذت ببرید.



نکته: غذایی که با مراقبه خورده میشه هرگز باعث چاقی های موضعی نمیشه.(در واقع وقتی ما غذا می خوریم در حالی که به صد چیز غیر از خوردن غذا فکر می کنیم، باعث انباشته شدن اون در جاهای نامناسب می شیم. بر عکسش هم صادقه.یعنی کسانی که هر چیزی که می خورن، چاق نمی شن، اگه روی غذا خوردن آگاهانه، مراقبه کنن، همه ی انرژی موجود در غذا رو دریافت می کنن.حتی می تونین مجسم کنین که دوست دارین غذا در چه قسمتی از بدن شما باعث چاقی بشه! وقتی دارین غذا می خورین توی دلتون با لقمه هاتون حرف بزنید! از لقمه ی نون و پنیر صبحتون بخواهید که همه ی نیروش رو به شما انتقال بده.( نخندین! جدی می گم! این یکی از مراقبه های هندوهاست!)



تمرین 4:این تمرین برای سیگاری هاست.اگه روی کشیدن هر سیگار مراقبه کنید، خیلی زودتر ارضا می شیدو به تدریج تعداد سیگارهاتون کم و کمتر می شه.



به تدریج خودتون رو عادت بدید که هر کاری که دارین انجام می دین، فقط به اون فکر کنید و تصور کنید با این کار همه ی انرژی نهفته در اون کار رو دارین دریافت می کنین. خیلی سخته، اما شدنیه! شاید باورتون نشه اما به تدریج حتی از کارهایی که دوست نداشتید، به شدت لذت می برید. این قانون رو به یاد بسپرین: بر هر چیز که تمرکز کنیم، انرژی اون رو دریافت می کنیم. (در بعضی از مکاتب هندی حتی بر گریه کردن و اندوه هم مراقبه می کنند و معتقدند از اون هم میشه انرژی دریافت کرد اما چون این بحث دیگه ایه و باید فرق بین ایجاد ماند با دریافت انرژی از اندوه رو بدونیم خواهش می کنم فعلا" در این مورد اقدامی نکنید!)

یک حکایت:

خوب می خوام یه حکایت از یه گورو ی ( استاد بزرگ) هندی بگم که توی یه کتاب خوندم. اون با مریدانش دسته جمعی با هم ، در جایی بیرون شهر، زندگی می کردند. همه ی مرید های اون موظف بودند سالها پیش اون زندگی کنند و آموزش ببینند. یک روز یه نفر به اون استاد مراجعه می کنه و می گه شما چه طوری به این قدرت رسیدین که می تونین با نگاه دیگران رو شفا بدین؟ وقتی من مرید شما بشم، در طی این همه سال که باید پیش شما بمونم، چه تمرین هایی انجام میدیم ؟در طول روز چه کار می کنیم؟

استاد می گه: ما صبح ورزش می کنیم. بعد صبحانه می خوریم. بعدکار می کنیم تا ناهار. بعد ناهار می خوریم. کمی استراحت می کنیم ، باز کار می کنیم و شب می خوابیم!

اون شاگرد عصبانی میشه و میگه امکان نداره! ما همه ی این کارها رو انجام می دیم اما قدرت شما رو نداریم. استاد می گه: هرگز شما مثل ما این کارها رو انجام نمیدید. شما صبحانه می خورید، کار می کنید، تفریح می کنید، در حالی که به چیز دیگه ای دارین فکر می کنین، اما ما وقتی صبحانه می خوریم فقط به خوردن اون فکر می کنیم! وقتی کار می کنیم فقط به اون کار فکر می کنیم. وقتی.....

بنابراین شما هیچ انرژی ای دریافت نمی کنید! اما ما همه ی انرژی های موجود در طبیعت رو دریافت می کنیم و با بخشیدن فقط مقداری از اون به بیمارها، باعث شفای اون ها میشیم!



خوب و حالا تمرین آخر:

یک بار دیگه این پست رو بخون و تصمیم بگیر همه ی انرژی موجود در کلمات اون رو دریافت کنی. لبخند بر لب داشته باش.حالا آماده باش تا در لحظه ی ابدی اکنون ، شاد و راضی باشی. از همین حالا شروع کن! چون

امروز اولین روز از روز های باقیمانده ی عمر توست!





پروردگارا! کمکمان کن تا تو را در لحظه ی ابدی اکنون ، بیابیم! آمین!

کلاس کائنات ، انسان ، عشق(جلسه ی 9_ قانون سپاس)

کلاس کائنات ، انسان ، عشق(جلسه ی 9_ قانون سپاس)

سلام  سلام!



یادتونه که با هم یاد گرفتیم که هر کلام و فکری را که ما با تکرار و تلقین به باور تبدیل کنیم ، بچه غول یعنی ضمیر ناخود آگاهمون اون رو می سازه؟ خوب ، حالا می خوام بگم که برای خلق و ساخته شدن باورهای ما ، همه ی کائنات در خدمت بچه غول هستند! اصلا" می دونی وقتی خداوند در قران فرموده:

و سخرنا لکم السماوات والارض...منظور همین بوده که آسمانها و زمین در خدمت بشر هستند چون اون خلیفه و جانشین خداوند در روی زمینه! به نظرتون میشه آدم جانشین کسی باشه اما هیچ چیزی از قدرت اون ، به ارث نبرده باشه؟! پس ما چون خلیفه های خدا هستیم از قدرت خلق کردن برخورداریم و خداوند به آسمانها و زمین و هرچه در آنست (کائنات) دستور داده تا آنچه را که می خواهیم(یعنی آنچه را که با تکرار و تلقین به باور تبدیل می کنیم) برای ما خلق کنند.به این می گن قانون کائنات.



قانون اول کائنات: کائنات موظف به فرمانبرداری از باورهای ما هستند.



قانون دوم کائنات: به محض این که اعلام آمادگی کنیم از کائنات کمک و پاداش می رسد.




خوب، چه طوری به کائنات اعلام امادگی کنیم که چی می خوایم؟

ما با باورمان از هر چیز، به کائنات، اعلام آمادگی می کنیم.



خوب، چه طوری کائنات می پذیرن که ما چیزی رو باور کردیم؟

ما کلام و فکرمون رو با تکرار و تلقین به باور تبدیل می کنیم. در واقع چیز هایی که ما روی اون ها تمرکز می کنیم، و مدام روشون تاکید می کنیم ، به باور تبدیل میشن. کائنات عین بچه غول می مونن! اونها کاری به خیر و صلاح ما ندارن! فقط نگاه می کنن ما چه چیزی رو باور کردیم، بعد خلقش می کنن. اگه روی شکست ، و مریضی تمرکز کرده باشیم، اون رو می سازن. اگه روی ثروت و شادی تمرکز کرده باشیم اون رو می سازن!



یه نکته ی جالب برای رسیدن به وزن ایده ال:

دیدین کسانی که مدام نگرانن که چاق نشن ، مدام چاق تر میشن! این به خاطر اینه که اونها روی چاقیشون تمر کز کردن! هی میرن جلوی آینه و از خودشون می پرسن: چاق تر شدم یا نشدم؟! به همین دلیل هر چی رژیم می گیرن، باز چاق تر میشن! مهم ترین کار برای اون هایی که می خوان لاغر بشن اینه که بدونن، هیچ رژیمی موثر نیست مگه اول اونها به باور درست برسن! چه طوری به این باور برسن؟ توی پست های قبل هم بهش اشاره کردم،



به چیزی که می خواهید باشید تمرکز کنید نه چیزی که نمی خواهید باشید.



به عنوان مثال اگه کسی 80 کیلو وزنشه و دلش می خواد 50 کیلو باشه، نباید هی بره جلوی آینه و هی با خودش فکر کنه که لاغر تر شده یا چاق تر! چون تاکید بر اضافه وزن باعث خلق اضافه وزن میشه! ( شاید شنیده باشین بعضی از چاق ها می گن، ما با نفس کشیدن هم چاق می شیم! این ها جزو این دسته هستن ! )برای رسیدن به وزن 50 کیلو این آدم ها باید وقتی میرن جلوی آینه مدام خدا رو شکر کنن که دارن لحظه به لحظه به وزن 50 کیلو نزدیک میشن! و بعد خودشون رو در لحظات ایجاد آلفا، به صورت یه آدم 50کیلویی شاد وسالم مجسم کنن! برای این که باور کنین این کار شدنیه اعتراف می کنم که چند سال قبل من با همین روش 8 کیلو به وزن خودم اضافه کردم. اون هم زمانی که با هیچ روشی چاق نمی شدم.پس واقعا" شدنیه! اگه بیش از حد غذا می خورین می تونین خودتون رو در حالی مجسم کنین که به میزان کافی غذا می خورین ! اگه چربی اضافه مثلا" در شکم دارین، باید جلوی آینه شکمتون رو بدین تو و مجسم کنین شکم کوچکی دارین و خدا رو به خاطرش شکر کنین! به محض این که بتونین فکر و کلامتون رو به باور تبدیل کنین، همه چیز خود به خود درست میشه! (تصویر سازی ذهنی قبل از خواب رو هم فراموش نکنین!)



خوب! شما در مورد هر مسئله ای باید اول اون رو در ذهنتون بپذیرید ، تا در واقعیت انجام بشه و بعد با تاکید و تکرار و تلقین ، اون رو خلقش کنین! فراموش نکنین هر چیزی که روش تمرکز کنین، خلق میشه! حالا می خوام یه نکته ی جالب دینی بگم که تائید همین حرف هاست. شنیدین در دین اسلام گفته شده : خداوند، نعمتی رو نمی گیره مگر این که ناسپاسی اون رو بکنید! و مدام در ادیان مختلف گفته شده خداوند را برای نعمت هایش سپاس بگوئید. این ها مصداق همون شعریه که می گه:

شکر نعمت، نعمتت افزون کند ناسپاسی از کفت بیرون کند!



می دونین این یعنی همین قانون تاکید! ناسپاسی یعنی تاکید بر نداشتن و سپاس یعنی تاکید بر داشتن!



اگه بر ، داشتن نعمت ها تاکید کنین، باعث زیاد شدن اون ها می شین و اگه بر، نداشتن نعمتها تاکید کنید باعث زیاد شدن نداشته ها!



این یه قانون اجتناب ناپذیره که جزو قوانین مهم ذهنی به حساب می یاد. حالا می خوام به شما و قبل از اون به خودم بگم وقتی قراره از نداشته هامون حرف بزنیم، چقدر راحت می تونیم ساعت ها و ساعتها نعمت هایی رو که فکر می کنیم نداریم رو بشمریم! نه؟! اما اگه بخوایم نعمت هایی رو که داریم بشمریم، سریع حرف کم میاریم! می گی نه؟! امتحان کن!

و یه سوال مهم: اون قدری که واسه نداشته هامون غصه می خوریم، برای داشته هامون شادی می کنیم؟!



تمرین سپاس گذاری:

یه فضای دوست داشتنی برای خودت فراهم کن. یادت باشه قراره یه کار خیلی مهم انجام بدی پس تصور کن یه ضیافت دو نفره بین تو و خداست که داره می یاد مهمونی پیشت تا ببینه چی می خوای که بهت بده! اگه شمع و عود دوست داری ، برای خودت روشن کن.اگه موسیقی دوست داری، یه موسیقی ملایم واسه ی خودت بگذار.زنگ تلفنت رو هم خاموش کن! آخه هم مهمون عزیزی داری و هم خودت آدم مهمی هستی که این ضیافت رو به پا کردی! اول چند تا نفس عمیق بکش.( می تونی از نفس هایی که توی پست قبل گفتم استفاده کنی) .بعد شروع کن توی دفتر مراقبه ات (یا حتی روی چند ورق آچار) بنویس چه چیزهایی داری که به خاطرشون از خداوند سپاسگذاری.لطفا" از اعضای بدنت شروع کن. بعد به لوازم شخصیت، مثل کتابها، نوارها، کفش و لباسها و همه ی اون چیز های اطرافت نگاه کن، بعد به افراد خانواده ات و دوستهات، کارت، تحصیلت و... همه رو بنویس و به خاطرش از خدا سپاس گذاری کن. و در انتها بنویس خدایا از تو ممنونم که طبق وعده ای که دادی ، اکنون از راه های عالی ، هزاران برابر بر نعمت هایم می افزایی.اکنون برای دریافت موهبت های تو ، آماده ام.بعدش برو آماده ی دریافت شادمانی های بزرگ شو ! یادت نره هر روز به این نوشته ها مراجعه کنی و سعی کنی چند مورد بهشون اضافه کنی. فقط یادت باشه وقتی اعضای بدنت رو می نویسی حتما" ستون فقرات و چاکرا ها را هم بنویس.( بعدا" با هم کلی در باره ی چاکراها می خونیم. باشه؟)

به عنوان حسن ختام چند جمله از جاهای مختلف سپاس خودم رو براتون می نویسم که بدونین چه طوری این ها رو بنویسین، البته لابلاش خیلی چیز ها بوده که خودتون می تونین بر همین اساس بهش اضافه کنین. من چند تا نمونه رو نوشتم تا ببینین که باید به همه ی جزئیات اشاره کنین حتی چیزهای خیلی کوچیک.




خدایا ازت سپاسگذارم به خاطرانگشتهای پام که سالمند.


خدایا ازت سپا سگذارم به خاطر ستون فقراتم که سالمه و چاکراهای بدنم که در سلامت کاملند.


خدایا ازت سپاسگذارم به خاطر سلامتی ریه هام.


خدایا ازت سپاسگذارم به خاطر همه ی پیراهن هام!


خدایا ازت سپاسگذارم به خاطر زنده بودن مادرم و پدرم.


خدایا ازت سپاسگذارم به خاطر دوست خوبم....


خدایا ازت سپاسگذارم به خاطر رختخوابم که خیلی راحته.


خدایا ازت سپاسگذارم به خاطر این وبلاگ و این که دیگرانی هم هستن که من به شوق اون ها ، می نویسم تا همه شادتر باشند.


خدایا ازت سپاسگذارم که هنوز فرصت برای زندگی کردن دارم.


خدایا ازت سپاس گذارم به خاطر اینکه به زندگیم برکت داده ای و اکنون از راههایی که گمان دارم یا گمان ندارم، آرزوهایم را در جهت خیر و صلاح همگان، برآورده می کنی!



و خدایا هزاران سپاس بی پایان برای هزاران نعمت بی پایانت!

گزنه یا Nettle


گزنه گیاهی است که از دوران ماقبل تاریخ نیز وجود داشته و مردم آن زمان از آن برای تغذیه استفاده می کردند و از خواص درمانی آن اطلاع داشته اند .

جالینوس حکیم که در قرن دوم میلادی زندگی می کرده آنرا برای رفع سرمخوردگی و بیمایر دستگاه تنفسی بکار می برده است .

گزنه گیاهی است علفی و چند ساله که ساقه آن چهار گوش بوده و بطور قائم تا ارتفاع یک متر بالا می رو د. این گیاه در خرابه ها ،‌باغها و نقاط مرطوب که چهارپایان از آن عبور می کنند بحالت خودرو می روی ریشه این گیاه خزنده بوده و در ناحیه ای که سبز می شود کم کم تمام منطقه را فرا می گیرد .

ساقه این گیاه را پرزها و تارهای مخروطی شکل پوشانده که در صورت لمس کردن ساقه بدست می چسبد و پوست را می گزد که تولید خارش و سوزش می کند و شاید بهمین دلیل آنرا گزنه نامیده اند .

تخم آن نرم ، ریز و تیره رنگ و مانند تخم کتان است قسمت مورد استفاده این گیاه برگهای تازه ، ریشه ف شیره و دانه آن است .

ترکیبات شیمیایی:
گزنه دارای تانن ، لسیتین ،‌اسید فورمیک ، نیترات پتاسیم و کلسیم ، ترکیبات آهن درد ، ویتامین C و نوعی گلوکوزید است که پوست را قرمز می کند از سرشاخه های این گیاه ماده قرمز رنگی بنام اورتی سین استخراج می شود .

خواص داروئی:

گزنه از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است

1) گزنه مو را تقویت کرده و از ریزش موی سر جلوگیری می کند ، حتی در بعضی از مورد موی سر دوباره می روید . برای استفاده از این خاصیت 6 گرم سر شاخه ها و برگها و ریشه گزنه را بتنهایی و یا با 30 گرم چای کوهی در یک لیتر آبجوش ریخته و آنقدر بجوشانید تا حجم مایع به نصف برسد . شبها مقدری از این مایع را به سر بمالید و صبح بشوئید .

2)برای برق شدن و جلا دادن به موها بعد از شستشوی سر موها را با چای گزنه ماساژ دهید . بدین منظور یک قاشق چایخویر بگ گزنه خشک را در یک لیوان آب جوش ریخته و مدت نیمساعت بگذارید بماند . ماساژ دادن با این چای ، شوره سر را برطرف می کند.

3)دستگاه هاضمه را تقویت می کند

4)ادرار را زیاد می کند

5)برای درمان بیماری قند مفید است بدین منظور یک فنجان چای گزنه را سه بار در رو.ز میل کنید

6)ترشح شیر را در زنان شیدره زیاد می کند

7)اخلاط خونی را برطرف می کند

8)بیماریهای پوستی را برطرف می کند

9)برای باز کردن عادت ماهیانه از دانه گزنه استفاده کنید

10)در درمان کم خونی موثر است و تعداد گلبولهای قرمز را زیاد می کند

11)اگر در ادرار خون وجود داشته باشد گزنه آنرا برطرف می کند

12)گزنه عرق آور است

13)پاک کننده اخلاط سینه ، ریه و معده است

14)نیروی جنسی را تقویت می کند

15)گرفتیگ های کبدی را رفع می کند

16)برای از بین بردن زگیل ، ضماد برگهای تازه آنرا روی زگیل بمالید .

17)برای پاک کردن مثانه ، رفع عفونت مثانه و دفع سنگ از مثانه برگ گزنه را همراه با ریشه شیرین بیان دم کنید و بنوشید

18)برای التیام زخم ها و زخم های سرطانی از ضماد تخم گزنه مخلوط با عسل استفاده کنید

19)برای برطرف کردن کهیر از جوشانده گزنه بمقدر سر فنجام در روز بنوشید

20)درد نقرس را کاهش می دهد

21)برای برطرف کردن ناراحتی های زنانه قبل از عادت ماهیانه از چای گزنه استفاده کنید

22)ناراحتی های کلیه را برطرف می کند

23)ضماد آن درد عضلانی را برطرف می کند

24)کرم معده و روده را می کشد

25)درمان کننده بواسیر است

26)برای برطرف کردن درد رماتیسم ، برگهای تازه آنرا روی پوست بمالید .

طرز استفاده:

1- دم کرده گزنه : مقدر 40 گرم برگ گزنه را در یک لیتر آبجوش ریخته و بمدت 10 دقیقه دم کنید . مقدر مصرف آن سه فنجان در روز بعد از غذاست .

2- جوشانده گزنه : مقدر 30 گرم گزنه را در یک لیتر آب ریخته و بمدت 10 دقیقه آنرا بجوشانید . این جوشانده برای تصفیه خون مفید است . مقدر مصرف آن یک فنجان بین غذاها در روز است .

3-تنطور گزنه :‌یک قسمت برگ گزنه را با پنج قسمت الکل 50 درجه طبی مخلوط کرده و در داخل شیشه در بسته بریزید و بمدت 15 روز هر روز آنرا تکان دهید بعد از اینمدت آنرا صاف کرده و در شیشه دربسته نگاهدری کنید . مقدر مصرف آن 15-10 قطره سه بار در روز می باشد .

مضرات :
گزنه اگر بیش از حد استفاده شود ممکن است برای روده ها و کلیه ها مضر باشد بنابراین بهتر است با صمغ عربی و کتیرا خورده شود

مقدر مصرف بیش از 10 گرم در روز ممکن است باعث بند آمدن ادرار شود . زنان باردار و کودکان باید از مصرف آن خورددی کنند .

زنجبیل یا Ginger

زنجبیل از قدیم الایام مورد مصرف مردم ایران ، هند و چین بوده است .



خواص داروئی:
این گیاه همراه با گیاهان دیگر بعنوان تقویت کننده معده و بدن بادشکن و ضد نفخ بکار یم رود . همچنین پزشکان چینی جدیدا کشف کرده اند که شربت زنجبیل بهترین داروبرای معالجه زخم معده می باشد.

زنجبیل تازه وشربت زنجبیل با چای زنجبیل در بدن گرما تولید کرده و بدین وسیله مواد سمی و زادئ بدن را بصورت عرق از بدن خار می سازد . این گیاه برای خانم هائیکه عادت ماهیانه آنها عقب می افتند تجویز شده است .

زنجبیل بهترین داروی سرمخوردگی و گلو درد میباشد . هنگامی که حس کردید دچار سرمخوردگی شده اید چند بار چای زنجبیل بنوشید و اگر گلو درد درید علاوه بر آنکه چای آنرا میل می نمائید با آن نیز قرقره کنید .

زنجبیل را حتی برای کمپرس نیز می توان استفاده کرد که سموم بدن را خارج می سازد . برای این منظورابتدا چای زنجبیل استفاده کنید دستمالی را با آن آغشته و آب اضافی آنرا فشار داده در محل زخم یا درد بگذارید .

شربت زنجبیل برای زخم معده بسیار مفید است .مبتلایان به زخم معده باید هر روز قبل از غذا یک قاشق چایخوری از این شربت را همراه با کمی آب بنوشید زخم معده آنهاپس از مدتی التیام خواهد یافت .

طرز استفاده:
یک قاشق چایخوری پودر خشک زنجبیل و یا دو قاشق چایخوری زنجبیل رنده شده تازه را در داخل قوریریخته رویآن آب جوش بریزید و به مدت پنج دقیقه آنرا با حرارت ملایم دم کنید و سپس آنرا با عسل شیرین کرده و میل کنید .

چای زنجبیل هر چقدر بیشتر بماند و دم بکشد تند تر می شود .حتی می توان چای زنجبیل را بعد از سد شدن در داخل یخچال گذاشت و خنک کرد و مانند یک نوشابه سرد استفاده نمود .

برای تهیه شربت زنجبیل یک قسمت زنجبیل رنده شده را با سه قسمت عسل مخلوط کرده و در شیشه دربسته در یخچال نگهدری کنید و هر موقع خواستید مصرف کنید .

برای درست کردن تنتور زنجبیل می توانید از الکل 50 درجه استفاده نمائید . یک قسمت زنجبیل رنده شده را با سه قسمت الکل 50 درجه مخلوط کرده و داخل یک شیشه تیره رنگ بریزید و بمدت چهدره روز آنرا چند بار در روز تکان دهید . بعد ازاین مدت آنرا صاف کرده و در جای خشک و خنک نگهدری کنید .

مضرات :
مضرات خاصی برای آن بیان نشده است .

سیر یا Garlic

سیر یا Garlic
سیر گیاهی است علفی و دائمی که ساقه آن تا ارتفاع 40 سانتیمتر نیز می رسد . قسمت زیر زمینی آن متورم و مرکب از 5 تا 12 قطعه و محصور در غشاهای نازک و ظریف برنگ خاکستری مایل به سفید می باشد . برگهای آن باریک و نواری شکل برنگ سب تیره و گلهای آن کوچک و صورتی رنگ که بصورت یک چتر در انتهای ساقه ظاهر می شود .

سیر وپیاز رابطه ای نزدیک با هم دارند که شاید بدلیل بوی بد آنها می باشد .

نام سیر در کتاب مقدس آمده ست و در مصر قدیم برای مومیائی مدرگان و خوش طعم کردن غذاها بکار یم رفته است . هومر شعر باستان در نوشته های خود از آن یاد برده است .

مردم در اروپا و اسپانیا از قبل از میلاد مسیح آنرا می شناختند و از آن استفاده می کردند .

بقراط پدر علم طب در نوشته های خود از خواص آن یاد کرده و یکی دیگر از دانشمندان قدیم 61 خاصیت مختلف برای سیر قائل شده است .

سه نوع سیر وجود دارد :

1-سیر آمریکایی بنام Greole نامیده می شود . این نوع سیر دارای پوست سفید بوده و از انواع دیگر قوی تر است .

2-سیر تاهیتی که از بقیه درشت تر است و گاهی قطر آم به 8 سانتیمتر می رسد .

حضرت محمد (ص) برای سیر 70 خاصیت مختلف قائل شده اند و می فرمایند :

از سبزی سیر تا می توانید استفاده کنید زیرا سیر دوای هفتاد درد است اما آنکس که سیر وپیاز خورده به مسجد نیاید و به مردم نزدیک نشود .

ترکیبات شیمیایی:
سیر د ارای ترکیبات گوگردی می باشد که خاصیت ضد عفونی کننده میکرب کشی و جرم کشی باین گیاه می دهد .

سیر همچنین دارای مواید بنام آلیسین ، آلیساتین می باشد که میکرب های حصبه و پاراتیفوئید را از بین می برد

در صد گرم سیر خام مواد زیر موجود است :

آب 61 گرم

انرژی 6 کالری

موادنشاسته ای 29 گرم

چربی 0/2 میلی گرم

کلسیم 30 میلی گرم

فسفر 200 میلی گرم

پتاسیم 530 میلی گرم

آهن 1/5 میلی گرم

سدیم 20میلی گرم

ویتامین آ 20 واحد

ویتامین ب 1 0/25 میلی گرم

ویتامین ب 2 0/8 میلی گرم

ویتامین ث 15 میلی گرم


خواص داروئی:
سیر از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است اسانس سیر که در اثر تقطیر سیر با بخار آب حاصل می شود مرکب از مواد سولفوره بوده و مایعی است به رنگ قرمز نارنجی و دریا بوئی کمتر که از خودس یر که برای تغییر طعم غذا مصرف می شود .

1)سیر بادشکن وضد عفونی کننده است .

2)خوردن سیر مصونیت بدن را در مقابل بیماریها افزایش می دهد .

3)سیر کرم کش است .

4)سیر محرک و تقویت کننده بدن است .

5) سیر داروی سرمخوردگی و زکام است .

6)سیر اثر خوبی در معالجه سل درد

7)سیر خون را رقیق می کند

8)سیر اثر خوبی در تنگی نفس درد

9)خوردن مداوم سیر لقوه ور عشه را از بین می برد .

10)سیر چون گرم و خشک است بنابراین رطوبت معده را از بین می برد و دردهای مفاصل را خوب می کند.

11)سیر درمان کننده دردهای نفاصل ، سیاتیک و نقرس می باشد .

12)سیر برای تقویت نیروی جنسی و افزایش تولید اسپرم در اشخاص سرد مزاج بسیار مفید است .

13)آنهائی که قطره قطره ادرار می کند باید حتما سیر بخورند تا بیماری آنها درمانش ود .

14)سیر زخم های ریه و درد معده را زا بین می برد .

15)سیر سنگ های کلیه را شکسته و خارج می سازد .

16)سیر را با زیره بپزید برای تقویت دندان مفید است .

17)مالیدن سیر پخته به دندان ، درد دندان را تسکین می دهد .

18)سیر را بسوزانید وبا عسل مخلوط کنید و ضمادی از آن درست کنید این ضماد برای رفع خون مدرگی زیر پلک چشم مفید است .

19)سیر بعلت مدر بودن برای رفع آب آوردن انساج مفید است .

20)برای از بین بردن میخچه کف پا از ضماد سیر استفاده کنید .

21)جهت رفع دردهای رماتیمسی و عصبی ضماد سیر بسیار موثر است .

22)جهت ضد عفونی کردن دستگاه تنفسی در هنگام بیماریهای مربوطه از شربت سیر استفاده کنید :

مقدر 100 گرم سیر را با 200 گرم آب و 200 گرم شکر یا قند مخلوط کرده و آنرا بجوشانید تا له شود . مقدر مصرف برای این منظور سه قاشق سوپخوری در روز است .

23)جدیدا در یکی از بیمارستان های آمریکا برای ضدعفونی کردن فضای بیمارستان از سیر استفاده کنید .

24)پاستور پزشک معروف فرانسوی آزمایشات زیادی روی سیر انجام داد و اثر باکتری کشی سیر را تائید کرده است .

25)سیر ضد انعقاد و لخته شدن خون است .

26) در شوروی سیر بنام پنی سیلین معروف است و معمولا هنگامیکه آنفولانزا شبوع درد مصرف آنب الا می رود درچندسالپ یش که آنفلوانزا شیوع پیدا کرد مردم شوروی 500 تن سیر مصرف کردند .

27)خوردن سیر سلولهای سرطانی را از بین می برد .

28)یکی از دانشمندان آمریکایی که در دانشگاه فلوریدا روی مرض ایدز تحققی می کند معتقد است که سیر روی مرض ایدز اثر مثبت درد .

29)مصرف سیر مقدر کلسترول خون را پائین می آورد . مقدر LDH را کاهش می دهد . مقدر مصرف سیر برای این منظور 30 گرم در روز است . جالب است که با مصرف سیر در چند ماه اول مقدر کلسترول ممکن است بالا رود و این بدین علت است که کلسترول از داخل نسوج خارج شده و داخل خون می شود که از آنجا دفع گردد بعد از اینکه کلسترول بحالت نرمال رسید باید برای نگاهدری آن روزی نصف سیر خام مصرف کرد . گ

30)خوردن سیر از سرطان جهاز اهضمه جلوگیری می کند .

31)چینی ها قرن هاست که برای پائین آوردن فشار خون از سیر استفاده می کنند .



مضرات :
سیر با آنکه خواص بسیاری درد باید بحد اعتدال مصرف شود زیرا استفاده زیاد از آن در بعضی اشخاص موجب سردرد ، ضعف نیروی جنسی ، ضعف چشم و عوارض بواسیر می شود . سی برای آنهائیکه اسهال دارند مضر است .

آنهائیکه معده ضعیف دارند و بطور کلی سیستم هاضمه آنها ضعیف است نباید در خوردن سیر افراط کنند .

کسانیکه یبوست دارند نباید سیر بخورند و برای رفع مضرات آن سیر را باید با آب و نمک پخته و کمی بان روغن بادام یا کرده اضافه کنید تا مضر نباشد .

اشخاصی که گرم مزاج هستند اگر می خواهند سیر بخورند طبق توصیه ابن سینا حکیم ایرانی باید سیر را بپزند یا از سیر ترشی استفاده کنند .

برای پختن سیر پس از پوست کندن آنرا بمدت سه دقیقه بخار دهید . اشخاصی که دارای فشار خون پائین هستند نیز نباید سیر بخورند و همینطور کسانیکه آلرژی دارند نباید از سیر استفاده کنند.

زرشک یا Barberry

زرشک یا Barberry 

 
زرشک درختچه ای است دارای ساقه ای خاردار که ارتفاع آن تا 4 متر نیز میرسد . چوب این درخت قهو ه ای ، قرمز و یا زردرنگ می باشد . برگهای آن بیضی شکل با دندانه های اره ای و گلهای آنخوشه ای و زردرنگ است

شاخه های زرشک تیغ زیادی درد . میوه زرشک قرمز رنگ ، گوشتی بیضوی شکل و دارای طعمی ترش است

قسمت مورد استفاده این گیاه ریشه ، پوست رشه و ساقه ، برگ گل و میوه آن است .

ترکیبات شیمیایی:
در تمام قسمت های این گیاه آلکالوئیدهای بربرین Berberine ، اکسیاکانتین Oxyaconthine ، بربامین Berbamine وجود دارد . مقدر آلکالوئید در پوست ریشه زرشک بیشتر از قسمت های دیگر این گیاه است .

میوه زرشک دارای حدود 4% مواد قندی ، 65 اسید مالیک و اسید تارتاریک و مقدایر صمغ می باشد .

زرشک گونه های مختلف درد که مهم تر از همه آنها دو نوع است که یکی بنام زرشک بی هسته و دیگری زرشک با هسته (دارای دو هسته) میباشد .

خواص داروئی:
خواص طبی زرشک

زرشک از نظر طب قدیم ایران سرد و خشک است میوه زرشک خواص زیر را درد:

1)قابض است

2)تقویت کننده قلب و کبد است

3)بواسیر خونی را درمان می کند

4)خونریزی را برطرف می کند

5)برای برطرف کردن بیماریهای کبدی مفید است

6)صفرا بر است

7)دم کرده زرشک را برای برطرف کردن ناراحتی های دهان غرغره کنید .

خواص ریشه و پوست ساقه

1)صفرا بر و مسهل است

2)کبد را پاک و تقویت می کند

3)اعمال دستگاه گوارش را منظم می کند

4)وء هاضمه را از بین می برد

5)بی اشتهایی را برطرف می کند

6)برای رفع یبوست مفید است

7)در درمان یرقان و زردی موثر است

8)نقرس و رماتیسم را برطرف می کند

9)خانم هائیکه بین دو عادت ماهیانه خونریزی دارند باید برای برطرف کردن آن از ریشه و ساقه زرشک استفاده کنند .

10)آنهائیکه مبتلا به ورم طحال هستند می توانند برای معالجه از این گیاه کمک بگیرند .

11)واریس را درمان می کند .

12)برای معالجه بواسیر نافع است .

13)برای برطرف کردن سوزش ادرار مفید است .

14)فشار خون را پائین می آورد

15)برای شست وش وی چشم می توانید از جوشانده ریشه و ساقه و زرشک استفاده کنید .

خواص برگ زرشک

1-آب آوردگی بدن را برطرف می کند .

2-اسهال های مزمن را درمان می کند .

3-برگ زرشک دری مقدر زیادی ویتامین C می باشد بنابراین در درمان بیماری اسکوربوت اثر مفید درد .

4-جویدن برگ زرشک باعث محک شدن لثه و دندان می شود .

5-درموقع آنژین و گلو درد ، دم کرده برگ زرشک را غرغره کنید .

طرز استفاده:
جوشانده زرشک : مقدر 20-10 گرم پوست ریشه یا ساقه و یا میوه زرشک را در یک لیتر آب ریخته و آنرا بجوش بیاورید سپس آنرا از روی اجاق برداشته بگذارید برای مدت 10 دقیقه بماند . این جوشانده را صاف کرده و با شکر یا عسل شیرین کنید . مقدر مصرف روزانه آن سه فنجان در فاصله بین غذاهاست .

تنطور زرشک : این تنطور را می توانید از فروشگاههای گیاهان دارویی و یا برخی از داروخانه ها خریدری کنید . مقدر مصرف آن 20-10 قطره سه بار در روز می باشد .

دم کرده زرشک : مقدر 40 گرم زرشک را در یک لیتر آب جوش ریخته و بگذارید مدت 10 دقیقه بماند سپس آنرا با شکر یا عسل مخلوط کنید . مقدر مصرف آن سه فنجان در روز و در فاصله بین غذاهاست .

مضرات :
مصرف مقدر زیاد زرشک و یا ساقه و برگ آن برای زنان حامله مناسب نیست زیرا رحم را تحریک می کند و ممکن است باعث سقط جنین شود.

 

Aloe vera یا صبر زرد

Aloe vera یا صبر زرد
 
 
صبر زرد یکی از گیاهانی است که قبل از میلاد مورد مصرف مردم بوده است . کلئوپاترا ملکه مصر پوست خود را هر روزه با آن ماساژ می داد که از شر آتاب مصر در امان باشد وحتی مصریان آنرا برای مومیائی مدرگان خود بکار می بردند . در کتاب مقدس ام این گیاه بکرات آمده است .
صبر زرد فاقد ساقه بوده و لی برگهای آن دراز و تا ارتفاع 30 سانتیمتر می رسد . گلهای این گیاه برنگ زرد می باشد که در انتهای ساقه ای که از وسط برگها خارج می شود می روید .


ترکیبات شیمیایی:
صبر زرد موادی نظیر آلوئین ‌فامودین ، آنترا کیون ،‌ایزوباربالوئین و مقدری در حدود 12 درصد صمغ می باشد .


خواص داروئی:
صبر زرد از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است شیرابه آن به مصرف طبی می رسد .
1)تقویت کننده بدن است
2)یبوست را برطرف می کند و روده ها را تمیز می کند
3)برای معالجه آسم مفید است
4)سوء هاضمه را برطرف می کند
5)در معالجه صرع مفید است
6)اثر ضد کرم درد
7)خون را تصفیه می کند
8)برای برطرف کردن خارش ناشی از گزیدگی حشرات شیرابه آنرا روی پوست بمالید
9)اگزما را درمان می کند
10)برای معالجه اسهال خونی مفید است
11)برای رفع ریزش مو ، شیرابه آنرا به سر مالیده و موها را با آن ماساژ دهید
12)گرفتگی کبدی را برطرف می کند
13)برای التیام زخم ها شیرابه آنرا روی زخم بمالید
14)صبر زرد بهترین کرم مرطوب کننده است برگها را بشکنید و ژله آنرا به پوست بمالید
15)مبتلایان به بیماری قند می توانند با مصرف این گیاه قند خون خود را کنترل کنند
16)برای شستن چشم و زخم ها شیرابه صبر زرد را با آب مخلوط کرده و استفاده کنید


طرز استفاده:
به مبحث نسخه پیچی گیاهان دارویی برای بیماری مورد نظر مراجعه نمایید


مضرات :
صبر زرد اگر باندازه مصرف شود خطری ندارد ولی مقدر زیاد آن باعث اسهال خونی می شود ضمنا زنان شیدره نباید از آن استفاده کنند زیرا صبر زرد از طریق شیر ودر بدن طفل می شود و ایجاد اسهال می کند . این گیاه نیز برای زنان حامله خوب نیست زیرا ممکن است باعث سقط جنین شود.

کلاس کائنات ، انسان ، عشق(جلسه ی 8_ جادوی کلمات)

کلاس کائنات ، انسان ، عشق(جلسه ی 8_ جادوی کلمات)

سلام سلام ! همه ی امروز حاضرن؟! خوب.. یادته که توی پست قبلی با هم یاد گرفتیم که ذهن ما چراغ جادوست و ضمیر ناخود آگاه ما، همون بچه غول توی چراغ؟! حالا امروز ، می خوام در باره ی چوب جادوگری حرف بزنم! همون عصای سحر آمیزی که جادوگر ها باهاش اجی مجی لاترجی می کنن!



فلورانس اسکاول شین می گه: کلام تو عصای معجزه گر توست!

تو کتاب مقدس اومده:زندگی و مرگ در قدرت زبان است.



ما با کلامی که بر زبان می آوریم، قوانینی را به خودمون جذب می کنیم.قانون شکست یا قانون موفقیت.یعنی کلام ما، درست مثل فکری که به باور تبدیل میشه، وارد ضمیر نا خود آگاه می شه و خلق میشه. حتما" یادتون هست توی پست قبلی براتون گفتم که چه طوری بچه غول ، یه فکر ما رو خلق می کنه بدون این که به خوب یا بد بودنش برای ما، فکر کنه.

میدونی یعنی چی؟فکر و گفتار با هم در ارتباط مستقیم هستند.یعنی همون جور که با ذهنمون ، به بچه غول درونمون دستور می دیم که برامون چی بسازه، همون جوری هم با کلاممون این کار رو می کنیم.در واقع بهتره بگم فکر های ما یا گفتاری هستند یا به صورت تصویر ذهنی.



بچه غول در مورد کلام ما همون رفتاری رو در پیش می گیره که در مقابل فکرمون.اصلا" بگذار چند تا مثال بزنم.



مثلا" اگه من چند بار که وسایلم رو گم کردم بگم، من همیشه همه ی چیزهایی رو که دوست دارم ، از دست می دم! با تکرار این حرف، اون به یه باور تبدیل می شه. و بچه غول بیشعور(ضمیر نا خود آگاه)که عادت داره هر چیزی رو که می شنوه، به صورت کلی و همه جانبه ، به همه چی تعمیمش بده،اون رو این جوری معنی می کنه که من باید همه ی چیزهای خوبی رو که دوست دارم از دست بدم! عشق، پول، کار، و ...چون خودم این قانون رو خلق کردم و اعلامش کردم! در واقع اون کلمه ی از دست دادن رو می فهمه ،نه مفهوم واقعیش رو! و اون رو به از دست دادن همه چی ، تعمیم می ده!



یا مثلا" اگه من یه لیوان آب از دستم بیفته و بشکنه، و من بگم من به درد هیچ کاری نمی خورم! و بارها در مواقع مختلف ، این اظهار نظر رو در باره ی خودم بکنم، این فکر در اثر تکرار به باور تبدیل می شه.اون وقت، بچه غول ، اصلا، نمی فهمه که من از روی عصبانیت یه چیزی گفتم! اون میگه درسته ! تو به درد هیچ کاری نمی خوری! یعنی اون کلمه ی به درد هیچ کاری نخوردن رو به همه ی معانی کامل ترش تعمیم می ده! و بعد به ما میگه، باشه! از این به بعد، سر هر کاری بری ،اون کار به هم می خوره چون تو آدم به درد بخوری نیستی!



اما نگران نباشین! چون ما مراقبه می کنیم تا فکر و کلاممون رو کنترل کنیم.درسته؟ بعلاوه، ما از همین قدرت جادویی ذهن نیمه هشیارمون استفاده می کنیم و چیزهای خوب خلق می کنیم. با کلمات مثبت و فکر های مثبت...یعنی از عصای سحرآمیز کلاممون استفاده می کنیم و به بچه غول می گیم : ما همیشه خوش شانسیم! ما همیشه موفقیم! ما همیشه خوشبختیم! ما در امن الهی هستیم!ما همیشه چیزهایی رو که دوست داریم به راحتی و از راههای عالی به دست می آریم! ما...



ما می تونیم، با یک حرکت عصای کلام خود، وضعیتی نا خوشایند رو ازبین ببریم.یعنی به جای اندوه، شادمانی و به جای فقر، توانگری و به جای بیماری ، تندرستی خلق کنیم.







ما با هم تمرین می کنیم تا با کلاممون ، چیزهای خوب خلق کنیم. چه جوری؟ با جملات مثبت.



جملات مثبتی رو که برای این کار استفاده می شن، بهشون می گن: جملات تاکیدی.



ساده ترین و قابل استفاده ترین نوع جملات تاکیدی ، جملات تلقینی هستند.



شاید توی کتابهای ذهنی مختلف ، جملات تاکیدی زیادی رو خونده باشین. (چهار کتاب اسکاول شین یکی از همین کتاب هاست که مرجع فوق العاده خوبیه.) اما در آغاز ما می خوایم جملات تاکیدی تلقینی رو با هم یاد بگیریم. یعنی جملاتی که ما برای تلقین کردن به خودمون می تونیم از اون ها استفاده کنیم. خصوصا" وقتی قبل و بعد از خواب، در آلفا هستید، خیلی مفیده که این جملات تلقینی رو به خودتون بگید.

طبیعتا" به هر چیزی که نیاز دارید، به دست آوردن اون رو و داشتنش رو باید به خودتون تلقین کنید. مثلا" اگه غمگینید،. باید از جمله ی من لحظه به لحظه شادتر می شم ، استفاده کنید. اگه بی انرژی هستید، باید به خودتون تلقین کنید آروم آروم، پر انرژی می شید و.....



یه اصول کلی برای انتخاب جملات تاکیدی تلقینی وجود داره، که این هاست:



1 _ این جملات باید مثبت باشند. هم مفهومشون و هم شیوه ی بیانشون. یعنی مثلا" اگه شما ترسو هستین نباید به خودتون بگین من ترسو نیستم! بلکه باید بگین من شجاع هستم!



2 _ کوتاه باشند تا راحت تر در ضمیر نا خود آگاه ما نقش ببندند. لااقل برای شروع از جملات کوتاه استفاده کنین.



3 _ زمان جملات باید زمان حال باشه. مثلا"اگه مضطرب هستین نباید به خودتون بگید که من آرام خواهم شد! نه! اگه این رو بگین ، ضمیر نا خود آگاه نمی فهمه در آینده ، در چه زمانی باید شما رو آروم کنه! یک ساعت بعد؟ فردا؟ یا صد سال بعد؟! باید به خودتون بگین که من الان، لحظه به لحظه آروم تر می شم!



4 _ جملات تاکیدی باید برای شما قابل باور باشن. (اگه می گم برای شما قابل باور باشه چون میزان باور آدم ها با هم متفاوته.) علاوه بر این ، گفتن چیزی که اصلا" براتون قابل باور نیست نتیجه ی عکس میده. مثال بزنم؟ مثلا" یه آدمی که اصلا" شنا بلد نیست نمی تونه به عنوان یه جمله ی تاکیدی مثبت به خودش بگه من قهرمان شنا هستم! چون ضمیر نا خود آگاهش اصلا" نمی پذیره.



5 _ بهتره جملات تاکیدی یه بار عاطفی داشته باشن.چون وقتی احساسی پشت یک جمله وجود داشته باشه ضمیر نا خود آگاه ما بیشتر تحت تاثیر قرار می گیره.



تمرین 1: ببینید چی ناراحتتون می کنه.افسردگی؟ اضطراب؟ بی خوابی؟ پر خاشگری؟و.... برای خودتون بر اساس اون یه جمله ی مثبت تلقینی بسازین و قبل از خواب و بعد از بیدار شدن از خواب، در زمان آلفا به خودتون اون رو تلقین کنید.(و حتی اون رو به شکل تصویر ذهنی که قبلا"با هم یاد گرفتیمش، بسازید و توی حباب صورتی بگذارید.)این تمرین رو جلوی آینه هم انجام بدید. یعنی جلوی آینه بنشینین و به آرامی و با لبخندی بر لب ، جملات تلقینی رو برای خودتون تکرار کنین.





خوب حالا می خوام یه تمرین تنفسی رو هم بهتون بگم. لطفا" این رو همیشه انجام بدین. هم تو خونه، هم تو اتوبوس، هم تو محل کار و ...خصوصا"شبها توی حالت آلفا قبل از تلقین کردن به خودتون.این مقدمه ی یه سری تمرین هاست برای مراقبه. و باعث میشه یاد بگیریم خودمون آلفا ایجاد کنیم.



تمرین 2:سه تا نفس عمیق بکشید.تصور کنید با هر دم، ذرات نور وارد مغزتون می شن. با هر بازدم تصور کنین افکار متفرقه تون داره از بدنتون خارج می شه.



تمرین 3: راحت بنشینید. انگشت های هر دو دستتون رو روی پا هاتون بگذارین . راحت ، اما عمیق نفس بکشین. با انگشت های دست، بشمرید که عمل دم(کشیدن هوا به داخل) چند تا طول کشیده.مثلا" اگه، دم، به اندازه ی 5 تا کوبیدن نوک انگشت روی پا هاتون طول کشیده، به همون تعداد ، یعنی 5 تا کوبیدن نوک انگشت روی پا، نفستون رو حبس کنید.و بعد به اندازه ی همون 5 تا، نفستون رو بیرون بدید. (بازدم)این تمرین رو اگه روزی 30 بار انجام بدین،خیلی برای تمرین های بعدی کمکتون می کنه. ( نگین زیاده، چون هر وقتی حتی توی تاکسی و اتوبوس هم می شه انجامش داد.) پس شد: مثلا" به اندازه ی 7 ثانیه ، دم _ به اندازه ی 7 ثانیه ، نگه داشتن و حبس نفس در سینه. _ و به اندازه ی 7 ثانیه ، بازدم. (اگه این کار رو با انگشت انجام می دیم برای اینه که استفاده از ساعت برای حساب کردن زمان، حواسمون رو پرت می کنه.)





خدایا ما را در پناه خود بگیر و هدایتمان کن تا با کلام معجزه گرمان، بهترین ها را خلق کنیم!