یکم: آرشیو وبلاگ
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
پس از هک شدن وبلاگ و از دست رفتن آرشیو بسیاری از دوستان برای کمک به بازیابی این مطالب اعلام آمادگی کردند که از همه شما سپاسگزاری می کنم.
دوست گرامی آقای فرهاد اردکانی (وبلاگ گنجینه موسیقی http://ardekani.mihanblog.com) لطف کردند و تقریبا همه آرشیو را بازیابی کردند و برای من فرستادند که از ایشان بسیار سپاسگزارم.
* اما به پیروی شعر حافظ که در بالا نوشتم بر آن شدم که طرحی نو در اندازم و علاوه بر آپلود دوباره مطالب، آنها را طبقه بندی کنم و بصورت موضوعی نیز آرشیو کنم.
البته مطالبی مانند گلها و تکنوازان در بسیاری از وبلاگها منتشر می شوند و تکرار مکررات هستند ولی چون در این وبلاگ شعر آنها هم تقدیم می شد برای علاقه مندان به این موضوع دوباره آپلود شدند.
دوم:
گوشه هداوندی
در شماره 106 وبلاگ آوازی از ایرج در مایه بیات اصفهان تقدیم شد که دوستان در مورد نام گوشه اجرا شده نظراتی داشتند.؛ این بار به این گوشه خواهیم پرداخت:
کوتاه این که برخی از گوشه های ردیف دارای وزن ثابت هستند و در هر همه دستگاه ها و گوشه های اصلی آنها می توانند اجرا شوند. مانند کرشمه، مثنوی، زنگوله و ...
یکی از این گوشه ها که در برنامه گفته شده اجرا شد، هداوندی است که در ردیف –شهر– اصفهان مرسوم است.
به اجرای این ملودی در گوشه های مایه اصفهان با سه تار و آواز حسن کسایی گوش کنید: دانلود
اصفهان
گر شاهد بازاری گر بی سروپا هستم منعم مکن ای ناصح در دست قضا هستم
خجسته
دریای خروشانم خاموشم و جوشانم هم پاکم و آلوده و هم قهر و صفا هستم
بیات راجه و عراق
عشاق
با هر که درآمیزم یک چندی و بگریزم آرام نمی گیرم من باد صبا هستم
فرود و طوسی (یا نیشابورک)
نی باده کند مستم من سرخوشم ار هستم نه از مردم هشیارم نه فکر فنا هستم
به اجرای همین گوشه به فرم تصنیف به روایت عبدالله دوامی و صدای محسن کرامتی و کمانچه پریسا کاشفی با شعر فروغی بسطامی نیز گوش کنید: دانلود دانلود نت
چین زلف مشکین را بر رخ نگارم بین حلقه های او بشمار عقده های کارم بین
ای که هیچ نشمردی ناله های زارم را باری از سر رحمت حالت نزارم بین
ای که از تو مایوسم دارمت به دل دوسم فکر مدعایم کن چشم اشکبارم بین
به اجرای دیگری با نام باغ گل گوش کنید که با شعر فریدون همراه تنظیم فرامرز پایور و صدای علی رستمیان: دانلود
از بهار رخسارت باغ گل نثارم کن خنده خنده گلباران فارغ از بهارم کن
روزگار تارم بین جان بی قرارم بین رنج انتظارم بین چاره ای به کارم کن
ای غزال شیرافکن قدر تیر خود مشکن خسته ام پناهم ده بسته ام شکارم کن
* چون در مورد گوشه درویش هم حرفی به میان آمد به اجرای گوشه بیات درویش حسن نیز گوش کنید: دانلود
سوم: تولد هنرمندان
در ماه گذشته رسمی تازه بنیان گذاشتیم که به جالی سالمرگ، در سالروز تولد هنرمندان از آنها یاد کنیم و اثری تقدیم کنیم:
یکم: حسین خواجه امیری(ایرج)
11 دی ماه 1313 خورشیدی در کاشان
این اثر بنا به درخواست شیرین تقدیم می شود: دانلود
سه گاه (شما و رادیو)
ویلن: (پرویز یاحقی)؟
تار: (فرهنگ شریف)؟
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشا درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
دوم: سیما بینا
17 دی ماه 1323 در بیرجند
بیشتر شهرت سیما بینا به خاطر اجرای موسیقی محلی است بنابراین یکی از ترانه های محلی که با صدای او در برنامه گلها اجرا شده است تقدیم می شود:
یک شاخه گل 21
خواننده: سیما بینا
گوینده: روشنک
رباعیات از مولانا جلال الدین محمد مولوی دانشمند و شاعر قرن هفتم است. مولوی چون تا پایان زندگی در قونیه یکی از شهر های روم بوده ملای رومی اش نامیده اند. کتاب مثنوی و دیوان شمس تبریزی از او است.
ترانه "ای دل بنالم"
نگارا کاسه چشمم سرایت، یار میون هر دو چشمم جای پایت، یار
از آن ترسم که ناگه کج نهی پایت نشیند خار مژگانم به پایت (ای دل بنالم)3
ای دل بنالم، یار، دل ناله داره، یار ستاره آسمون دنباله داره (ای دل بنالم)3
***
مو که چون اشتران قانع به خارم، یار خوراکم خار و خرواری به بارم، یار
ازین خرج قلیل و بار سنگین، یار هنوز از روی مالک شرمسارم (ای دل بنالم)3
***
دو زلفونت بود تار ربابم، یار چه میخواهی از این حال خرابم، یار
تو که با مو سر یاری نداری، یار چرا هر نیمه شو آیی به خوابم (ای دل بنالم)3
همراه دکلمه خانم روشنک، ویلن (تجویدی؟) در دستگاه شور شنیده می شود:
در مذهب عاقلان قراری دگر است زین باده ناب را خماری دگری است
هر علم که در مدرسه حاصل گردد کار دگر است و عشق کار دگرست
از لطف تو هیچ بنده نومید نشد مقبول تو جز مقبل جاوید نشد
لطفت به کدام ذره پیوست دمی کان ذره به از هزار خورشید نشد
از شبنم عشق خاک آدم گل شد صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
صد نشتر عشق بر رگ روح زند یک قطره از آن چکید و نامش دل شد
سوم: محمد رضا لطفی
17 دی ماه 1325 در گرگان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر