مدیریت عمر، گمشده ارزشمند مدیریت
«مدیریت عمر» اساسیترین، گمنامترین و حساسترین نوع مدیریت است و چنانچه به درستی شناخته شود و اصول و امور آن بهخوبی رعایت شود، سایر مدیریتهای زندگی بسیار سادهتر، راحتتر و بهتر انجام خواهند شد.
پوچ و بس تند چنان باد دمان
همه تقصیر من است
و خودم میدانم
که نکردم فکری
و تامل ننمودم روزی
ساعتی یا آنی
که چه سان میگذرد عمر گران؟
ای صد افسوس که چون عمر گذشت، معنیش فهمیدم
کاین سه روز از عمرم به چه ترتیب گذشت
کودکی بیحاصل، نوجوانی باطل، وقت پیری غافل
به زبانی دیگر
کودکی در غفلت، در جوانی شهوت، در کهولت حسرت
مهدی سهیلی
چه بسیار به ما آموختند مدیریت سازمان، بنگاه، کسبوکار و بازار کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند مدیریت عمر چگونه است؟ چه بسیار به ما آموختند «تامین، تولید، توزیع و فروش» را چگونه اداره کنیم اما، کمتر به ما یاد دادند « عمرمان» را چگونه اداره کنیم. چه بسیار به ما آموختند تکنیکها و مهارتهای لازم برای مدیریت بازرگانی، صنعتی و دولتی کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند تکنیکها و مهارتهای مورد نیاز مدیریت عمر کدامند؟ چه بسیار به ما آموختند بایدها و نبایدهای مدیریت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری و استراتژیک کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند بایدها و نبایدهای مدیریت عمرمان کدامند؟ چه بسیار به ما آموختند الزامات و اقدامات مدیریت «ارتباط با دیگران» از جمله اعضای خانواده، همکاران، دوستان، رقبا و ذینفعان کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند پیشنیازها و گامهای «ارتباط با خودمان» چیستند؟ چه بسیار به ما آموختند به هزینه-فایده بسیاری از پدیدهها حساس شویم و آنها را به درستی تحلیل کنیم اما کمتر به ما یاد دادند هزینه-فایده عمر را از مهمترین تحلیلها بدانیم و به آن بپردازیم. چه بسیار به ما آموختند «کارایی، بازدهی و بهرهوری» در شرکتها و نهادهای گوناگون را چگونه بهبود بخشیم اما، کمتر به ما یاد دادند چگونه بهرهوری عمرمان را افزایش دهیم. چه بسیار به ما آموختند ویژگیهای چرخه عمر یک محصول و سازمان کدامند و وظایف ما در هر یک از مراحل چرخه عمر آنها چیست اما، کمتر به ما یاد دادند چرخه «عمر ما» چگونه است و وظایف و مسئولیتهای ما در هر دوره و مرحله این چرخه کدامند؟
و سرانجام اینکه انواع مدیریتها را برای انواع پدیدهها به ما آموختند و ما را با هزاران کتاب و مقاله و تحقیقات و مطالعات مدیریتی آشنا و آگاه کردند اما کمتر به ما یاد دادند «مدیریت عمر» چیست و کمتر کتاب و تحقیقی در این زمینه به ما معرفی کردند.
«مدیریت عمر» اساسیترین، گمنامترین و حساسترین نوع مدیریت است که چنانچه به درستی شناخته شود و اصول و امور آن بهخوبی رعایت شود، سایر مدیریتهای زندگی بسیار سادهتر، راحتتر و بهتر انجام خواهند شد. زیرا عمر منبعی است ویژه با ویژگیهای محدودکننده که مدیریت ویژهای را میطلبد.
گستردگی موضوع بهگونهای است که شرح همه موارد مربوط به مدیریت عمر در مقالهای نگنجد. در این مقاله با توجه به اهمیت مطالب، ابتدا مفاهیم و واژگان کلیدی مدیریت عمر تعریف، سپس ویژگیهای هفتگانه عمر برشمرده شده و در نهایت، انواع مدیریتهای مرتبط با مدیریت عمر تشریح میشود.
عمر چیست؟
عمر، مدت زمان حیات هر کس از تولد تا مرگ است که معرف «زنده بودن» اوست.
چرخه عمر انسان چیست؟
چرخه عمر انسان عبارت است از دورههای گوناگون حیات هر کس که شامل نوزادی، کودکی، خردسالی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی وکهنسالی است.
مدیریت عمر چیست؟
مدیریت عمر چگونگی گذراندن عمر در هر یک از مراحل چرخه عمر است که معرف «زندگی» است. مدیریت عمر، چگونگی استفاده از منبع ارزشمند عمر برای دستیابی به اهداف گوناگون است.
ویژگیهای هفتگانه «عمر»
عمر منبعی است ارزشمند با ویژگیهای هفتگانهای که آگاهی و شناخت هر یک از آنها نقش مهمی در مدیریت عمر دارند و عبارتند از:
1. محدودبودن. عمر منبعی است محدود که میانگین آن هفتاد تا 75 سال است و بهندرت حدود صد سال یا بیش از آن میشود. بنابر مطالعات صورتگرفته هفتاد سال عمر یک انسان، صرف موارد زیر میشود:
ü 25 سال خواب
ü هشت سال مطالعه
ü هفت سال تفریح، وقتگذرانی و تعطیلات
ü شش سال استراحت و بیماری
ü پنج سال رفتوآمدها
ü چهار سال خوردن و آشامیدن
ü سه سال آمادگی برای انجام فعالیتهای متفرقه
ü دوازده سال کار مفید
بنابراین فقط، 144 ماه ،626 هفته، 4383 روز و تنها 105192 ساعت برای کار مفید فرصت داریم.
با توجه به محدودبودن عمر و محدودتربودن زمان برای انجام انواع امور و فعالیتها در طول عمر، حساسشدن به این منبع محدود و چگونگی استفاده از آن بسیار مهم است. استفاده درست و بهینه، بهجا، بهموقع و بهاندازه از عمر برای دستیابی به اهداف گوناگون نیازمند مدیریت هوشمندانه کوتاهمدت، میانمدت و استراتژیک است. آشنایی با نظریه محدودیت و تکنیکهای آن و مدیریت در محدودیت میتواند ما را در ادارهکردن بهتر این منبع محدود کمک کند.
2. غیرقابل پیشبینی. عمر قابل پیشبینی نیست. هیچکس نمیتواند زمانی مشخص و مطمئن برای آینده خود پیشبینی کند. توقف یک «دم» و «بازدم» به معنای نیستی و مرگ است. با توجه به اینکه هیچکس نسبت به لحظهای دیگر از عمر خویش اطمینان ندارد بنابراین مدیریت عمر نوعی مدیریت در شرایط عدم یقین و نااطمینانی است.
این گفته ارزشمند حضرت علی (ع) که میفرمایند: «بکوش برای دنیای خود به قدری که گویی همیشه زنده خواهی ماند و بکوش برای آخرت خود به طوری که گویی لحظهای بعد خواهی مرد» ضمن آنکه بیانگر غیرقابل پیشبینی بودن عمر است به این نکته اشاره میکند که مدیریت عمر نوعی مدیریت آنی و آتی یا مدیریت کوتاهمدت، استراتژیک و اثربخش است و نتیجه آن ارزشآفرینی، آرامش و آسایش برای دنیا و آخرت است.
3. غیرقابل توقف. عمر همواره در حال گذر است و هیچکس نمیتواند آن را متوقف کند. بهعبارتی عمر، گذرا و پویاست. سوال اساسی این است که چگونه عمر گذرا را در شرایط پویا مدیریت کنیم تا به نتایج بهتری دست یابیم؟ مدیریت عمر، ارتباط نزدیکی با «مدیریت تحول» دارد. شناخت و استفاده از فرایند، گامها و تکنیکهای مدیریت تحول میتواند در پویایی و شادابی انسانها نقش ارزندهای داشته باشد.
4. غیرقابل تکرار. با گذشتن هر لحظه و هر مرحله از عمر، هیچکس نمیتواند به گذشته بازگردد. منبع عمر منبعی یکبار مصرف است که تکرار نمیشود و تجدیدناپذیر است هرگونه غفلت از آن یعنی از دست دادن فرصتها برای همیشه. بنابراین شایسته است به جای سهلانگاری، ناآگاهی و ناتوانیها، بکوشیم تا با «مدیریت زمان» و مهارتهای آن، از هر لحظه عمر در زمان خود استفاده کنیم تا از گذشته ننالیم بلکه به نتایج آن ببالیم. کسانی که معمولا این جمله را تکرار میکنند: «اگر دوباره متولد شوم، میدانم چه کنم!» اگر بار دیگر هم متولد شوند از عمر خود بهخوبی استفاده نخواهند کرد مگر آنکه نظم، انضباط، هدفمندی و برنامهریزی برای هر روز و هر دوره زمانی عمر خود داشته باشند. آنها باید بپذیرند اگر وقت طلاست، «عمر کیمیاست» و کیمیا را کیمیاگر میشناسد و قدر آن را میداند.
استفاده هدفمندانه و آگاهانه از فرصتها و عمر باعث میشود تا کمتر گرفتار واژههای «حیف، اگر، ایکاش» همراه با افسوس و آه شویم که اینها همه نشانههای ضعف، خطا و گناه ما در چگونگی گذراندن عمر است.
5. غیرقابل جایگزین. عمر منبعی غیرقابل جایگزین و ناب است. شاید بسیاری از منابع را بتوان با منبعی دیگر جایگزین کرد اما عمر تنها منبعی است که جایگزین ندارد. شناخت و استفاده از تکنیکهای مدیریت ناب و پایش عواملی که در زندگی ارزشآفرین نیستند و عمر را هدر میدهند و جلوگیری از انواع ضایعات، زواید و حاشیههای غیرمفید در زندگی نقش مهمی در مدیریت این منبع غیرقابل جایگزین و ناب و نایاب دارند.
6. غیرقابل ذخیره. عمر، زوالپذیر و غیرقابل ذخیره است. بههمین دلیل در مدیریت عمر میتوان از رویکرد و تکنیکهای مدیریت بههنگام و بلادرنگ استفاده کرد. اهداف مشخص، برنامهریزی دقیق و درست، وجود سیستمها، سازوکارها و فرایندهای مشخص و معین و مدیریت یکپارچه از جمله عواملی هستند که استفاده بههنگام از عمر را افزایش میدهند.
عمر، منبعی فناشدنی است و با مرگ هر فرد پایان مییابد به همین دلیل تلاش دائم برای بهپویی مستمر و افزایش آثار ارزنده و ماندگار از جمله نکاتی هستند که باعث میشوند تا فرد بتواند عمر فانی را با آثار باقی جبران نماید.
7. غیرقابل دادوستد. یک لحظه از عمر را نمیتوان به هیچ قیمتی خرید، فروخت و یا به دیگری واگذار کرد و آن را جابهجا نمود. عمر، قابل دادوستد نیست و منبعی اختصاصی و شخصی است. هر کس عمر خاصی دارد که با دیگران متفاوت است بنابراین مدیریت عمر نوعی مدیریت شخصی در ابعاد گوناگون است. «خودباوری، خودشناسی، خودسازی و خودباروری» ارکان چهارگانه و اساسی «مدیریت برخویشتن» بهشمار میروند که هر یک از آنها تکنیکها، مهارتها و رفتارهای خاصی را میطلبند.
آگاهی از تکنیکها، مهارتها و ابزارهای مدیریت توسعه و بالندگی شخصی و مدیریت سرآمدی و نیز مدیریت بازاریابی شخصی و مدیریت شناسه(برند) شخصی در بهبود کیفیت انواع ارتباطها و برآورده ساختن نیازهای خود و دیگران نقش ارزندهای دارند.
مدیریت عمر، مدیریتی چندگانه
با توجه به ویژگیهای هفتگانه «عمر» مدیریت عمر ترکیب و تلفیقی از انواع رویکردهای مدیریتی و مهارتهای گوناگون است. مهارتهای مدیریت عمر یا مهارتهای زندگی بسیار متنوع هستند و هر کس بنا به ویژگیهای فردی بهویژه نوع نیازها، نگرش، آمادگی، انگیزش، درایت، دانش، رفتار و روش زندگی خود به اداره عمرش میپردازد.
بهطور خلاصه مدیریت عمر چگونگی استفاده از منبعی «محدود، غیرقابل پیشبینی، غیرقابل توقف، غیرقابل تکرار، غیرقابل جایگزین، غیرقابل ذخیره و غیرقابل دادوستد» برای دستیابی به اهداف گوناگون در هر دوره و هر مرحله از حیات انسان است.
همانگونه که اشاره کردیم مدیریت عمر تلفیقی هوشمندانه و اقتضایی از انواع رویکردهای مدیریتی، مهارتها، تکنیکها و فرایندهای مرتبط با آنهاست. گرچه با توجه به ویژگیهای هفتگانه عمر، میتوان به بعضی از رویکردهای مدیریتی که تناسب نزدیکتر و بهتری با آن ویژگی دارند، اشاره کرد اما واقعیت این است که برای اداره درست عمر لازم است از انواع مهارتهای مربوط به مدیریتهای گوناگون استفاده شود. بهعبارتی میتوان گفت مدیریت عمر مجموعهای از مهارتهای مدیریتی است که انتخاب و استفاده درست از آنها باعث میشود تا دستاوردهای زندگی هر کس افزایش یابد. جدول زیر نشاندهنده رابطه بین ویژگیهای عمر و مدیریتهای گوناگون است.
ویژگی عمر | رویکرد مدیریتی مناسب |
محدودبودن | مدیریت محدودیت |
غیرقابل پیشبینی | مدیریت اثربخش |
غیرقابل توقف | مدیریت تحول |
غیرقابل تکرار | مدیریت زمان |
غیرقابل جایگزین | مدیریت ناب |
غیرقابل ذخیره | مدیریت يكپارچه |
غیرقابل دادوستد | مدیریت توسعه شخصی وسرآمدی |
رابطه مدیریت عمر و رویکردها و مهارتهای مدیریتی
در ادامه در مورد رویکردهای مدیریتی مطرح شده در زمینه مدیریت عمر توضیحاتی ارائه میشود.
عمر و مدیریت محدودیت
بنابر نظریه محدودیت که توسط گلدرات[1] مطرح شده است، سیستمها مشابه زنجیرهها یا شبکهای از زنجیرهها هستند و عملکرد هر سیستم تحتتاثیر ضعیفترین حلقه اتصالی است. بهعبارتی هر نوع بهبود در سیستم حاصل بهبود و تقویت این حلقه است. نظام زندگی هر انسان دارای محدودیتهای گوناگونی است که بر اساس نظریه محدودیت پنج گام اساسی برای اداره آنها ضروری هستند که عبارتند از:
1. شناسایی محدودیت. با تجزیهوتحلیل فرایند انجام امور زندگیتان، هر نوع وظیفه و فعالیتی که باعث محدودشدن بهرهوری عمرتان میشود را شناسایی کنید.
2. بهرهبرداری از محدودیت. تصمیم بگیرید چگونه گلوگاهها را اصلاح کرده و یا مجدد طراحی کنید تا امور زندگیتان مفیدتر و موثرتر انجام شوند.
3. تابعیت همه چیز نسبت به محدودیت. تلاشهایتان را روی بهبود عملکرد عامل محدودیت و هر چیزی که به نحوی با این عامل ربط پیدا میکند، متمرکز کنید.
4. ارتقای محدودیت. در این گام، ظرفیت اضافی و تازهای در زندگی بسازید که باعث افزایش بازده کلی عامل محدودیت شود.
5. برخورد با محدودیتهای تازه. زندگی، فرایند بهبود دائمی و پویای محدودیتهاست اما با بهبود هر محدودیت، ممکن است با محدودیتهای تازهای در طول عمر روبهرو شوید. مراقب باشید آنها را بشناسید و بهدرستی اداره کنید.
عمر محدود است و زندگی هر کس با عوامل محدودکننده و محدودیتهای گوناگونی همراه است. به جای ترس از محدودیت، با استفاده از گامهای فوق، محدودیتها را مدیریت کنید تا به نتایج مطلوبتری دست یابید.
نکاتی در مورد محدودیت عمر
ü محدودیت را محرومیت و ممنوعیت ندانید بلکه نوعی چالش برای دستیابی به خواهشهای زندگی قلمداد کنید.
ü محدودیتها را با پذیرش واقعیتها، اداره کنید و بکوشید با خلاقیت و نوآوری، به «مزیت در محدودیت» دست یابید.
ü بپذیرید که هیچکس کامل نیست و هیچ چیز ثابت نیست و بکوشید تا با شناسایی محدودیتها وگلوگاههای گوناگون در زندگیتان راهکارهای غلبه بر آنها را بیابید.
ü مدیریت عمر، چگونگی برخورد با محدودیتها برای دستیابی به مطلوبیتهاست.
ü نگران محدودبودن عمر نباشید، بلکه نگران محدودماندن دید، دانش و درک واقعیتهای مربوط به عمر و زندگیتان باشید.
عمر و مدیریت اثربخش
مدیریت اثربخش و ثمربخش عمر را میتوان در دو جمله ساده خلاصه کرد: انتخاب مسیر درست در هردوره و طول عمر یعنی «راه درست پیمودن» و حرکت و رفتار درست در این مسیر یعنی «راه را درست پیمودن». نتیجه انتخاب مسیر درست در زندگی، رفتار و حرکات درست در این مسیر، بهرهوری عمر خواهد بود. بسیاری از موفقیتها و شکستهای زندگی ناشی از توجه یا عدم توجه جدی به همین دو جمله اساسی در طول عمر انسانهاست.
پیشنیاز انتخاب مسیر درست در زندگی، آگاهی، شناخت، درک و ارزیابی واقعیتها، وضعیتها و موقعیتهاست. انتخاب مسیر درست در زندگی حاصل تحقیق و مطالعه، همفکری، مشاوره، آموزش و یادگیری است. مهمترین عوامل بازدارنده انتخاب مسیر درست، شتاب و عجلهکردن، هیجانزدگی، سهلانگاری و عدم حساسیت به پدیده مدیریت عمر و منبع ارزشمند عمر است. ریشه بسیاری از نومیدیها، افسردگیها و شکستها در انتخابهای نادرست بهویژه انتخاب مسیر تحصیل، استخدام، ازدواج و شراکت، بیدقتی، بیتفاوتی و ناآگاهی است. افزایش بهرهوری عمر حاصل بازنگری و بازمهندسی فرایندها، گامها، سازوکارها و شیوههای انجام فعالیتها و امور گوناگون زندگی و بهبود و اصلاح دائمی آنهاست. هزینه نادانی و ناآگاهی انسانها از بهرهوری عمر بهمراتب بیش از هزینههای لازم برای تغییر، اصلاح و بهبود عواملی است که میتوانند بهرهوری عمر را بهبود بخشند.
نکاتی در مورد مدیریت اثربخش عمر
اگر میخواهید عمرتان را بیهوده صرف نکرده و از تلفشدن عمر خود بکاهید و از عمرتان بیشتر و بهتر نتیجه بگیرید به نکات و هشدارهای زیر توجه کنید:
ü اهدافتان را در چارچوب مدل اسمارت (SMART) تعریف و تعیین کنید. هر کدام از حروف اسمارت نماینده یک کلمه است که به شرح زیر هستند:
- S= SIMPLE,SPECIFIC ساده، مشخص
- M=MEANINGFUL,MEASURABLE معنادار، قابل اندازهگیری
- A =ACHIEVABLE,ATTRACTIVE قابل دستیابی، جذاب
- R= RELAVENT, REALISTIC مرتبط، واقعبینانه
- T= TIME-BOUND,TOTAL زماندار، فراگیر
ü چگونگی صرفکردن عمرتان را در امور گوناگون ردیابی کنید تا بدانید چگونه عمرتان را میگذارنید؟ تا چه اندازه عمرتان را به خوبی میگذرانید؟ برای مدیریت اثربخش و ثمربخش عمرتان، چه طرحی داشته باشید؟
ü برای دورههای مختلف زمانی (ماهیانه، هفتگی و روزانه) طرح و برنامه تنظیم کنید.
ü برای امور مختلف مثل تفریح و سرگرمی، فعالیت شغلی و حرفهای برنامهریزی کنید. ارزیابی و اصلاح را جدی بگیرید. فاصله و شکاف بین برنامهها و عملکردها را پیدا کنید. دلایل را بررسی و تحلیل کنید و اقدامات اصلاحی مورد نیاز را انجام دهید.
عمر و مدیریت تحول
چرخه عمر معرف تغییر سنوسال افراد و گذار از یک مرحله و دوره به مرحله و دورهای دیگر است. زندگی نماد تغییر و تحولات گوناگون است و مدیریت عمر چگونگی سازگاری با تحولات است. بخش مهمی از مدیریت عمر مربوط به مدیریت گذار و تحول است.
مدیریت گذار به معنای بسترسازی و آماده شدن برای عبور از شرایط و دوره فعلی عمر است. مدیریت گذار مقدمه و پیشزمینه مدیریت تحول است. زیرا با مدیریت گذار نوعی آمادگی برای مدیریت تحول شکل میگیرد. تشخیص درست دوره گذار و واقعیتهای آن و رفتار و برخورد درست و منطقی با آن باعث میشود تا به جای تسلیم، تردید، تاخیر و توقف در مدیریت عمر به تدبیر، تدبر، تحرک و تغییر روی آورده و راهکارهایی مناسب جهت گذر و عبور سالم و سازنده بیابیم.
اگر بخواهیم مدیریت عمر را با سادهترین و کوتاهترین عنوان تعریف کنیم میتوان گفت مدیریت عمر یعنی مدیریت تحول.
شناخت، تمرین و تقویت مهارتها و تکنیکهای مربوط به مدیریت تحول همراه با درک فرایند تحول و استفاده درست از فرصتهای تحول، ضرورتهای مدیریت تحول به شمار میروند.
منشا و مبنای تحول نقش مهمی در شیوه و سبک مدیریت تحول دارد. تحول میتواند مبتنی بر عوامل زیر باشد:
- آمادگی، تشنگی، شایستگی یا تحول مبتنی بر قدرت و طراوت و بیداری
- افسردگی، خستگی، درماندگی یا تحول مبتنی بر ضعف و رخوت و گرفتاری
- پیشامدها، رویدادها، اتفاقات یا تحول مبتنی بر اضطرار و ناشناختهها
فرصتهای تحول در مدیریت عمر
یکی از مهمترین نکات در مدیریت عمر، درک «فرصتهای تحول» است. اگرچه فرصتهای تحول گوناگونی در زندگی هر فرد وجود دارند اما مهمترین آنها عبارتند از:
لحظه تحویل سال و مراسم سال نو. اندکی به معنا و مفهوم دعای سال نو یعنی:
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
که معنا و مفهوم واقعی آن را در سروده زیر میتوان یافت، توجه کنید:
ای دیده و دل از تو دگرگون مادام
ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام
ای آنکه به دست توست احوال جهان
حکمی بنما که گردد ایام به کام
سه سطر اول این دعا معرف «توکل» انسانها به آفریننده هستی و قادر دانا، توانا و یکتاست که مبنای هر نوع تغییر و تحول است. سطر آخرین دعا معرف دو عامل «تحول و تکامل» است. کدام فرصت و کلامی از این ارزندهتر برای انسانهاست تا در شرایطی که همه چیز بو و روی تازگی دارد و طبیعت نو میشود و سالی تازه آغاز میشود، خود را نیز متحول کنند.
پایان هر فصل طبیعت. پایان هر فصل طبیعت، فرصت دیگری برای تحول در زندگی و بهبود مدیریت عمر است زیرا طبیعت انسان ارتباط نزدیکی با تغییرات طبیعت و فصلها دارد و در نتیجه پایان یا آغاز هر فصل میتواند فرصت مناسبی برای خودممیزی، خودسازی و تحول و دگرگونی باشد.
روز تولد. روز تولد را سالروز تحول بدانید و با ارزیابی قوتها و ضعفهایتان، آماده تغییر و تحول شده و بکوشید تا با شناخت زمینهها و مواردی که نیاز به بازسازی و نوآفرینی دارند و آگاهی از انتقادها، نظرات و پیشنهادهای افراد خانواده، دوستان و همکاران، تحولی دلخواه در زندگی بهوجود آورید. چه زیباست اگر بتوانیم به جای هدایای همیشگی و تکراری و مادی برای تولد کسانی که دوستشان داریم بکوشیم تا کارت «تحولت مبارک» را که معرف ارزیابی ما از کسی است که دوستش داریم و بیانگر قوتها و خوبیها و نیز بعضی از کمبودها و ضعفهای اوست و نیز درخواست و دعا برای برطرفکردن ضعفها و ارائه پیشنهادهای دلسوزانه و آگاهانه برای کمک به او در مسیر تحول، بهعنوان بهترین هدیه تولد به او تقدیم کنیم. امیدوارم بتوانیم کارت «تحولت مبارک» را که پدیدهای نهادی است جایگزین کارت «تولدت مبارک» که عاملی نمادی است کرده و خود را در تحول دیگران سهیم بدانیم.
مناسبتهای دینی و عقیدتی. ایام خاص و مناسبتهای گوناگون دینی، عقیدتی و ارزشی برای انسانها از جمله شبهای قدر برای مسلمانان بهترین و ارزشمندترین فرصت برای خودکاوی، خودیابی، خودممیزی و آمادگی برای تحول واقعی، انسانی و ارزشی است.
روزهای خاطرهانگیز. سالروز ازدواج، شراکت، همکاری، اشتغال به کار و هر نوع خاطره شیرین و سازنده در زندگی فرصتهای دیگری برای تحول بهشمار میروند که بهطور قطع در بهبود مدیریت عمر ما نقشآفرین هستند. تحول باعث شادابی، پویایی، سازندگی و بالندگی میشود زیرا در دل تحول، حرکت و برکت است.
عمر و مدیریت زمان
یکی از تکنیکهای مدیریتی که در مدیریت عمر به کار میآید، مدیریت زمان است. درک این واقعیت که «زمان طلاست و عمر کیمیاست» اولین پیشنیاز حساسشدن به عمر و هر لحظه آن است. برنامهریزی و هدفمندی برای استفاده از هر فرصت و استفاده بهجا، بهموقع و بهاندازه و درست از لحظات عمر باعث میشوند تا از این منبع محدود، غیرقابل تکرار و فناشدنی به بهترین شکل استفاده کنیم. تعیین اولویتها، برنامه اجرایی برای هر نوع فعالیت، نظاممندی و پایبندی به اصول و بایدها و نبایدهای زندگی در چارچوب برنامه و نظم و انضباط از جمله نکاتی هستند که در مدیریت زمان بسیار مهم هستند.
نکاتی در مورد مدیریت زمان عمر
ü موانع و عوامل بازدارنده اداره زمان و عمرتان را بشناسید و راههای غلبه بر آنها را بیابید. در زیر به نمونههایی از اینگونه موانع اشاره شده است:
- چندین کار در یک زمان
- تنش و خستگی
- کار زیاد و عدم نتیجهگیری
- بیتفاوتی
ü اهداف خود را در چارچوب مدل اسمارت در دورههای گوناگون و امور مختلف تعیین کنید.
ü اهداف خود را برای هر روز، هفته، ماه، فصل و سال اولویتبندی کنید. برای تشخیص اولویتها میتوانید سوالات زیر را از خود بپرسید:
- کدام کارها ضروری هستند و باید انجام داد؟
- کدام کارها را میتوان به دیگران تفویض کرد؟
- کدام کارها را میشود با تاخیر انجام داد؟
- کدام کارها را باید کنار گذاشت و انجام نداد؟
ü برای رسیدن به اهدافتان، اقدام کنید. برای این کار باید بدانید چگونه فعالیتها را بههم ربط دهید، چگونه نظم و انضباط را رعایت کنید، و فرایندها و فعالیتهایتان را بهدرستی دنبال کنید.
ü عملکردها را بازنگری و اصلاح کنید. موفقیتها را جشن بگیرید. از شکستها درس بگیرید. ضعفها را بپذیرید. قوتها را تقویت کنید و تحول را فراموش نکنید.
عمر و مدیریت ناب
شناسایی آنچه باعث هدررفتن عمر میشود و یا اوقاتی که ارزشآفرین نیستند و یا مانع ارزشآفرینی میشوند و جلوگیری از ضایعات و اتلافهای عمر و حذف وقتگذرانیهای بیهوده از جمله موارد مربوط به مدیریت ناب هستند. مدیریت عمر نیازمند تکنیکهای مدیریت ناب برای پیشگیری و پیگیری عوامل تلفکننده عمر است. چنانچه در پایان هر روز و هفته، اوقاتی را که به دلایل گوناگون در زندگی صرف کردهایم و بیهدف، بیثمر و بیارزش بودهاند، اندازهگیری کرده و ثبت کنیم، متوجه خواهیم شد با مدیریت ناب چگونه میتوان از تلفکردن عمر جلوگیری کرد. مدیریت ناب به معنای تلاش دائم برای شناخت ضایعات، اتلافها و هرزرفتن و هدردادن عمر است. به نظر میرسد سالهای محدودی از عمر بهویژه بخشی از دورههای جوانی و میانسالی تاثیرگذارترین سالهای عمر هستند و جلوگیری از هر عاملی که باعث اتلاف عمر در این محدوده شود، بسیار مهم است.
نقش مدیریت چابک در مدیریت عمر را نیز نباید فراموش کرد. مدیریت چابک عبارتست از دیدهبانی دائمی و هشیارانه تحولات عوامل محیطی اثرگذار بر مدیریت عمر و شناسایی زودهنگام و درست فرصتها و تهدیدها و واکنش سریع نسبت به آنها برای دستیابی به اهداف گوناگون زندگی.
نکاتی در مورد مدیریت ناب عمر
ü نسبت به ضایعات و عوامل هدردهنده عمرتان در هر زمینه و هر دوره زندگی حساس شوید و با شناخت آنها به کاهش یا حذفشان بپردازید.
ü افراد، عوامل و رفتارهای بیارزش و بیهوده عمر و زندگی خود را شناسایی کرده و از آنها دوری کنید.
ü جلوگیری از ضایعات را بهعنوان یک وظیفه همیشگی در مدیریت عمر دانسته تا در اولین مراحل از ازدیاد آنها پیشگیری کنید.
ü پیشگیری از ضایعات را مهمتر از پیگیری بدانید.
ü در برخورد با حذف ضایعات، چابک باشید.
عمر و مديريت يكپارچه
مديريت يكپارچه عبارت است از استفاده از انواع مهارتها و ابزارها و تكنيكها براي بهبود زندگي از طريق توازن، تناسب، تعادل و يكپارچگي امور زندگي براي بهبود كيفيت زندگي در طول عمر. لازمه اين نوع مديريت نظم و انضباط، هماهنگي و برنامهريزي در هر مرحله از چرخه عمر است.
نكاتی در مورد مدیریت یکپارچه عمر
ü نحوه گذران عمر خود را در شرايط فعلي و براي انجام امور گوناگون بررسي و ارزيابي كنيد.
ü رضايت يا عدمرضايت خود را در نحوه گذران عمر بسنجيد.
ü علائم و عواملي كه نميگذازند مسير بهبود زندگيتان را ادامه دهيد، بشناسيد.
ü برنامهاي جهت بهبود كيفيت زندگي از طريق تناسب، تعادل و توازن امور گوناگون زندگي تنظيم كنيد.
ü مهارتهاي لازم براي نظاممندي، ترازمندي و تعادل امور زندگي ياد و بهكار بگيريد.
ü با شناخت و دريافت بازخورد و نتايج، شيوههاي جديد گذران عمرتان را دگرگون كنيد.
ü هيچگاه به مهارتها و شيوههاي فعلي قانع نشويد و همواره با بهپويي مستمر در جستجوي تازهها و راهكارهاي خلاق باشيد.
ü با مديريت يكپارچه از عمر خود در هر زمان بهخوبي استفاده كنيد. يعني هر چيز را بهجا، بهموقع و بهاندازه انجام دهيد تا نگران غيرقابلذخيرهبودن عمر نباشيد.
عمر و توسعه شخصی و سرآمدی
توسعه شخصی به معنای یادگیری انواع مهارتها و تکنیکها برای افزایش دانش، خودآگاهی بیشتر و تعریف بهتر ارزشها، ترجیحات و انتخاب راه زندگی است. توسعه شخصی، کیفیت زندگی افراد را در زمینههای گوناگون از جمله سلامتی، رفاه، فرهنگ، خانواده، دوستان و جوامع بهبود میبخشد و در اداره بهتر عمر نقش ارزندهای دارد.
قواعد مدیریت توسعه شخصی
ü به اصالت و ارزشهایتان پایبند باشید تا ابهام در رفتار و روابط کاهش و آرامش و اعتدال در رفتار بهبود یابد.
ü حق حرفزدن و حرف حقزدن را رعایت کنید تا از حاشیهها و عوامل گوناگونی که برای مقابله با آنها بهکار میرود و باعث تلفشدن عمر میشود، بپرهیزید.
ü قول بدهید آنچه را میتوانید انجام دهید و انجام دهید آنچه را که قول میدهید تا برای خودتان خوشنامی، اعتبار و شناسه یا برند بسازید. شناسه یا برند معتبر در سادهترین تعریف عبارت است از قولدادن بهعلاوه انجام تعهدات.
ü خودتان را باور کنید و با اعتماد بیشتر به خود، اعتماد دیگران را به خودتان تقویت کنید.
ü اگر مسئولیتی میپذیرید، مسئولانه بپذیرید و پاسخگو باشید.
ü مفید و موثر باشید تا وجودتان حس شود. مشکلگشایی، کمکرسانی، امیدآفرینی، انرژی دادن، روحیهبخشی، تاثیرگذاربودن و سازندگی برای خود و دیگران را با رفتار، آداب و عادات پسندیده بخش مهمی از مدیریت توسعه شخصی بدانید و انجام دهید تا وجود داشته باشید و بود و نبودتان حس شود.
ü موفقیت و خوشبختی را در عوامل و نکات سادهای که فراموش شدهاند و بهعنوان گمشدههای زندگی خود و دیگران میدانید، جستجو کنید. از جمله در اخلاق، افکار، گفتار و رفتار انسانی و حرفهای و نیز درستی و درستکاری، مروت و معرفت، نیکی و پاکی و رعایت حق و ناحق.
ü جاذبههای خودتان را جایگزین دافعهها کنید. هر کس جذابیت ویژهای دارد. با شناخت، درک و تقویت شایستگیهای ریشهای و استعدادهایتان، جاذبههای متمایز و منحصر به فرد خود را بشناسید و بهبود بخشید و با خلاقیت و قابلیتهای تازه، «مزیت جذابیت» برای خودتان بهوجود آورید. بر ارزشهایتان بیفزایید تا پذیرش دیگران را بیشتر کنید.
ü «مدبر» بودن را با بهبود، تغییر و تحول در «منش، دانش، بینش و روش» برای مدیریت بهتر عمر و توسعه شخصی جدی بگیرید.
ü زندگی و عمر نماد تغییر و تحول لحظهها و دورههاست. تنها راه اداره درست عمر و زندگی بهتر، سازگاری با تحولات زندگی است بکوشید تا تدبیر و تدبر بهتر، دستاوردهای بیشتر و مطلوبتری داشته باشید.
ü ویژگیهای هفتگانه عمر را بهصورت دورهای، بازنگری کنید و با توجه به ماهیت و واقعیت آنها، سبک مدیریت عمر خود را بهبود بخشید تا بتوانید با توسعه و بالندگی شخصی، بر رضایتمندی خود و دیگران بیفزایید.
ü ارتباط با خود، احترام به خود، اعتماد به خود و ارتقای خود را بهعنوان پیشنیازهای مدیریت توسعه شخصی بدانید و رعایت کنید.
ü «خودباوری» را در یقین پیدا کردن به شایستگیها، استعدادها، نعمتها و داشتههای ذاتی و اکتسابی و موفقیتهای گذشته بدانید.
ü «خودشناسی» را بهمعنای شناخت و ارزیابی واقعبینانه انواع ویژگیها ،صفات و تواناییهای خودتان بدانید و انجام دهید.
ü پیشنیاز خودشناسی «ارتباط با خود» است. سعی کنید از مهارتهای ارتباطی برای ارتباط درست با خودتان استفاده کنید. لازمه ارتباط با خود، گوش دادن به خود، سوال کردن از خود، گفتگو با خود، همدلی و یکرنگی با خود و خودیشدن و صمیمیت با خود است.
ü «خودسازی» عبارتست از تلاش و کوشش دائم برای تغییر و تحول، رشد و توسعه و شکوفایی استعدادها و قابلیتهای خود و سازگاری با شرایط زندگی و اداره عمر در هر دوره و مرحله از عمر.
ü «خودباروری» به معنای کمالگرایی و کمالجویی و تلاش برای دستیابی به استانداردهای برتر، متمایز و ویژه و کیفیت مطلوب از طریق آثار بیشتر و بهتر و ارزشهای برتر و آرامش و آسایش واقعی است.
ü با زیادتطلبی در تولید ایده و فکر و بلندپروازی در مسیر زندگی به سرآمدی و تکامل در زندگی و کسبوکار بپردازید.
ü مهارتها، تکنیکها، سازوکارها و راهکارهای مربوط به انواع مدیریتها را بشناسید، درک کنید و از آنها در هر مرحله از عمر استفاده کنید از جمله: «مدیریت استراتژیک» برای تعیین چشمانداز، رسالت و ماموریت جهت عمر و زندگی و مسیریابی و حرکت درست در مسیر برای دستیابی به اهداف دوردست با تکیه بر دوراندیشی و تفکر و تخیل استراتژیک.
***
عمر، معرف طول حیات و «زندهبودن» است و مدیریت عمر بیانگر چگونه زندهبودن یا «زندگی» است. مدیریت عمر حساسشدن به مهمترین و ارزشمندترین منبعی است که هر کس در اختیار دارد اما کمتر فرصت یافته است تا آن را با دقت و حوصله و بهطور علمی و اصولی مورد مطالعه و بررسی قرار داده و تحلیل کند و با اداره این منبع، به آرامش واقعی دست یابد و موفق و خوشبخت شود.
اگر بپذیریم عمر محدود است و حداکثر فرصتی که برای کار مفید در طول هفتاد سال عمر داریم فقط دوازده سال است، زمانی که متوجه شویم عمر رفته باز نمیگردد و تکرارناشدنی و تجدیدناپذیر است، وقتی بدانیم عمر را با هیچ منبعی نمیتوان جایگزین کرد و امکان ذخیرهسازی آن وجود ندارد و هنگامی که به این باور برسیم که با میلیاردها تومان نمیتوان لحظهای از عمر را به دیگری واگذار یا دادوستد کرد و آینده عمر نامشخص و غیرقابلپیشبینی است، نسبت به «مدیریت عمر» حساس میشویم و آنگاه فرصتی برای یادگیری و بهکارگیری انواع فنون، مهارتها و تکنیکهای گوناگون برای اداره عمر ایجاد خواهد شد.
مدیریت عمر، گمشده ارزشمند مدیریت است که میتواند دگرگونیهای بسیار زیادی در ابعاد گوناگون زندگی به ارمغان آورده و باعث آرامش، آسایش، لذت و رضایت بیشتر در زندگی شود. مبنای مدیریت عمر «خودباوری، خودشناسی، خودسازی و خودباروری» است و نتیجه مدیریت عمر «آرامش، آسایش و ارزشهای گوناگون مادی و معنوی» برای خود و دیگران و دستیابی به نوعی «زندگی متفاوت و مطلوب» است.
سوتیتر
1. فقط، 144 ماه ،626 هفته، 4383 روز و تنها 105192 ساعت برای کار مفید فرصت داریم.
2. با توجه به اینکه هیچکس نسبت به لحظهای دیگر از عمر خویش اطمینان ندارد بنابراین مدیریت عمر نوعی مدیریت در شرایط عدم یقین و نااطمینانی است.
3. سوال اساسی این است که چگونه عمر گذرا را در شرایط پویا مدیریت کنیم تا به نتایج بهتری دست یابیم؟
4. منبع عمر منبعی یکبار مصرف است که تکرار نمیشود و تجدیدناپذیر است. هرگونه غفلت از آن یعنی از دست دادن فرصتها برای همیشه.
5. کسانی که معمولا این جمله را تکرار میکنند: «اگر دوباره متولد شوم، میدانم چه کنم!» اگر بار دیگر هم متولد شوند از عمر خود بهخوبی استفاده نخواهند کرد مگر آنکه نظم، انضباط، هدفمندی و برنامهریزی برای هر روز خود داشته باشند.
6. با توجه به ویژگیهای هفتگانه «عمر» مدیریت عمر ترکیب و تلفیقی از انواع رویکردهای مدیریتی و مهارتهای گوناگون است.
7. نگران محدودبودن عمر نباشید، بلکه نگران محدودماندن دید، دانش و درک واقعیتهای مربوط به عمر و زندگیتان باشید.
8. اگر بخواهیم مدیریت عمر را با سادهترین و کوتاهترین عنوان تعریف کنیم میتوان گفت مدیریت عمر یعنی مدیریت تحول.
9. عملکردها را بازنگری و اصلاح کنید. موفقیتها را جشن بگیرید. از شکستها درس بگیرید. ضعفها را بپذیرید. قوتها را تقویت کنید و تحول را فراموش نکنید.
10. قول بدهید آنچه را میتوانید انجام دهید و انجام دهید آنچه را که قول میدهید تا برای خودتان خوشنامی، اعتبار و شناسه بسازید.
11. درک این واقعیت که «زمان طلاست و عمر کیمیاست» اولین پیشنیاز حساسشدن به عمر و هر لحظه آن است.
12. شناسایی آنچه باعث هدررفتن عمر میشود و یا اوقاتی که ارزشآفرین نیستند و یا مانع ارزشآفرینی میشوند و جلوگیری از ضایعات و اتلافهای عمر و حذف وقتگذرانیهای بیهوده از جمله موارد مربوط به مدیریت ناب هستند.