ديشب بخت يار بود و كتابي از فيلسوف بزرگ آقاي روستو را مطالعه نمودم
كه كتاب اشاره داشت به مراحل رشد و توسعه اقتصادي جامعه ها
********************
طبق تحقيقات جناب آقاي رستو تعصب ملي و حس ميهن پرستي , توسعه و ترقي را تسريع مي نمايد.
طبق شواهد و تجارب ملل مختلف تعصب ملي مهمترين انگيزه ها و عوامل محرك براي توسعه و رشد اقتصادي كشورهاي مختلف بوده است.
مثلا شكستهاي پي در پي روسيه تزاري (جنگ كريمه و جنگ با ژاپنيها) حس ناسيوناليستي روسها را تحريك كرد و توفيق انقلاب اجتماعي و اقتصادي سال 1917 را در آن كشور امكان پذير ساخت و يا جنگ ترياك حس ناسيوناليستي را در چين به وجود آورد و اين انگيزه اساسي توسعه اقتصادي سريع آن كشور بعد از حصول استقلال و تغيير نظام اقتصادي آن گرديد و بالاخره يانگي هاي ايالات جنوبي و تجار و صاحبان صنايع غرب آمريكا و يا سامورايي ها و سوداگران ژاپني و تجار و نظاميان روسيه و آلمان عاملان توسعه اقتصادي آمريكا ژاپن روسيه و آلمان را تشكيل دادنند.
اين گروها عموما معتقد بودنند كه تنها با روي كار آمدن يك حكومت ملي و مهين پرست و مستقل از حكومتها و قدرتهاي خارجي مي توان وحدت ملي ورشد اقتصادي جامعه را به وجود آورد و فقط در اين شرايط است كه مي توان منابع مالي و فني و انساني جامعه را جهت توسعه اقتصادي آن تجهيز كرد
او مراحل توسعه اقتصادي را پنج مرحله مي داند
1-اقتصاد سنتي
2-مرحله آغاز تحول
3-مرحله خيز اقتصادي
4-نرحله رشد و توسعه پي دار
5-مرحله مصرف انبوه
كشور ايران متاسفانه در مرحله خيز اقتصادي گير افتاده است و فقط با يك حكومت ملي كه روحيه ملي گرايي را در ميان جامعه زنده كند مي تواند از اين مرحله عبور كرد
جناب آقاي روستو عوامل و ابزارهاي توسعه را بيان ميدارد كه همگي را ايران دارد بخصوص جمعيت جوان كه بيان مي دارد از ميان عوامل توسعه, جمعيت مهمترين عامل توسعه است و در اين مورد" ژان بدن"مي گويد كه ثروتي جز افراد انساني وجود ندارد و يا" مائوتسه تونك" نيز بيان ميدارد كه مهمترين ثروت جمهوري خلق چين هشتصد ميليون چيني است
حال چرا ما در اين مرحله گير كرده ايم و چرا ملي گراي و تعصب ملي را اينقدر ضايع نموده اند بايد به آن بيشتر فكر كرد
اميدوارم روزي فرا رسد كه مردم ايران به سطح مطلوبي از دانايي برسنند كه اينچنين مشكلاتي را نداشته باشيم
كه كتاب اشاره داشت به مراحل رشد و توسعه اقتصادي جامعه ها
********************
طبق تحقيقات جناب آقاي رستو تعصب ملي و حس ميهن پرستي , توسعه و ترقي را تسريع مي نمايد.
طبق شواهد و تجارب ملل مختلف تعصب ملي مهمترين انگيزه ها و عوامل محرك براي توسعه و رشد اقتصادي كشورهاي مختلف بوده است.
مثلا شكستهاي پي در پي روسيه تزاري (جنگ كريمه و جنگ با ژاپنيها) حس ناسيوناليستي روسها را تحريك كرد و توفيق انقلاب اجتماعي و اقتصادي سال 1917 را در آن كشور امكان پذير ساخت و يا جنگ ترياك حس ناسيوناليستي را در چين به وجود آورد و اين انگيزه اساسي توسعه اقتصادي سريع آن كشور بعد از حصول استقلال و تغيير نظام اقتصادي آن گرديد و بالاخره يانگي هاي ايالات جنوبي و تجار و صاحبان صنايع غرب آمريكا و يا سامورايي ها و سوداگران ژاپني و تجار و نظاميان روسيه و آلمان عاملان توسعه اقتصادي آمريكا ژاپن روسيه و آلمان را تشكيل دادنند.
اين گروها عموما معتقد بودنند كه تنها با روي كار آمدن يك حكومت ملي و مهين پرست و مستقل از حكومتها و قدرتهاي خارجي مي توان وحدت ملي ورشد اقتصادي جامعه را به وجود آورد و فقط در اين شرايط است كه مي توان منابع مالي و فني و انساني جامعه را جهت توسعه اقتصادي آن تجهيز كرد
او مراحل توسعه اقتصادي را پنج مرحله مي داند
1-اقتصاد سنتي
2-مرحله آغاز تحول
3-مرحله خيز اقتصادي
4-نرحله رشد و توسعه پي دار
5-مرحله مصرف انبوه
كشور ايران متاسفانه در مرحله خيز اقتصادي گير افتاده است و فقط با يك حكومت ملي كه روحيه ملي گرايي را در ميان جامعه زنده كند مي تواند از اين مرحله عبور كرد
جناب آقاي روستو عوامل و ابزارهاي توسعه را بيان ميدارد كه همگي را ايران دارد بخصوص جمعيت جوان كه بيان مي دارد از ميان عوامل توسعه, جمعيت مهمترين عامل توسعه است و در اين مورد" ژان بدن"مي گويد كه ثروتي جز افراد انساني وجود ندارد و يا" مائوتسه تونك" نيز بيان ميدارد كه مهمترين ثروت جمهوري خلق چين هشتصد ميليون چيني است
حال چرا ما در اين مرحله گير كرده ايم و چرا ملي گراي و تعصب ملي را اينقدر ضايع نموده اند بايد به آن بيشتر فكر كرد
اميدوارم روزي فرا رسد كه مردم ايران به سطح مطلوبي از دانايي برسنند كه اينچنين مشكلاتي را نداشته باشيم
ادامه دارد
۲ نظر:
ممنون از مطالب مفید من در باره همین موضوع یعنی تعصب ملی تحقیق می کنم لطفا مطالب بیشتری در این مورد بنویسید.
سلام طبق گفتههای آقای مهندس احمد علی هراتی نیک صنایع فولاد، بزودی کارخانههای ذوب آهن باید درشون را ببندند زیرا دولت نرخ برق را برای کارخانهها بالا برده است، و ما بهیچ وجه با آهن آلات وارد شده نمیتوانیم رقابت کنیم. ما اگر کورههای بهتری داشتیم بهترین آهن دنیا را میتونستیم تولید کنیم. اما متأسفانه همینطور که آقای هراتی نیک گفته ما بخاطر لج کردن دولت با دنیا و تحریمهای مختلفه، آهن را با هزینهٔ خیلی بالا تولید میکمنیم. بهترین نفت را داریم ولی نمیتونیم تصفیه کنیم. بهترین سنگ آهن را هم داریم ولی باید از خارج آهن بیاوریم .
ارسال یک نظر