۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه

سفر به ارمنستان - قسمت ششم



مسير پراز پيچ و خم است خستگي مسير شما را بخواب مي برد
ما حدودا ساعت 9 شب بود كه تصميم گرفتيم براي شام جاي بياستيم به راننده با ايما و اشاره فهمانديم كه رستوران خوبي اگر مي داند بياستد راننده هم يه رستوران خوب بين جاده اي ايستاد بچه ها تصميم گرفتنند گوشت خوك ميل كنند .
رستوران خيلي ساده بود و كساني كه در رستوران كار مي كردنند همه زن بودنند سفارش گوشت خوك تا آماده شدن ان نيم ساعت طول كشيد زيرا آن را كباب كردنند البته تا آماده شدن گوشت خوك آنقدر خوراكي آوردنند كه ما پيش خودمان گفتيم به شام نيازي نيست
نان تازه پنير سبزي ماست ترشي سه مدل
مزه پنير ارمنستان با ايران فرق دارد البته كمي شور است
مزه ترشي هم همينطور البته براي ما كه تازگي داشت شرابهاي آن رستوران همگي دست ساز بودنند و دو مدل داشت شيرين و تلخ و بسيار ارزان
بالاخره گوشت خوك را آورددنند يك سيني پر از گوشت خوك و بچه ها ميل كردنند.
ذائقه ما ايرانيها (مسلمانها) با گوشت گوسفند سازگار است يعني مثلا خودم 37 سال است كه گوشت گوسفند مي خورم و تا كنون گوشت خوك نخورده ام و اگر براي اولين بار گوشت خوك بخورم با ذائقه من دمساز نمي شود ولي در ارمنستان گوشت خوك غذاي عياني و لوكس است و آدمهاي پولدار از آن استفاده مي كنند و آدمها طبقه پايين در شب عيد و يا در مهمانيها از آن استفاده مي كنند
گوشت خوك سفيد است و ترد و پر چرب حتما در صورت ميل با شراب باشد كه چربيهاي آن را كمرنگ نمايد.
كه با شراب سرو ميشود در كل شام خوبي بود و كلا به قيمت ايران 45000 تومان شد براي سه نفر

هیچ نظری موجود نیست: