۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

قومی متفکرند اندر ره دین 
 قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آنکه بانگ آید روزی 
 کای بی خبران راه نه آنست و نه این
* * *
تا چند زنم به روی دریاها خشت 

 بیزار شدم ز بت ‌پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود

  که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت
* * *
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت

 از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت 

این هرسه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
* * *
در دهر چو آواز گل تازه دهند /

فرمای بتا که می به اندازه دهند
از حور و قصور و از بهشت و دوزخ /

فارغ بنشین که آن هر آوازه دهند
* * *
زان پیش که بر سرت شبیخون آرند / فرمای که تا باده گلگون آرند
تو زر نی ای غافل نادان که ترا / درخاک نهند و باز بیرون آرند
* * *
گویند کسان بهشت با حور خوش   است

من می گویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار 

کاواز دهل شنیدن از دور خوش است
* * *
گویند مرا که دوزخی باشد مست

قولیست خلاف دل درآن نتوان بست
گرعاشق و میخواره به دوزخ باشند 

 فردا بینی بهشت همچون کف دست
* * *
گویند بهشت و حورعین خواهد بود

/ وآنجا می و شیر وانگبین خواهد بود
گر ما می و معشوقه گزیدیم چه باک 

چون عاقبت کار چنین خواهد بود
* * *
گویند بهشت و حور و کوثر باشد

/ جوی می و شیر و شهد و شکر باشد
پر کن قدح باده و بر دستم نه 

/ نقدی ز هزار نسیه خوش تر باشد
* * *
گویند هرآن کسان که با پرهیزند

زانسان که بمیرند چنان برخیزند
ما با می و معشوقه ازآنیم مدام 

باشد که به حشرمان چنان انگیزند
* * *
می خوردن و گرد نیکوان گردیدن

به زانکه بزرق زاهدی ورزیدن
گرعاشق و مست دوزخی خواهد بود

پس روی بهشت کس نخواهد دیدن
* * *
زان کوزه‌ می که نیست در وی ضرری

پرکن قدحی بخور بمن ده دگری
زان پیشترای صنم که در رهگذری

خاک من و تو کوزه ‌کند کوزه ‌گری
* * *
فردا علم نفاق طی خواهم کرد 

با موی سپید قصد می خواهم کرد
پیمانه عمر من به هفتاد رسید 

این دم نکنم نشاط کی باید کرد
* * *
بر من قلم قضا چو بی من رانند 

پس نیک و بدش ز من چرا می دانند
دی بی من و امروز چو دی بی من و تو

فردا به چه حجتم به داور خوانند
* * *
افسوس که نامه جوانی طی شد

وان تازه بهار زندگانی دی شد
آن مرغ طرب که نام او بود شباب 

افسوس ندانم که کی آمد کی شد
* * *
در فصل بهاراگر بتی حور سرشت 

یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت
هرچند بنزد عامه این باشد 

سگ به زمن ار برم دگر نام بهشت

هیچ نظری موجود نیست: