۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

جنون زیبایی در ایران – یک گزارش بسیار تاسف برانگیز

ه نقل ازاشپیگل آنلاین، مترجم: الهه بقراط

اشپیگل آنلاین (۱۹ آوریل) در گزارشی که تنها به بخشی از زنان جامعه و به ویژه تازه به دوران رسیده‌هایی اختصاص دارد که در یک جامعه بی‌تولید و در یک اقتصاد بیمار، فقط مصرف می‌کنند، و تصویری به شدت نادرست از زنان غربی و زندگی در غرب دارند، زیر عنوان کوتاه «جنون زیبایی در ایران» چنین می‌نویسد:
جنون زیبایی زیر روسری غوغا می‌کند. زنان ایرانی برای برنزه شدن تا مرز بیهوشی زیر آفتاب جزغاله می‌شوند و برای لاغر شدن جرعه جرعه سرکه می‌نوشند.
«یاسمین تیفنزه» از سالها پیش در ایران زندگی می‌کند و هنوز نمی‌تواند این همه را درک کند. به یادداشت‌هایی از او از سرزمین هزار و یک عمل بینی توجه کنید:
ممکن است در غرب درباره مانکن‌هایی که به بیماری لاغری و سوء تغذیه دچار هستند، بحث شود. در ایران اما رژیم گرفتن و عمل‌ زیبایی، شیک و مد به شمار می‌رود. امکان ندارد زنان در ایران همدیگر را ملاقات کنند و یک برنامه رژیم غذایی رد و بدل نکنند و یا درباره آخرین عمل زیبایی که انجام داده‌اند، حرف نزنند. زیبا بودن در ایران، یکی از وظایف اصلی زنان است.

ولی واقعا چه چیز در ایران زیبا به شمار می‌رود؟ زیبا، هر آن چیزیست که کانال‌های ماهواره‌ای نشان می‌دهند. زیبا، هر آن چیزیست که در فیلم‌های هالیوود نشان داده می‌شود. و این همه در کشوری که زنانش از قرنها پیش به دلیل زیبایی طبیعی‌شان زبانزد بوده‌اند. زمانی، مسافری از غرب چنین نوشته بود: «زیبایی زنان ایرانی چنان خیره‌کننده است که هوش از سر بیننده می‌رباید». امروز اما زنان ایرانی باور خود را به بی‌همتا بودن خویش از دست داده‌اند.
زنان ایران به دلیل حجاب اجباری نمی‌توانند مانند زنان در کشورهای غربی ببالند. تنها چهره آنها، و بخش کوچکی از موی و پرهیب پیکرشان است که در برابر بیگانه به نمایش در می‌آید.

ختران روپوش مدرسه می‌پوشند و حق ندارند آرایش کنند و حتی به ناخن‌هایشان لاک بزنند، یا موهایشان را رنگ کنند و یا حتی ابروهایشان را بردارند. همه اینها را اما آنها پس از دوران مدرسه جبران می‌کنند و چندان احتیاط و حساسیتی هم در این راه به خرج نمی‌دهند.
اگر کسی پولش را نداشته باشد، از روش‌هایی استفاده می‌کند که در آلمان بیمارگونه ارزیابی می‌شوند: مثلا همراه با غذا سرکه‌ای را می‌خورند که خودشان درست کرده‌اند تا چربی با اسید جایگزین شود. علاوه بر این در روز چندین لیتر آب می‌نوشند چرا که چربی باید به این وسیله از بدنشان خارج شود. به همه اینها یک ورزش شدیدا مبالغه‌آمیز نیز اضافه می‌شود. البته با موهای کاملا آرایش شده، صورت پودر و کرم مالیده و در فضایی که بوی عطر و ادوکلن گران قیمت آن را پر کرده است.
امیر، یک مهندس پنجاه ساله از تهران می‌گوید: «فرقی نمی‌کند، در هر ساعتی که به پارک بروم، زنان چنان بی عیب و نقص به نظر می‌رسند که من همیشه از خودم می‌پرسم آخر اینها کی از خواب بلند شده‌اند؟ چنان بوی عطر می‌دهند که من برای دویدن در پارک یک شال با خودم می‌برم، حتی در تابستان. البته آن را دور گردنم نمی‌بندم، بلکه جلوی بینی‌ام می‌گیرم تا مرا از موج عطری که از سوی زنان متصاعد می‌شود، حفظ کند».
اگرچه تصور زنان ایرانی از زیبایی با تصوری که مأموران امر به معروف و نهی از منکر از اخلاق دارند، هماهنگی ندارد، ولی حکومت از این نوع فرهنگ پرورش اندام حمایت می‌کند: در بسیاری از پارکها دستگاه‌های پرورش اندام قرار داده شده‌ است و مربی مخصوص زنان وجود دارد که روزی یک ساعت آن هم رایگان به آنها تمرین می‌دهد.

اخیرا پارک‌هایی مخصوص زنان ساخته شده‌ تا چشم نامحرم به آنها نیفتد. در این نوع پارکها زنان می‌توانند بدون حجاب حرکت کنند. نیروهای انتظامی برای این پارکها زنان انتظامی را به کار می‌گمارد.
زنان ثروتمندتر اما پزشکانی را استخدام می‌کنند که برای آنها برنامه غذایی تجویز می‌کند. یک رستوران زنجیره‌ای در ایران از چندی پیش حتی سه وعده منوی غذای رژیمی برای بانوان طبقه بالا ارائه می‌کند. زنانی که از امکانات مالی کمتری برخوردار هستند، خودشان را در پلاستیک‌های مخصوص نگهداری مواد غذایی می‌پیچند و زیر آفتاب دراز می‌کشند تا چربی بدنشان آب شود.

آن پوست سپیدی که روزی در ایران شیک به شمار می‌رفت، مدتهاست که از مد افتاده است. زنان طبقات مختلف در یک مسابقه بی‌پایان تلاش می‌کنند به مؤثرترین شکل ممکن خودشان را برنزه کنند و برای این کار هیچ حد و مرزی نمی‌شناسند. مثلا یکی از موادی که می‌توان پوست خود را با آن برنزه کرد، مایه‌ای است که از ترکیب حنا و ماست به دست می‌آید. در سال گذشته، مخلوط روغن زیتون و قهوه سریعترین راه برنزه شدن به شمار می‌رفت. یک راه دیگر که معجزه می‌کند این است که در حال مالیدن روغن بچه به روی پوست، بر آن آب نمک پاشید!
زنان ناجی غریق از مد برنزه بسیار نگران هستند چرا که زنان ساعت‌ها زیر نور خورشید دراز می‌کشند، بدون آنکه چیزی بخورند. این کار اغلب به اختلال در گردش خون منجر می‌شود. ناجیان غریق در محل‌های شنا همیشه از بلندگو اعلام می‌کنند که بانوان باید دست کم یک بار در ساعت دوش آب سرد بگیرند و به اندازه کافی مایعات بنوشند. آنها می‌خواهند با این هشدار مجبور نشوند هر روز چند بار آمبولانس صدا بزنند. چند وقت پیش، جنون برنزه شدن تا آنجا پیش ‌رفت که خانم‌ها پس از کلی شنا کردن زیر آفتاب، یک ساعت تمام هم روی نیمکت دراز ‌کشیدند تاحمام آفتاب بگیرند. البته چند نفر از آنها متأسفانه به شدت دچار آفتاب‌سوختگی شدند و حتی گفته می‌شود چند نفر هم جان خود را از دست دادند. هر زن ایرانی دوستی را می‌شناسد، یا دوست دوستش را، و یا دوستِ دوستِ دوستش را، که بدنش این اندازه از آفتاب و گرما را نمی‌توانست تحمل کند. چندی پیش دولت دستور داد تمام این نیمکت‌ها را، البته به دلایل بهداشتی، جمع کنند.
عمل زیبایی در ایران به یک کار روزانه تبدیل شده است. همیشه و همه جا از آن حرف زده می‌شود. خیابان‌های تهران پر است از زنان و مردانی که یک چسب زخم روی بینی‌شان دارند. از آنجا که بسیاری از ایرانیان دماغشان بزرگ است، عمل بینی به یکی از معمول‌ترین عمل‌های زیبایی تبدیل شده است. در عین حال بزرگ کردن لب‌ها و برجسته کردن استخوان گونه‌ها نیز بسیار رایج است. رفع چربی بدن نیز بیش از پیش طرفدار پیدا می‌کند. از آنجا که عمل زیبایی با هزینه همراه است، حتی برخی پدران اتومبیل خود را می‌فروشند تا دخترشان بتواند دماغش را مانند مدل‌های مجله‌های زیبایی عمل کند.
آرایشگاه‌های زنانه و مردانه درایران جدا هستند. به همین دلیل سالن‌های آرایش زنانه به استودیوهای زیبایی تبدیل شده‌اند که زنان می‌توانند یک روز تمام در آنها بدون هر مشکلی بسر آورند. کم نیستند سالن‌های آرایش و زیبایی که حتی سه طبقه هستند زیرا اغلب پیش می‌آید که همه مشتریان چند بار در هفته تمامی روز در آنجا می‌مانند. مثلا برای اینکه لاک ناخن‌های یک خانم باید با لباس شب‌اش جور در بیاید.

البته با این شکل و شمایل آنها در مجالس بزم خصوصی و پنهان ظاهر می‌شوند.
اغلب بانوان موهای خود را مطابق الگوی غربی طلایی می‌کنند که متأسفانه با ترکیب رنگ موی زنان ایرانی، نه بلوند بلکه زرد می‌شود.

از آنجا که خانم‌ها فقط می‌توانند چتری و جلوزلفی خود را از زیر روسری به نمایش بگذارند، آن را با اسپری فراوان پوش می‌دهند و بالا می‌برند.
بالاخره همه چیز حاضر می‌شود: با پوست به شدت قهوه‌ای شده، وزنی به طور متوسط حدود چهل و پنج کیلو، آرایش خشک هالیوودی و کفش‌هایی با پاشنه پانزده سانتی واقعا هم زنان ایرانی با الگوهای غربی‌شان تقریبا هیچ تفاوتی ندارند. اما فقط تقریبا! چرا که زنان در غرب واقعا این شکلی نیستند!

هیچ نظری موجود نیست: