۱۳۸۹ دی ۱۴, سه‌شنبه

اثار باستانی ایران میهمان موزه های غرب

اثار باستانی ایران میهمان موزه های غرب
جام طلا با نقش چهار غزال
این جام و جام های مشابه که در تپه ی مارلیک (جنوب باختری دریای مازندران) یافته شده اند، در هزاره ی نخست پیش از میلاد ساخته شده اند. جنس این جام از طلا و بلندی آن 6.5 سانتی متر است و اکنون در موزه ی متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود.



بر بدنه ی این جام چهار غزال (یا بز کوهی) نقش بسته است که به سوی چپ در حرکت هستند.  در طراحی بدن غزالها به عضلات و موهای آنها نیز توجه شده. سر این غزال ها به همراه گوش و شاخ آنها به صورت جداگانه ساخته شده و سپس به وسیله ی لحیم کاری که در ایران بسیار رواج داشته به بدنه ی جام متصل شده است به طوری که سر ها به صورت برجسته خارج از سطح بدنه قرار می گیرد.

در همین رابطه:

جام دیگری با نقش شیر از گنجینه ی آمودریا که ساختاری بسیار شبیه به این اثر دارد را می توانید در شکل زیر ببینید



http://raeeka.files.wordpress.com/2009/10/lioncup.jpg

تندیس گاوی که دو زانو نشسته و گلدانی را در دست دارد

این تندیس سیمین (نقره ای) متعلق به دوره ی نیا-ایلامی (Proto-Elamite) در جنوب باختری ایران است. این اثر بین 3900 تا 4100 سال پیش ساخته شده، بلندی آن 16.3 سانتی متر است و اکنون در موزه ی متروپولیتن نگهداری می شود.



نشان دادن حیوانات در حالت و فرم انسانی در دوره ی نیا-ایلامی معمول بوده همچنان که در این تندیس نیز گاوی را می بینیم که لباسی پارچه ای به تن دارد و دو زانو نشسته است. گردن پهن این تندیس به شانه ها و بازوانی انسان مانند منتهی می شود که در نهایت به سمی ختم می شود که گلدانی را نگه داشته است.

کاربرد اصلی این مجسمه مشخص نیست ولی لباسی که به همراه آن یافته شده این تئوری را محتمل می سازد که این تندیس عمدا به خاک سپرده شده است، شاید به عنوان بخشی از آیین یا جشنی.


توضیحات برگرفته از وبگاه موزه ی متروپولیتن نیویورک
ایران باستان, تاریخ, پیش از هخامنشی

http://raeeka.wordpress.com/
تندیس مشهور به «خدایی با یک دست طلایی»


God1این تندیس که به تندیس «خدا با یک دست طلایی» معروف است متعلق به آثار باستانی شهر شوش و ساخت هزاره ی دوم پیش از میلاد است. این تندیس به بلندی 17.5 س.م. و پهنای 5.5 س.م. اکنون در موزه ی لوور نگهداری می شود. با توجه به شیپور مانند بودن کلاه و همچنین نوع لباس می توان با اطمینان گفت که این تندیس نمایانگر یکی از خدایان، شاید اینشوشیناک خدای بزرگ شوش، است.


این مجسمه ی مسی که احتمالا به روش ریخته گری ساخته شده، در ابتدا به صورت کامل با لایه ای از طلا پوشده بوده ولی به تدریج و در مرور زمان این لایه از میان رفته است. پوشش این تندیس بسیار شبیه خدایان میانرودان است با لباسی بلند و شانه ی برهنه و کلاهی که چهار لایه ی شیپور مانند دارد. البته زمانی که در جزییات مجسمه دقیق می شوید می بینید که ویژگیهای محلی را به همراه دارد. به عنوان مثال نوع ریش، لبخندی که به لب دارد و کلاه بره مانندی که بر روی پیشانی و زیر کلاه هرم مانند قرار دارد که پوشش مردمان شوش در هزاره ی دوم پیش از میلاد بوده.
http://raeeka.wordpress.com/2009/10/30/570/
وقتی ما خواب بودیم لوح حمورابی را از شوش به پاریس بردند

قانون حمورابی بزرگترین نشان تمدن میانرودان (بین النهرین) است که بر روی ستونی از جنس بازالت به بلندای 2.25 متر و پهنای 65 سانتی متر به دستور حمورابی (1792-1750 ق.م.) حک شده است. او فرمانروای بنام بابل در شهر سیپار، شهر شاماش خدای عدالت، بود. این لوح در سده ی دوازدهم پیش از میلاد به وسیله ی شاهزاده ی کشور همسایه، ایلام که در ایران قرار داشت، از بابل به شوش آورده شد. این لوح به همراه آثار دیگری از بابل در آکروپولیس شوش قرار داشت. لوح حمورابی مهمترین لوح حاوی قوانین به جامانده از خاور نزدیک باستانی است و متن آن بیانگر نکات ارزنده ای درباره ی مذهب، اقتصاد، جامعه و تاریخ آن دوره است. تصویر لوح نشانگر این است که شاه دستورات خود را به شاماشمنسوب می کند. متن لوح به خط میخی و به زبان اکده ای نوشته شده. در ادامه تعدادی از این 282 قانون آمده است.



برخی قوانین مربوط به احکام دزدی
اگر کسی شخصی را متهم کند و متهم شده به رودخانه برود و در آب غرق شود، اتهام درست بوده و اتهام زننده خانه ی متهم را صاحب می شود. اگر رودخانه بی گناهی متهم را ثابت کند و او بدون آسیب بیرون بیاید، اتهام زننده به مرگ محکوم است و متهم خانه ی اتهام زننده را صاحب می شود.
اگر شخصی اتهام جرمی را نزد بزرگان (پیران) بیاورد و نتواند اثبات کند، اگر اتهام جرم بزرگ باشد مجازات او مرگ است.

اگر شخصی چیزی را از معبد یا دربار بدزدد هم دزد و هم دریافت کننده ی جنس محکوم به مرگ هستند.

اگر کسی از پسر یا برده ی مرد دیگری بدون شاهد یا قرار داد چیزی بخرد، طلا یا نقره، برده ی مرد یا زن، گوسفند یا گاو، خر … فرد خریدار در حکم دزد است و به مرگ محکوم است.

اگر کسی گله یا گوسفند یا خوک یا بزی بدزدد و آن متعلق به خدا یا دربار باشد باید ۳۰ فولد بپردازد.

اگر متعلق به مرد آزاد دیگری باشد باید ۱۰ فولد بپردازد و اگر چیزی برای پرداخت ندارد به مرگ محکوم است.

اگر کسی جنسی را از دست بدهد و آنرا در مالکیت دیگری بیابد و این شخص ادعا مند که آنرا از بازرگانی و در برابر شاهدانی خریده. و صاحب مال نیز ادعا کند که شاهدانی دارد که شهادت دهند این جنس از آن اوست، انگاه باید خریدار تاجر و شاهدان خود و مالک نیز شاهدان خود را بیاورد و قاضی شهادت آنها را بیازماید. در اینصورت تاجر دزد به حساب می آید و به مرگ محکوم است.

اگر  خریدار تاجر و شاهدان را نیاورد و مالک شاهد بیاورد، خریدار دزد است و به مرگ محکوم.

اگر مالک شاهدی نیاورد در آنصورت او بدکار است و به مرگ محکوم.

اگر شاهدان در دسترس نباشند، قاضی فرجه ی شش ماهه ای می دهد و اگر در آن ۶ ماه نیز شاهدان نیایند، فرد بدکار است و باید جریمه بپردازد.

اگر کسی برده ی مرد یا زنی از دربار یا از مرد آزاد دیگری را در خارج از دروازه ی شهر بگیرد، او به مرگ محکوم است.

اگر برده ی مرد یا زن فراری از دربار یا متعلق به مرد آزاد دیگری به خانه ی کسی بروند و او آنرا به مجل اعلان عمومی نیاورد رییس خانه به مرگ محکوم است.

اگر کسی برده ی مرد یا زنی را در مناطق بیابد و آنرا به صاحبش برگرداند صاحب برده باید دو شکل نقره به فرد بپردازد.

اگر برده از گفتن نام صاحب خود خودداری کند باید آنرا به قصر آورند و جستجوی بیشتری شود تا او را به صاحبش باز گردانند.

اگر کسی سوراخی به خانه ای حفر کند (برای دزدی) شخص در برابر همان سوراخ باید کشته و دفن شود.

اگر از کسی دزدی شد و دزد گرفته نشد او باید با سوگند آنچه از او دزدیده شده را بیان کند و جامعه یا آنکه در محدوده ی قدرت او این دزدی رخ داده باید دزدی را جبران کند.

اگر شخصی دزدیده شد، جامعه باید یک مینا نقره به بازماتندگان شخص بپردازد.

اگر آتش خانه ای را ویران می ساخت و کسی که آمده بود آتش را خاموش کند چشم به مال صاحبخانه داشت و آن مال را تصرف کرد باید خود در آتش افکنده شود.

اگر سردسته یا سرباز معمولی ای که باید به فرمان شاه به جنگ می رفت، سربازی را اجیر کند تا به جای او به جنگ رود، اگر از پرداخت خودداری کند آن سردسته/سرباز به مرگ محکوم است و فرد اجیر خانه ی او را صاحب می شود.

اگر شخصی مزرعه ی خود را به نرخ مشخصی اجاره داد و پول را دریافت کرد ولی هوای بد محصول را از میان برد خسارت بر عهده ی کشاورز است.

اگر کشاورز به دلیل ناموفقیت در سال نخست کشت را به دیگری بسپارد، مالک نمی تواند ایرادی بگیرد و مطابق قرارداد سهمش را دز پایان دریافت می کند.

برخی قوانین مربوط به روابط خانوادگی

اگر کسی به دلیل قرض که پرداخت نکرده خود، همسر، پسر یا دخترش را بفروشد یا به کار اجباری بفرستد آنها تا سه سال باید برای کسی که آنها را خریده کار کنند و در سال چهارم آزاد می شوند.

اگر مردی همسری بگیرد ولی با هم آمیزشی نداشته باشند آن زن همسر او نیست.

اگر زنی با مرد دیگری رابطه داشته باشد، باید هر دو با طناب بسته شوند و به آب انداخته شوند. ولی شوهر می تواند  زن خود را ببخشد و شاه بردگان خود را.

اگر مردی به همسر باکره ی کسی را که هنوز در خانه ی پدرش زندگی می کند دست درازی کند، مرد به مجازات مرگ می رسد.

اگر زنی متهم به رابطه ی نامشروع شود ولی در حال همخوابگی دستگیر نشده باشد، آن زن باید برای شوهرش در آب رودخانه بپرد.

اگر مردی در جنگ اسیر شود و در خانه ی او وسیله ی معاش هست ولی زن او خانه را ترک کند و به خانه ی دیگری برود، آن زن باید به آب انداخته شود.

ولی اگر در خانه معاش نیست و زن به خانه ی دیگری برود، بر زن گناهی نیست.

اگر مردی بخواهد از زنی که برای او فرزند آورده است جدا شود باید علاوه بر جهیزیه ی او بهره ی مالی مزرعه، باغ و منقولات را به او بپردازد. زمانی که او بچه هایش را بزرگ کرد، بخشی از آن به فرزندان تعلق می گیرد، معادل آنچه به یک پسر تعلق می گیرد، با او می رسد. و او می تواند با مرد مورد علاقه اش ازدواج کند.

اگر مردی بخواهد از زنش که از او دارای فرزندی نشده جدا شود باید معادل پول خرید او و همچنین جهیزیه ای که از خانه ی پدرش به همراه آورده را به زن بپردازد و از او جدا شود.

اگر برای خرید او قیمتی نپرداخته باید معادل یک مینا طلا به عنوان هدیه بپردازد.

اگر زن مردی که در خانه ی او زندگی می کند بخواهد که از او جدا شود، یا در قرض فرو رود، یا تلاش کند خانه را ویران کند یا شوهرش را نادیده بگیرد یا از نظر قضایی محکوم باشد، اگر شوهر بخواهد مه او را آزاد کند لازم نیست که به او مبلغی بپردازد ولی اگر شوهر او را آزاد نکند و زن دیگری بگیرد، زن اول باید در خانه ی شوهر به صورت خدمتکار باقی بماند.

اگر زنی با مردی ازدواج کند و به او یک خدمتکار بدهد و برای او فرزند بیاورد، و آن مرد بخواهد زن دومی بگیرد، نمی تواند.

اگر مردی زنی بگیرد و از او بچه دار نشود و بخاهد زن دومی بگیرد و او را به خانه بیاورد، زن دوم هرگز نباید به جایگاه زن نخست (مرتبه) باشد.

اگر زن مردی بیمار شود و مرد بخواهد زن دیگری اختیار کند، نباید زن نخست را از خانه اخراج کند بلکه باید در خانه ای که ساخته نگه دارد و او را تا زمانی که زنده است حمایت (مالی؟) کند.

اگر این زن نخواهد در خانه ی مرد بماند، مرد باید جهیزیه ی او را بپردازد و او را به خانه ی پدرش بفرستد.

اگر زنی که در خانه ی مردی زندگی کرده با مرد توافق کرده باشد که هیچ بستانکاری نتواند او را بگیرد، اگر مرد پیش از ازدواج قرضی داشته، پس از اینکه زن به خانه وارد شد بستانکار نمی تواند او را بگیرد. همچنین اگر زن قرضی داشته باشد، بستانکار نمی تواند شوهر او را دستگیر کند.

اگر کسی با مادر یا پدر خود زنا انجام دهد، هر دو فرد سوزانده می شوند.


کتاب The Code of Hammurabi نوشته ی J.W. King

تندیس طلایی متعلق به شهر شوش، ساخت 3400 سال پیش


این تندیس طلایی، به بلندی 75 سانتی متر و پهنای 34 سانتی متر، در هزار و چهارصد سال پیش از میلاد در دوره ی ایلامیان میانه در شهر شوش ساخته شده و اکنون در موزه ی لوور نگهداری می شود. این شیء به همراه اشیاء دیگری که بیشترشان از مواد بسیار ارزشمندی ساخته شده بودند در نزدیکی نیایشگاه اینشوشیناک خدای بزرگ شهر یافته شد. با توجه به اینکه جنس تندیس طلاست و نیز با کنکاش در مدل لباس و فرم آرایش مو، می توان نتیجه گرفت که به احتمال بسیار زیاد این شخص شاه بوده.

این مجسمه  لباس بلندی با آستین های بلند به تن دارد و بخش دامن لباس داری حاشیه است و نقاطی در آن کنده کاری شده و بخش بالای لباس نیز نقش رز مانندی دارد. در طراحیِ صورت دقت دوچندانی به کار رفته است.  چشمان درشت در زیر ابروان بهم پیوسته ی پرپشت و ریشی که از روی گونه ها شروع می شود و به صورت موج دار تا سینه پایین می آید و در نهایت به صورت افقی آرایش شده است. این شخص دست راست خود را بالا برده است که نشانه ی نیایش است و با دست چپ خود بز کوچکی را به عنوان پیشکش حمل می کند.
کاشیکاری با نقش ققنوس، موزه ی متروپولیتن
این کاشی کاری با نقش ققنوس در اندازه ی 37.5 در 36.2 سانتی متر متعلق به دهه ی 1270 میلادی (650 هجری خورشیدی) است. این اثر در تخت سلیمان یافته شده و اکنون در موزه ی متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود. نقش حاشیه ی بالایی اثر متشکل از گل ها و برگ هایی است که متناوبا تکرار می شود و حاشیه ی پایینی نقش گلهای شش پر را دارد.



در بخش میانی ققنوسی با پرهای تزیینی به چشم می خورد. پس زمینه ی این بخش با ابرهایی که بعضا قارچ مانند هستند پر شده است. این گونه نقش ابر در آثار کشور چین بسیار به چشم می خورد. ققنوس و اژدها دو المان کلیدی در تزیینات کاخهای پادشاهی در چین به شمار می آیند. استفاده از این نقوش بر روی کاشی اگر چه چندان در چین معمول نبوده ولی پس از حمله ی مغول، می توان این نقوش را بر روی کاشیکاری ها یافت.

در همین رابطه:

کاشیکاری با نقش اژدها، کاشان، سده ی سیزدهم میلادی، مجموعه ی دیوید. این کاشیکاری از نظر زمانی، نقش کاشیکاری ، طراحی پس زمینه و رنگ آمیزی بسیار شبیه اثر بالاست.




  جام با نقش هیولایی دو سر از تمدن مارلیک

این جام به بلندی 11 سانتی متر و قطر 11 سانتی متر ساخت 1400 تا 1200 پیش از میلاد در مارلیک (در استان گیلان کنونی) بوده و اکنون در موزه ی لوور نگهداری می شود. از تمدن مارلیک سرامیک ها و ظروف زیادی از طلا و نقره به دست آمده است. این جام از الکتروم که آلیاژی از طلا و نقره است، ساخته شده است.



مردمان مارلیک اسب سوارانی بودند که زندگی عشایری داشتند. آنها از خطی برای نوشتن استفاده نمی کردند. بیشتر آثار به دست آمده از مارلیک متعلق به دوره ی آهن یک، یعنی 3400 تا 3200 سال پیش، است. اهالی مارلیک را می توان نخستین اقوام هندو اروپایی به شمار آورد که در فلات ایران ساکن شدند. گلدانهای بزرگ و جامهای ارزشمند جزو متداولترین وسایلی بوده که اهالی مارلیک به همراه مردگان دفن می کردند.

نقش این جام هیولای دوسری است که دارای سر و بدن پلنگ یا یوزپلنگ است که پشمی نقطه دار دارد. ولی این موجود دارای بال و همچنین بازوان و دستان انسانی است. بخش پایینی بدن مارماندد است که در نهایت به پنجه هایی شاهین وار ختم می شود. هر بخش بدن بسته به جانور مختلف طراحی شده، نقاط دایره وار برای بخش گربه سان، طراحی پوست مار برای بخش پایینی بدن و همچنین بدن ظریف برای آهوان. این موجود ترکیبی شاید به عنوان ارباب جانوران تجسم می شده است. دو سر بودن این موجود از تمدن آشور وام گرفته شده و نشان می دهد مردمان عشایر مارلیک با امپراطوری آشور مرتبط بودند.

آثاری از دوره ی ساسانی در موزه ی والترز بالتیمور
تصویر شاه و شهبانوی ساسانی بر روی ظرف نقره ای، بلندی: 5.2 س.م.، قطر: 23.3 س.م.، ساخت سده ی 6 و 7 میلادی

تصویر شاه ساسانی در میان ظرف، ابعاد: 8 در 26.2 در 9.5 س.م.، ساخت سده ی هفتم میلادی


آبدان، جنس: برنج مس اندود شده، ابعاد:37.2 در 20 در 18.7 س.م.، ساخت سده ی 7 و 8 میلادی


آبدان نقره ای، بلندی 18.5 س.م.، قطر 11.4 س.م.، ساخت سده ی 5 و 6 میلادی
یکی از کهن ترین کره های فلکی، موزه ی لوور


این کره که تصویری سه بعدی از جهان (کهکشانها) را نشان می دهد و در سال 1145 میلادی ساخته شده، سومین گوی کهن به دست آمده از دوره ی اسلامی و قدیمی ترین کره در بخش شرقی تمدن اسلامی است. تا کنون هیچ کره ای از دوره ی پیش از اسلام یافته نشده. محل ساخت این کره به احتمال زیاد شهر اصفهان است، هرچند بعضی نیز آنرا مربوط به سوریه می دانند. قطر این کره 16.5 سانتی متر است و اکنون در موزه ی لوور نگهداری می شود.


تفاوت این گوی با دو گوی کهن تری که از  آندلس به دست آمده، در به کار گیری حروف ابجد در نامگذاری ستارگان است. هر یک از 1025 ستاره با نقطه ای نقره اندود بر روی این کره مشخص شده اند. قطر هر نقطه بستگی به اندازه ی ستاره دارد.



راه شیری در بخشی که دو نیمکره ی تشکیل دهنده ی این کره به هم چسبیده اند، نشان داده شده است . این کره نسخه ی دقیقی از ستارگان را که همخوانی درستی با کتاب مجسطی بطلمیوس دارد به نمایش می گذارد. در کره های دوره ی اسلامی بر خلاف آنچه از دوره ی باستان می دانیم، صورتهای آسمانی از روبرو نشان داده می شوند. از نظر علمی این کره به گونه ی منحصر به فردی دقیق است و نشان می دهد که به وسیله ی ستاره شناسی زبردست که آشنا به محاسبات ستاره شناسی بوده ساخته شده است.



تصویر زیر کره ی مشابهی را نشان می دهد که  در سال 1275 میلادی در مراغه به وسیله ی شخصی اهل موصل ساخته شده و اکنون در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود.


منابع:
1- وبگاه موزه ی بریتانیا

2- وبگاه موزه ی لوور

3- ویکیپدیا



http://raeeka.wordpress.com/2009/09/27/217/
سردیس طلایی دوره ی هخامنشی
این سردیس به بلندی 11.3 سانتی متر متعلق به گنجینه ی آمودریا از دوره ی هخامنشی است. این اثر که جنس آن طلاست در تخت کواد (قباد) تاجیکستان بافته شده و اکنون در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود. گنجینه ی آمودریا مهمترین مجموعه ی آثار با جنس طلا و نقره است که از دوره ی هخامنشی به جا مانده است.



این گنجینه در ساحل رود آمودریا (جیحون) یافته شده و بیشتر آثار آن متعلق به سده ی چهارم و پنجم پیش از میلاد است. بیشتر آثار این مجموعه دارای سبکی است که به عنوان سبک شناخته شده در دربار هخامنشی مشهور است. البته این سردیس ممکن است که یک تولید محلی باشد. این اثر صورت جوان بدون ریشی را نشان می دهد که گوشهایش نیز (برای گوشواره) سوراخ شده بوده. ممکن است این سردیس بخشی از مجسمه ای باشد که شاید جنسی دیگری مانند چوب داشته.

هیچ نظری موجود نیست: