عیاران گروهی از جوانمردان بودند که اصول اخلاقی و مبارزاتیِ ویژهای را برگزیده و جوانمردی را پیشه خود ساخته بودند. عیاران گروهی بودند که طرفدار جوانمردی و بخشش و کمک به ضعیفان بودند.... عیار به معنای زیرک، چالاک. حیله بازی، مکاری، و جوانمردی آمده است. عیاری یکی از طرق تربیت قدیم بوده واز اواخر قرن دوم هجری وجود داشته. و عیاران اصول و روشهای مخصوصی در زندگانی داشتهاند که بتدریج با تصوف آمیخه بصورت فتوت در آمدهاست.... عیاران در اغاز انگونه که نقل شده است راهزنی میکردند و به کاروانها هجوم میبردند لیکن از ثروتمندان میستاندند و به مستمندان یاری میرساندند...
آن چنان که در آن کتابها و برخی کتب دیگر میخوانیم، عیاران به سختی به اصول خود که اصول جوانمردان بود پایبند بودند و هر کس آن اصول را زیر پا میگذاشت به شدت کیفر میدید. اصل و ریشه جوانمردی از دیدگاه عیاران سه چیز بود: یکی آن که هر چه گویی بکنی و دیگر آن که خلاف راستی نگویی و سوم آن که شکیب را کار بندی.اما آن اصول عملی که در طول زندگی خود به کار میگرفتند، عبارت بود از رازداری, راستگویی, یاریِ درماندگان, عفت, فداکاری, استغنا و بی نیازی, دوستِ دوست بودن و دشمن ِ دشمن بودن, بیباکی و دلیری, دعوی نکردن, بازجست نکردن از کار کسان, پیمانداری, سوگند نشکستن, غمازی نکردن, گشاده دستی....
پیشینه تاریخیِ عیاران را باید در ایران پیش از اسلام جست و جو کرد، اگر چه نه در منابع تاریخی ایران پیش از اسلامی و نه در منابع تاریخی ایران پس از اسلام به این گروه عطف توجهی نشده است.روزگار صفاریان اوج درخشش فعالیت عیاران بودهاست، اگرچه بعد از صفاریان نیز فعالیت عیاران متوقف نشدهاست.نجم دایه در مرصادالعیاد, عیاری را یکی از مراحل سیر و سلوک شمردهاست و حافظ و مولانا و عطار خصایل عیاران را ستودهاند....
در ان دوران و هنگامیکه عیاران در اکثر شهرهای ایران ریشه دواندند سر به شورش و نافرمانی و مبارزه با حکومت مرکزی و خلیفه برداشتند و تا سالیان با حکومت در جنگ بودند.... انان برای حفظ امادگی بدنی خود و بالا بردن توان ورزش باستانی را انجام میدادند و بصورت نیمه مخفی در زورخانه ها تمرین فنون جنگی میکردند لیکن برای اینکه حکومت از ماهیت انان مطلع نشود برای تمرین وسایلی مشابه با الات جنگی ساختند و با ان تمرین میکردند مثلا میل را از روی گرز و هموزن ان ساختند.... یعقوب لیث صفار از عیاران و سالها از بزرگان انان محسوب میشد....
آن چنان که در آن کتابها و برخی کتب دیگر میخوانیم، عیاران به سختی به اصول خود که اصول جوانمردان بود پایبند بودند و هر کس آن اصول را زیر پا میگذاشت به شدت کیفر میدید. اصل و ریشه جوانمردی از دیدگاه عیاران سه چیز بود: یکی آن که هر چه گویی بکنی و دیگر آن که خلاف راستی نگویی و سوم آن که شکیب را کار بندی.اما آن اصول عملی که در طول زندگی خود به کار میگرفتند، عبارت بود از رازداری, راستگویی, یاریِ درماندگان, عفت, فداکاری, استغنا و بی نیازی, دوستِ دوست بودن و دشمن ِ دشمن بودن, بیباکی و دلیری, دعوی نکردن, بازجست نکردن از کار کسان, پیمانداری, سوگند نشکستن, غمازی نکردن, گشاده دستی....
پیشینه تاریخیِ عیاران را باید در ایران پیش از اسلام جست و جو کرد، اگر چه نه در منابع تاریخی ایران پیش از اسلامی و نه در منابع تاریخی ایران پس از اسلام به این گروه عطف توجهی نشده است.روزگار صفاریان اوج درخشش فعالیت عیاران بودهاست، اگرچه بعد از صفاریان نیز فعالیت عیاران متوقف نشدهاست.نجم دایه در مرصادالعیاد, عیاری را یکی از مراحل سیر و سلوک شمردهاست و حافظ و مولانا و عطار خصایل عیاران را ستودهاند....
در ان دوران و هنگامیکه عیاران در اکثر شهرهای ایران ریشه دواندند سر به شورش و نافرمانی و مبارزه با حکومت مرکزی و خلیفه برداشتند و تا سالیان با حکومت در جنگ بودند.... انان برای حفظ امادگی بدنی خود و بالا بردن توان ورزش باستانی را انجام میدادند و بصورت نیمه مخفی در زورخانه ها تمرین فنون جنگی میکردند لیکن برای اینکه حکومت از ماهیت انان مطلع نشود برای تمرین وسایلی مشابه با الات جنگی ساختند و با ان تمرین میکردند مثلا میل را از روی گرز و هموزن ان ساختند.... یعقوب لیث صفار از عیاران و سالها از بزرگان انان محسوب میشد....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر