باور اشوزرتشت :
- جهان از دو بخش«گیتایی» و«مینوی» درست شده است «براساس تاریخ نوشته شده بشر، نخستین پیامبری که از «جهان مینوی» سخن به میان آورده، اشوزرتشت است».
جهان گیتایی(ماده وانرژی) جرم، حجم، جاذبه و بارالکتریکی دارد وفضا را اشغال میکند و بُعد وحجم دارد و پیدرپی درحرکت است وانرژی دارد و… بخش مینوی جهان شامل فضا، خودِحرکت، نیروی جاذبه و دافعه و… میباشد. این بخش ازطبیعت، بُعد و حجم ندارد وهمیشه ثابت است وحرکت نمیکند.
- برهردوبخش گیتایی ومینوی جهان، قوانین دقیق و همیشگی(اشا) حاکم است و هیچ بخشی از جهان دیمی رفتار نمیکند. و در دل همة ذرات طبیعت، بزرگی ودانایی یا به گفتة اشوزرتشت، فروهر(ذرهای از اهورامزد بوده و نیروی پیش برنده است) وجود دارد.
- «زندگی» و«نازندگی»(نازندگی، یعنی زندگی که ما جزییاتش را نمیدانیم) وجود دارد و «مرگ» به مفهوم «نیستی»، حقیقت ندارد. بنابر آموزشهای اشوزرتشت، مرگ؛ شکل دیگری از زندگی است و واقعیت است؛ ولی حقیقت ندارد.
- زرتشتی باید بهگونهای زندگی کند که هم گیتی و هم مینو را داشته باشد. دراوستای روزانه میخوانیم «تنی و روانی، گیتی و مینو، گیتیمان باد بهکامة تن، مینویمان باد بهکامه روان». با کار و کوشش و فعالیتهای فیزیکی در بهبود اقتصاد خود و خانواده بکوشد و از لذتهای دنیوی و شادی روزگار درحد متعادل بهرهمند شود و با انجام اندیشه و گفتار و کردارنیک، گذشت و خیرات و دیگر کارهای نیک و مینوی (معنوی) درحد توان تلاش کند که جهان مینوی را نیز برای خود بسازد.
- در فرهنگ زرتشتی هیچ بخش غریزی ما شیطانی نیست و برآورده شدن غرایز بهصورتی معقول و درست، اساس دین ماست. همه غریزههای ما برای زندگی لازم است. بهشرطی که بهصورتی منطقی ودرست از آنها بهره گیریم و همیشه وجدان یا «اخلاق» را درنظرداشته باشیم.
در دین زرتشتی، به آن دسته از غریزههای طبیعی که بهصورتی بسیار افراطی از آن استفاده شود(دیو) میگویند. و چکیده دین ما زندگی کردن بر پایهی فرهنگ مزداپرستی و مبارزه با فرهنگ دیوپرستی است. دیوِدروغ، دیوِآز، دیوِکین، دیوِخشم و…. در گاتها و بخشهای گوناگون اوستا نکوهش شدهاست و از زرتشتیان خواسته شده تا در زندگی با این دیوها مبارزه کنند.
- برای بنانهادن زندگانی اشویی، «بهداشت روان» هماناندازه مهم است که، «بهداشت تن» اهمیت دارد و آموزش و پرورش روان(اندیشیدن و ساختن شخصیت مَنِ خویش) همانقدر مهم است که آموزش و پرورش جسم(ورزشهای مناسب).
- بشر پس از مرگ از بین نمیرود، بلکه به دنیایی میرود که «جهان مینو» نامیده میشود و مینوی میشود.
- بنا به باور زرتشتیان، پس از مرگ، روح و فروهر هر دو باقی میمانند، روح مسول است و باید پاسخگو باشد ولی فروهر که ذرهای از ذات پاک اهورامزدا است، که در جسم ما به ودیعه نهاده شده بودهاست، به اصل خویش بازمیگردد.
- انسان بایستی قوانینِ حاکم بر طبیعت(اشا) را بشناسد و خود را بهوسیلة پیروی از راستی و منشنیک با آن همآهنگ نماید. که همیشه سربلند باشد و با افتخار زندگی نماید و به اصطلاح «عاقبت به خیر» شود.
- در باور زرتشتیان در مرگ هیچکس نبایستی گریست. تنها باید «حرمت» را نگاهداشت و مراسم مذهبی را بهخوبی بجا آورد.
- برای نخستین بار اشوزرتشت از «بهشت»(بهترین جایی که در خیال میگنجد) و «دوزخ» یعنی(خانه دروغ)، سخن به میان میآورد.
باور اشوزرتشت این است که، خداوند به انسان، «وجدان و خرد» و قدرت اراده و اختیار بخشیده تا بر سرنوشت خود حاکم بوده و شخصیت خود را بسازد و چون انسان، میتواند با پیروی از اشویی، «سپنتهمن» گشته و «اشون» شود و یا با پیروی از «دروغ»، «انگرهمن» شده و «درگوند» شود و موجودی «مسول» است و بایستی «پادافره» کارهای خود را دریافت کند.
- روان انسان تا سه روز در اطراف تنِ «دَرگذشته» میماند و صبح چهارم آنرا ترک مینماید. برای رسیدن به عالم بالا یا جهان مینوی، لازم است که از پلی به نام «چینهود» (صراط) بگذرد.
صحنهای بسیار جالب و امروزی از «دادگاه در اوستا» در جریان است، روان در سرپلچینود، کارهایش سنجیده میشود، فرشته «مهر» داور است و ترازو(میزان) در دست دارد و فرشته «سروش» نقش «مدعی العموم» یا «دادستان» را بازی میکند و گناهان فرد در گذشته را برمیشمارد درکفهای میگذارد. فرشته «رشن» نقش وکیل مدافع را دارد و علل و اسباب کارهایی را که سروش گناه میداند را برمیشمارد و کارهای نیک او را در کفه دیگر ترازو میگذارد و از روح درگذشته دفاع میکند. فرشته «رشن» هم اغلب پادرمیانی میکند که تا آنجا که ممکن است بار گناهان در گذشته را کم کند.(جالب است بدانید که: دادگاههای روزگار ساسانیان نیز این چنین اداره میشده است وهنگام محاکمه متهمین از مردم خواسته میشده است که هر کس کارهای نیکی از متهم دیده است را بهدادگاه ارایه دهد تا درست داوری شود. و از حدود پنجاه سال پیش در جهان چنین قانون شد که هیچ متهمیرا نمیتوان بدون داشتن وکیل مدافع داوری نمود.)
- بخشش در دین زرتشی نیست. هر کس همان میدَروَد که میکارد، و تنها با کارنیک میتوان کارهایبد را از بین برد و پوشانید. هر گناهی، پادافرهی دارد، مشخص و دقیق(برپایهی قانون اشای مینوی).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر