۱۳۹۰ فروردین ۲۱, یکشنبه

شكست محرك اوليه براي موفقيت

خطا يك فرصت با ارزش يادگيري در اختيار شما قرار مي دهد و بايد به عنوان خوني حياتي در رگهاي موفقيت به آن نگاه كرد همچنين بيشتر افراد از اين متنفرند كه شكست خورده شناخته شوند و دوست دارند يك انسان موفق شناخته شوند. بسياري از بزرگترين افراد موفق از طريق همين ظاهراً شكست ها به اين موقعيت رسيده اند. موفقيت هميشه مديون شكست هاست. خطا اغلب نتيجه يك بدفهمي از چيزي است كه وجود دارد و مورد توجه قرار نگرفته است و اين همان چيزي است كه بعد از شكست افراد متوجه آن مي شوند.

بين يك شكست شرافتمندانه و يك شكست احمقانه تفاوت قائل شويد
ديويد پوتراك يكي از مديران شركت چارلز اسكواب مي گويد. اين عقيده كه بگوييم خطا و اشتباه خوب است خنده دار است. من نمي خواهم داخل شركت به دنبال افرادي بگردم كه اشتباه كرده اند و به آنها جايزه بدهم. ولي اينجا در شركت اسكواب ما بين يك اشتباه احمقانه و يك خطاي شرفتمندانه تفاوت قائل هستيم.
چارلز اسكواب يك سري معيار براي تعريف يك خطاي شرافتمندانه دارد. خطاي شرافتمندانه زماني اتفاق مي افتد كه:
  • شما يك نقشه خوب داريد و مي دانيد چه مي كنيد و به هر مرحله از كار به دقت انديشيده ايد و در همه كارها ديسيپلين مديريتي كافي بكار برده ايد و اگر به عقب برگرديد و به كارهايي كه انجام داده ايد يك بازنگري داشته باشيد نتيجه اين باشد كه همة كارها با با فكر و تدبير انجام شده است.
  • آيا شما براي روبرو شدن با خطاي احتمالي برنامه داشته ايد و آيا اين برنامه بايد اجرا مي شده است.
  • لازم است كه از خود بپرسيد و بدنبال آن باشيد كه با آموختن از تجربه جديد قدرتمند تر و چالاكتر باشيد.
مؤسسه چارلز اسكواب اشتباهات و درسهايي را كه از اين اشتباهات آموخته است به صورت مقاله منتشر كرده است. آنها همچنين يك تابلو از نوع آوري هايي كه به شكست منتهي شده است به همراه يك نوار ويديويي براي راهنمايي كارمندان تهيه كرده اند. و هر سال در جشن noble failure رسماً به نمايش مي گذارند. و افرادي كه در مراسم شركت دارند راه حل هاي ممكن را پيشنهاد مي دهند. سپس بهترين پيشنهاد ها انتخاب و سپس اصلاح مي شود.

جلوگيري از شكست
شكست يك تصادف نيست بلكه نتيجه فعل و انفعالات داخلي يك سيستم است. كه يك ساختار و يك ترتيب دارد. براي جلوگيري از شكست به يك موقعيت كه در برابر آن قرار مي گيريد بايد با تمام اجزاي آن بنگريد و تحليل كنيد كه هر يك از اين اجزاء چگونه عمل مي كنند آيا به نفع شما عمل مي كنند يا به ضرر شما براي اين منظور مي توانيد از NLP استفاده كنيد كه به شما مي آموزد به صورت ناخودآگاه به همه چيز نگاه سيستماتيك پيدا كنيد. اين موقعيت شامل افراد و يك ترتيب رخداد ، افكار ، احساسها ، اعمال و فعل انفعالات است. حتي خود شما هم جزء آن هستيد. پس بايد به همه اينها توجه كنيد همينكه متوجه شديد سيستم براي شما كار مي كند يا بر ضد شما اين ابزار را در اختيار داريد تا در آينده شرايط متفاوتي را بسازيد. پس مي توانيد از اشتباه دوباره جلوگيري كنيد.

خطاها و شكست ها را به موقعيت جديد تبديل كنيد
براي بهره بردن از تجربه ها بايد هميشه آماده يادگيري باشيد. حتي زمانيكه بعضي از افراد ممكن است اشتباه شما را گوشزد كنند. معمولاً افراد نسبت به شكست داراي ديد منفي هستند. و تمايل دارند از آن فرار كنند يك عكس العمل كه فرصت با ارزش يادگيري را از بين مي برد اما چطور ممكن است كه يك شكست منجر به يك فرصت جديد شود؟ اين مسئله زماني جدي تر مي شود كه ندانيد چگونه مي توان دانشي را كه از يك خطا ناشي مي شود را استخراج كنيد. براي شروع بايد بياموزيد كه از خود سئوال كنيد البته بايد با خود رو راست باشيد و خود را گول نزنيد تا بتوانيد تجربه با ارزشي را كه بدست آورده ايد در آينده استفاده كنيد. كليد راه موفقيت بعد از شكست تغيير ديدگاه شماست خوشبينانه فكر كردن بيش از حد بدليل دور شدن از واقعيت سبب نتايج ناحوشانيدي شده است اما تحقيقات نشان داده است كه ما مي توانيم خوشحالتر و سالمتر زندگي كنيم و در زندگي موفق تر باشيم اگر بياموزيم كه چگونه موقعيت هاي موجود در قلب مشكلات را شناسايي كنيم. در اين زمان است كه مسائل و مشكلات تبديل به موقعيت هايي براي مبارزه و مي شوند مي توان آنها را به يك موفقيت منتهي كرد.

چرا بعضي از شركت ها شكست مي خورند
99 درصد از شركت هايي كه بوسيله افراد كم تجربه تاسيس و اداره شده اند در دو سه سال اول كار خود شكست خورده اند علت اين است كه آنها چگونگي انجام كار را نمي دانند آنها كوچكترين تجربه اي نسبت به موفقيت شركت و چگونگي مراحل آن ندارند. ممكن است آنها ايده هايي براي توليد يك محصول داشته باشند ولي همه آن چيزي را كه براي موفقيت لازم است نمي دانند.

يك مثال: مايكروسافت
همه ما با شركت موفق مايكروسافت كه عرضه كنندة سيستم عامل ويندوز است را مي شناسيم. بسياري از محصولات نرم افزاري مايكروسافت كه منجر به شكست شد زمينه اي براي آموختن و ايجاد فرصتهاي جديد شد كه تبديل به بزرگترين موفقيت هاي آن شركت شد. در زير به چند نمونه اشاره مي كنيم:
  • چندين سال بر روي پروژه بانكها ي اطلاعاتي اومگا كار شد كه منجر به شكست تجاري محصول شد ولي نتيجه آن توليد بانك اطلاعاتي معروف Access بود.
  • ميليون ها دلار هزينه و ساعتهاي بيشمار وقت براي يك پروژه مشترك با IBM براي توليد يك سيستم عامل صرف شد و محصولي توليد نشد ولي اين تجربه منجر به توليد سيستم عامل ويندوز NT شد.
  • و يك پروژه نرم افزاري شكست خورده ديگر كه در رقابت با Lotus 1-2-3  اجرا شده بود در پروژه بعدي منجر به توليد و توسعه نرم افزار معروف Excel شد كه يكي ديگر از موفقيت هاي مايكروسافت را رقم زد.

هیچ نظری موجود نیست: