راد استوارت : Rod Stewart:خواننده سرشناس انگلیسی در هایگیت در شمال لندن به دنیا آمد و پدر و مادرش روزنامهفروشی داشتند. راد استوارت مدتی با باشگاههای (سلتیک) و (برنت فورد) کار میکرد بعد (گورکن) شد. در اوایل دهه شصت با (ویز جونز) خواننده فولکور آشنا شد و به موسیقی روی آورد و یک خواننده خیابانی شد. او دور اروپا سفر میکرد و آواز میخواند و پول جمع میکرد. جالب است بدانید که یک بار به جرم ولگردی از اسپانیا اخراج شد.
آدولف هیتلر : Hitler:در کودکی به مدرسه کلیسا میرفت و آرزو داشت کشیش بشود ولی در سال 1903 و پس از مرگ پدر از مدرسه بیرون انداخته شد. سپس به رشته هنر پرداخت ولی به دلیل بدقول بودن دو بار از آکادمی هنرهای زیبای وین اخراج شد. آدلف خسته، تنها، جوان و غمگین شبها را در پانسیون میگذراند و برای پول درآوردن (نقاشی) میکرد و کارت پستال میکشید. اگر جنگ جهانی اول شروع نمیشد شاید او یک نقاش شکستخورده میشد.
ولی پس از شروع جنگ هیتلر قلم را کنار گذاشت و اسلحه به دست گرفت و به ارتش آلمان پیوست. او آنقدر از جنگ لذت میبرد که چند سال بعد تصمیم گرفت یک جنگ دیگر به راه بیندازد.
سیلوستر استالونه : S.Stalone:همیشه آدم خشنی بود. او زمانی (جاروکش قفس شیرها) بود. در پانزده سالگی همکلاسیهایش میگفتند او بیش از همه احتمال دارد که زندگیش را روی صندلی الکتریکی به پایان برساند. او بعدها با فیلم (راکی) به شهرت جهانی دست یافت.
جنیفر لوپز : J.Lopez:مدتها قبل از آنکه به خوانندگی روی آورد و تبدیل به یک ستاره شود هر روز لباس سادهای بر تن میکرد و به دادگستری میرفت تا به شغل خود بپردازد چون او یک (مشاور قضایی) بود.
بنیتو موسولینی : Mosilini:دیکتاتور فاشیست ایتالیایی برای یک روزنامه کار میکرد و داستان دنبالهدار مینوشت. یکی از داستانهای او (معشوقه کاردینال) نام داشت که داستان اندوهبار یک کاردینال قرن هفدهمی و معشوقهاش را بیان میکرد.
فیدل کاسترو : Fidel Castro:شایع است که (فیدل کاسترو) رهبر کوبا (بیسبالیست) بود و برای یکی از تیمهای مهم لیگ آمریکا بازی میکرد ولی این گفته اشتباهاست. حقیقت این است که کاسترو فقط در دوران دانشگاه و آن هم در حد معمولی بیسبال کار میکرد. او در سال 1946 در مسابقات بیسبال دانشگاههای حقوق هاوانا مسئول پرتاپ توپ بود و آن کار ساده را هم بد انجام میداد. نکته اینجاست که به گفته خودش به دانشگاه نرفته بود که توپ بازی کند بلکه رفته بود تا علم (حقوق) بیاموزد.
بیل گیتس : Bill Gates:فکر نمیکنم فردی در جهان وجود داشته باشه که "بیل گیتس" رو نشناسه. مردی که سالهای متوالی ثروتمندترین مرد جهان بود(جایی خوندم که امسال ثروتمندترین مرد جهان فرد دیگری شناخته شده). بیل گیتس در عمارت کنگره واشنگتن پادو بود.
رابین ویلیامز : Robin Williams:هنرپیشه و کمدین معروف و محبوب هالیوود پانتومیم خیابانی اجرا میکرد.
تامی هیل فایگر : TOMMY HILFIGER:از طراحان بنام و معروف لباس که لباسهای طرح او امروزه بر تن بسیاری از اهالی سرشناس هالیوود دیده میشود، زمانی که هیچ فروشندهای حاضر نشد شلوارهای جین طرح او را در مغازهاش بگذارد و به فروش برساند در کنار خیابان و پشت یک وانت آنها را میفروخت.
دمی مور : Demi Moore:که سالهاست دوستدارانش برای گرفتن امضا از او هم به او دسترسی ندارند؛ زمانی برای یک مغازه ظروف کرایه کار میکرد.
براد پیت : Brad Pitt:شوهر سابق جنیفر انیستون و همسر فعلی آنجلینا جولی یخچال حمل میکرد.
دن براون : Dan Brown:نویسنده رمان معروف (رمز داوینچی) که قبل از ساخته شدن، فیلم آن به زبانهای مختلف ترجمه شده بود، در یک دبیرستان به (تدریس) مشغول بود.
هریسون فورد : Harrison Ford:نجاری میکرد و به این کار خیلی علاقه داشت. او هنوز هم هر وقت فرصتی داشته باشد به چوب و نجاری روی میآورد.
استفان کینگ : Stephen King:نویسنده، در یک مدرسه (سرایدار) بود و وقتی داشت کمدهای دانشآموزان را تمیز میکرد داستان اولین رمانش به ذهنش خطور کرد.
گارت بروکس : Garth Brooks:چند ماه قبل از اینکه رکورد جهانی را در موسیقی بشکند، فروشنده یک مغازه چکمهفروشی بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر