E = MC2
هنگامیکه منصور حلاج فریاد بر می آورد که انا الحق ، مخالفان او می
گفتند ( و می گویند ) که چگونه یک موجود خاکی ، ماده ، می تواند با
خداوند یکی شود و آیا شان و منزلت و وجود و ماهیت خداوند مقدس تر از این
ماده خاکی نیست ؟ اما این فرمول آسمانی آلبرت انیشتین موید این مطلب است
در این فرمول الهی سه عنصر ماده ، نور و انرژی وجود دارند . طبق این
فرمول ، انرژی صورت دیگری از ماده است ( اگر به سرعت نور برسد ) در عرفان
همواره صحبت از انرژی و نور بوده است . عرفا که از طریق دل خود شهود کرده
اند ، معتقداند که حقیقت ، زیبایی است و حقیقت انرژی است و سالکانی که به
این حقیقت دست یافته اند دارای انرژی و قدرت هستند و بعضا شفاهایی که از
جانب آنها بر افراد مبتلا به امراض صورت می گیرد از طریق انرژی حقیقت است
. طبق این فرمول ماده و انرژی قابل تبدیل به یکدیگر هستند . یعنی جسم
مادی انسان و تمام اجسام ، قابل تبدیل به انرژی هستند و انرژی قابل تبدیل
به ماده است و همه چیز قبلا انرژی بوده ،یعنی حقیقت بوده است .همچنانکه
در آزمایشات فیزیکی ،فوتون (انرژی) تبدیل به پوزیترون و الکترون (ماده)
میشود گذاشته اند .یعنی این جسم مادی قبلا صورتی از Creationوبالعکس ، که
نام این آزمایش را نیز انرژی داشته و مجددا قابلیت بازگشت به آنرا دارد ،
انسان می تواند تبدیل به انرژی هوشیار شود و در سراسر جهان آفرینش که
انرژی است ، سریان پیدا کند ( وحدت وجود )
ماده آفرینشی عالم ماوراانرژی است و ارتباط با آن نیز انرژی زاست و این
انرژی در سراسر زندگی ما سریان دارد.بحث در رابطه با ماهیت این انرژی
مربوط به راز های آفرینش است که برای همه کس قابل درک و یافتن نیست.
البته شاید ماهیت اصلی آن در آن عالم اصلا چیز دیگری باشد اما در اثر
انتقال به عالم ماده ماهیت انرژی پیدا کند.
انرژی مثبت و منفی
عالم آفرینش و ذات مقدس الهی سراسر آکنده از انرژی الوهیت و انرژی
بارورکننده آن بود. خلقت انسان در راستای ذات اقدس الهی صورت گرفت از آن
جهت که از همان روح در آن دمیده شد.درصورتیکه آفرینش سایر موجودات در عرض
این قدرت بود. بدین معنی که خداوند قدرتی همجنس خود اما در ابعادی کوچکتر
به وجود آورد زیرا یگانگی اوازیکسو اجازه نمیداد که قدرتی همانند خود
بیافریند و از سوی دیگر رحمانیت او اجازه نمیداد تا قدرتی اینگونه را
نیافریند. این تقابل وحدانیت و رحمانیت منجر به آفرینش موجود عجیبی به
نام انسان شد. خداگونه ای که خدا نیست اما قدرت الوهیت در ابعاد کوچکتر
را داراست.الوهیت خدایی در انسان به صورت اختیار جلوه گر شد.این اختیار
که در راستای قدرت الهی است اگر در جهت مثبت آفرینش الهی صورت بگیرد منجر
به ایجاد انرژی مثبت الوهیت شده و در جهان آفرینش در راستای موازی با
حکمتهای الهی سریان گرفته و در نهایت با آن ادغام میشود و اگر در جهت عکس
حکمتهای الهی صورت بگیرد منجر به تولید انرژی در تقابل با انرژی الوهیت
میشود که انرژی ای مخرب است و از آن به انرژی منفی یاد میکنیم .تخطی از
فرمان الهی و خوردن میوه ممنوعه که در اثر اختیار آدمی بود منجر به تولید
انرژی ای در جهت عکس انرژی الوهیت شد که از آن به نفس یاد میکنیم. پس
منشا اصلی انرژی منفی در جهان هستی خود انسان است و حتی شیطان نیز قدرت
ایجاد این انرژی منفی را ندارد بلکه از همین انرژی منفی ایجاد شده از نفس
آدمی استفاده کرده و به تعبیر قرآن انرا زینت میدهد.
مبحث انرژی در عرفان و عالم ماورا به قدری گسترده است که احتیاج به مبحثی
جداگانه دارد ودر این رساله تنها به این بحث میپردازیم که این انرژی وجود
دارد وبه صورت مثبت و منفی در زندگی ما تاثیرگذار است.
|+| نوشته شده توسط حامد رضا كريمي در جمعه دوم مرداد 1388 ساعت 19:9 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر