۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

کلاس کائنات – انسان - عشق(جلسه 1_ دفتر مراقبه)


واما اولین درس از قوانین...


راستش یه دفتر کوچیک تهیه کنید که اسم این دفتر رو می گذاریم:

دفتر مراقبه

ما همه ی تمرینهایی رو که باید انجام بدیم و اون هایی رو که انجام دادیم و حتی

اون هایی رو که تنبلی کردیم و انجام ندادیم ، این تو می نویسیم. باشه؟



ما،بارها و بارها ، مثلا" تصمیم گرفتیم، فکر بد نکنیم ، اما یکهو به خودمون میایم و

می بینیم یه عالم فکر بد و منفی کردیم.در حالی که می دونیم کارمون درست نیست

اما در طی سالها اینجوری خودمون رو شرطی کردیم که اختیار افکار و کارهامون کاملا"

دستمون نیست! ببین... این فکر بد واسه ی هر کسی یه شکلی داره! واسه یکی فکر

و رفتار گناه آلوده که می تونه هر چیزی باشه! واسه یکی مثلا این که از عشقش جدا

شده، حالا باید فراموشش کنه اما نمی تونه! واسه ی یکی همه ی استرس هاو

اضطراب هایی که داره و... و... و... و... همه ی ما، یه چیزهایی داریم که می دونیم

نباید داشته باشیم اما به داشتن اون ها شرطی شدیم! نا آگاهانه هم شرطی شدیم!

اولین کار تو کلاس جادوگری، اینه که یاد بگیریم دوباره خودمون رو شرطی کنیم! اما این

دفعه آگاهانه!


برای شرطی شدن آگاهانه ، یه روش سه قسمتی وجود داره، به نام:

مشارطه.مراقبه.مکاشفه.


مشارطه:یعنی ما ،یه شرطی واسه ی خودمون می گذاریم! حالا هر شرطی!مثلا"

شرط می گذاریم به هیچ چیز ناراحت کننده ای فکر نکنیم یایه روز شکلات نخوریم یا...

مراقبه:یعنی ما،مراقبت می کنیم که به شرطی که گذاشتیم، عمل کنیم!

مکاشفه:یعنی ما،کشف می کنیم! یعنی ما خودمون رو بررسی می کنیم، ببینیم، به

شرطی که واسه خودمون گذاشتیم، چقدر عمل کردیم!


نکته ی اول: سنگ بزرگ، علامت نزدنه! هیچ وقت در شروع یه مشارطه، نمی گیم

تا ابد! تا آخر عمر!

مثلا" صد بار هم بگیم تا ابد همیشه خوشحال می مونم،فایده ای نداره!چون، بعد می

بینیم در واقعیت اینجوری اتفاق نمی افته! اون وقت ، فقط دوباره ناامید می شیم ،

تازه به خودمون هم بی اعتماد می شیم و این باعث می شه این پیام بد رو به خودمون

القا کنیم که من هیچ وقت نمی تونم!

پس در ابتدا برای هر مشارطه یه زمان کوچولوی قابل تحمل می گذاریم! مثلا" یک

ساعت! بعد کم کم می کنیمش 5 ساعت، بعد یه روز در هفته، بعد ... تا برسیم به

همیشه!

نکته ی دوم:بعد از اینکه یه شرط واسه خودمون گذاشتیم، همه ی سعیمون رو

می کنیم تا بهش عمل کنیم . بعدش دفتر مراقبه رو بر میداریم و واسه ی خودمون

می نویسیم که :

من ، (اسمتم بنویس)،موفق شدم به شرطی که برای خودم گذاشتم ،عمل کنم!

آفرین به من!

تازه می تونی یک عالم هم خودت رو تحویل بگیری و از خودت تشکر کنی! حتما"

این کار رو بکن! تو خیلی قوی هستی که تونستی به شرطت عمل کنی! اصلا" مهم

نیست شرط چی بوده یا اینکه زمانش خیلی کوتاه بوده! مهم اینه که تونستی! وقتی

زمان عمل کردن به شرطت طولانی تر شد ، حتی برای خودت هدیه بخر! کادوش کن !

روش بنویس تقدیم به خودم که به قولی که به خودم دادم، عمل کردم! یا به خودت

جایزه بده! هر چی! مثلا" یه چایی داغ! یه کش سر! یه استراحت دلچسب! هر چی

که دوست داری! اما یادت باشه ،، حتما" ، هم شرطت رو و هم زمان مراقبه و هم

مکاشفه ی تهش رو توی دفتر مراقبه بنویس!

نکته ی سوم:ما از حالا زیاد با این مشارطه، مراقبه، مکاشفه سر و کار داریم! پس

جدی بگیرش!



تمرین این جلسه:

می خوام یه چیزی رو واسه خودت مشارطه کنی و بعد مراقبه و بعد مکاشفه.و همین

الان توی دفتر مراقبه بنویسیش.اگه دوست داشتی می تونی شرطت رو تو قسمت

نظر خواهی وبلاگم بنویسی. مثلامن الان واسه ی خودم مشارطه کردم به مدت 3

ساعت،خیلی خوش اخلاق باشم، به همه لبخند بزنم، و هر کسی رو که دیدم توی

دلم براش آرزو کنم همه ی آرزوهاش بر آورده بشه!



و اما دعای این جلسه که همیشه زمزمه می کنیم:

خدایا، به ما کمک کن اینقدر با جادوی عشق درونمون یکی بشیم که از ما فقط اسمی

باقی بمونه و بقیه اش، فقط، تو باشی!

هیچ نظری موجود نیست: