۱۳۸۷ آبان ۲۹, چهارشنبه

تقسيم‌بندي انسان‌ها از ديدگاه دكتر شريعتي

يك. آنهايي كه وقتي هستند ، هستند و وقتي كه نيستند هم نيستند. حضور عمده اين آدم‌ها مبتني بر فيزيك شان است. تنها با لمس ابعادجسماني آنهاست كه قابل فهم مي‌شوند بنابراين اينان تنها هويت جسمي دارند.
دوم . آناني كه وقتي هستند ، نيستند و وقتي كه نيستند هم نيستند (مردگاني متحرك در جهان، خود فروختگاني كه هويت شان را به ازاي چيزي فاني واگذاشته‌اند. بي‌شخصيت‌اند و بي‌اعتبار، هرگز به چشم نمي‌آيند ، مرده و زنده‌شان يكي است)
سوم . آنهايي كه وقتي هستند ، هستند و وقتي كه نيستند هم هستند (آدم‌هاي معتبر و باشخصيت، كساني كه در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثير خود را مي‌گذارند كساني كه همواره در خاطر ما مي‌مانند ، دوستشان داريم و برايشان ارزش قائليم)
چهارم. آنهايي كه وقتي هستند، نيستند و وقتي كه نيستند، هستند (شگفت‌انگيز‌ترين آدم‌ها. در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشكوهند كه ما نمي‌توانيم حضورشان را دريابيم اما وقتي كه از پيش ما مي‌روند نرم‌نرم و آهسته آهسته درك مي‌كنيم . باز مي‌شناسيم، مي‌فهميم كه آنان چه بودند. چه مي‌گفتند و چه مي‌خواستند. ما هميشه عاشق اين آدم‌ها هستيم. هزار حرف داريم برايشان اما وقتي در برابرشان قرار مي‌گيريم، گويي قفل بر زبانمان مي‌زنند. اختيار از ما سلب مي‌شود. سكوت مي‌كنيم و غرق در حضور آنان مست مي‌شويم ودرست در زماني كه مي‌روند يادمان مي‌آيد كه چه حرف‌ها داشتيم و نگفتيم. شايد تعداد اينها در زندگي هر كدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد).

هیچ نظری موجود نیست: