۱۳۸۸ فروردین ۲۹, شنبه

سفر به ارمنستان - قسمت پنجم



ارمنستان كشوريست فقير در طول مسير از مرز تا خود ايروان كارخانه اي مشاهده نكرديم
خانه ها قديمي مردم ساده و امكانات ساده اگر چيزي هم مانده باشد از زمان اتحاد جماهير شوروي بوده است
ارمنستان اصالت خاصي دارد سنگها خانه ها و حتي انسانها با تو صحبت مي كنند . با اينكه كشوريست فقير ولي مردمش آرام خونسرد و با محبت هستنند و غرور خاصي هم دارنند قوانين را رعايت مي كنند مرتب لباس مي پوشند و در كل به تو مي گويند با صاحب فرهنگ هستيم
واقعا امكانات كم دارنند و بسيار عقب افتاده از نظر سرمايه و تكنولوژي
در طول مسير اگر از خستگي راه خوابت نبرد مناظر زيبايي را خواهي ديد كارخانه جات قديمي كه ديگر كار نمي كنند سبك ساختمان سازي سبك كارخانه سازي كه آنها را متمايز ميسازد
همه چيز با تو صحبت مي كند و مدام تورا به حس و هواي شوروي سابق مي اندازد
لازم به تذكر است در بين جاده وضع دستشويي بسيار بد است اولا در ندارنند و دوم اينكه بسيار كثيف هستنند كه شما را از قصدتان منصرف ميسازد با اين حال دستمال كاغذي هميشه همراهتان باشد
صحنه بعدي كه جلب توجه مي كند نحوه آويزان كردن لباس روي طناب است كه دو تا عكس آن را بالا گذاشته ام كه خودتان قضاوت كنيد

هیچ نظری موجود نیست: