ما در اين دنيا با كمبود منابع روبرو هستيم كه خود باعث بسياري از پيشرفتها و جنگهاي خونين بشري تا به حال گرديده است . من در اين نوشته بحث كمبود منابع را به دو بخش تقسيم بندي مي نماييم
1- كمبود سرمايه
2-كمبود زمان
كمبود سرمايه متعلق به كل جوامع و كشورها مي باشد چه كشورهاي پيشرفته و چه كشورهاي عقب افتاده و يا در حال توسعه ولي اين كمبود داراي دامنه وسيعي است بطور مثال كشورهاي پيشرفته از اين مسئله كمتر رنج مي برنند و با ساز و كار عقلايي و علمي آن را حل نموده انند ولي از آن طرف كشورها و جوامعي داريم كه از كمبود و قحط سرمايه بشدت آسيب پذيرنند و در فقر شديد روزگار مي گذرانند
در طرف ديگر كشورهاي ديگري را سراغ داريم كه با دارا بودن منابع عظيم ثروت هنوز با معضلات كمبود سرمايه و فقر دست به گريبانند در اين نوع كشورها مافياي اقتصادي و سياسي جريان و حركت سرمايه را به سمت منافع خود سوق مي دهد . و در ضمن بخاطر تثبيت نشدن وضعيت اقتصادي و سياسي و تعارض موجود ميان مردم و حكومت و تضاد طبقاتي مقادير زيادي از منابع و مصالح ملي و اجتماعي ضايع مي گردد .
نكته جالبي را در سفر نامه شاردن كه در زمان شاه عباس برمي آيد عدم اطمينان به فردا در ميان مردم ايران وجود داشته كه تا زمان حال ادامه دارد كه اين خود سبب كم رنگ شدن انديشه در مورد كسب و كار و درآمد و يا ارتقاي ي سطح زندگي مي شود
و اگر به تعاليم زرتشت دقت نماييم متوجه مي گرديم (در كتاب اوستا )از نفوذ فلسفه عرفاني كه در مذاهب هم عصر آن در هندوستان چين بين النهرين و حتي يونان رواج داشت نشاني وجود نداشته بلكه زندگي اين جهان و پرداختن به آن مورد احترام بوده است در اين كتاب با جبر مخالفت شده و اراده انساني مورد ستايش قرار گرفته است بر مبناي انديشه هاي زرتشت كسي كه بيشتر كار كند شخم بزند و محصول برداشت كند داراي فضيلت است پس در اوستا كار مورد ستايش قرار گرفته است اين را گفتم بخاطر اينكه اگر با جهان بيني درستي داشته باشيم مي تواند در زمينه پيشرفت و ثروتمند شدن به ما كمك نمايد
من نمي خواهم وارد كلان مسئله گردم زيرا هدفم كمك به افرادي است كه مي خواهند از لحاظ اقتصادي و مادي پيشرفت نمايند و از فقر و تنگدستي نجات يابنند .
ادامه دارد
1- كمبود سرمايه
2-كمبود زمان
كمبود سرمايه متعلق به كل جوامع و كشورها مي باشد چه كشورهاي پيشرفته و چه كشورهاي عقب افتاده و يا در حال توسعه ولي اين كمبود داراي دامنه وسيعي است بطور مثال كشورهاي پيشرفته از اين مسئله كمتر رنج مي برنند و با ساز و كار عقلايي و علمي آن را حل نموده انند ولي از آن طرف كشورها و جوامعي داريم كه از كمبود و قحط سرمايه بشدت آسيب پذيرنند و در فقر شديد روزگار مي گذرانند
در طرف ديگر كشورهاي ديگري را سراغ داريم كه با دارا بودن منابع عظيم ثروت هنوز با معضلات كمبود سرمايه و فقر دست به گريبانند در اين نوع كشورها مافياي اقتصادي و سياسي جريان و حركت سرمايه را به سمت منافع خود سوق مي دهد . و در ضمن بخاطر تثبيت نشدن وضعيت اقتصادي و سياسي و تعارض موجود ميان مردم و حكومت و تضاد طبقاتي مقادير زيادي از منابع و مصالح ملي و اجتماعي ضايع مي گردد .
نكته جالبي را در سفر نامه شاردن كه در زمان شاه عباس برمي آيد عدم اطمينان به فردا در ميان مردم ايران وجود داشته كه تا زمان حال ادامه دارد كه اين خود سبب كم رنگ شدن انديشه در مورد كسب و كار و درآمد و يا ارتقاي ي سطح زندگي مي شود
و اگر به تعاليم زرتشت دقت نماييم متوجه مي گرديم (در كتاب اوستا )از نفوذ فلسفه عرفاني كه در مذاهب هم عصر آن در هندوستان چين بين النهرين و حتي يونان رواج داشت نشاني وجود نداشته بلكه زندگي اين جهان و پرداختن به آن مورد احترام بوده است در اين كتاب با جبر مخالفت شده و اراده انساني مورد ستايش قرار گرفته است بر مبناي انديشه هاي زرتشت كسي كه بيشتر كار كند شخم بزند و محصول برداشت كند داراي فضيلت است پس در اوستا كار مورد ستايش قرار گرفته است اين را گفتم بخاطر اينكه اگر با جهان بيني درستي داشته باشيم مي تواند در زمينه پيشرفت و ثروتمند شدن به ما كمك نمايد
من نمي خواهم وارد كلان مسئله گردم زيرا هدفم كمك به افرادي است كه مي خواهند از لحاظ اقتصادي و مادي پيشرفت نمايند و از فقر و تنگدستي نجات يابنند .
ادامه دارد
۱ نظر:
hello... hapi blogging... have a nice day! just visiting here....
ارسال یک نظر