۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

"مصدق،بنیانگذار ورودمذهب به تشریفات‌دولتی ایران"

رسول جعفریان با اشاره به خاطرات عزت الله سحابی با نام نیم قرن خاطره و تجربه نوشت:
در این خاطرات، نكات تازه ای هست كه می تواند محل تأمل باشد و از آنها در تحلیل مسائل فرهنگی و سیاسی پنجاه سال گذشته استفاده شود. طبیعی است كه این كتاب  مانند هر اثر دیگری قابل نقد و بررسی است. 
 در این جا چند نكته دیگر را عرض می كنم:
  1 . سحابی می گوید: در احمد آباد، در طبقه بالای مقبره مصدق، اتاقی بود كه مصدق سالهای تبعید خود را در آنجا زندگی می كرد. در آن اتاق روی طاقچه یك مجسمه گاندی و یك عكس حضرت محمد (ص) قرار داشت و مصدق ایام تنهایی و غربتش را با این دو گذراند.
 2 . ادامه كار مشروب فروشی ها و كارخانه های تولیدی آن در دولت دكتر مصدق هم مطرح بود، چنان كه از سالها قبل از آن. بیانیه های زیادی از طرف گروه های مختلف در این باره منتشر شد، در حدی كه می توان یك پایان نامه در این زمینه نوشت. اما نكته تازه سحابی این است: در زمان دكتر مصدق برای اولین بار در تاریخ ایران، مذهب در دولت و در تشریفات دولتی وارد شد. مرحوم سید باقر خان كاظمی كه وزیر خارجه بود، مشروب را از تمام مهمانی های سفرا به طور كلی از سفارتخانه ها، وزارتخانه ها، چه سفارتخانه های ایران در خارج و چه در مراسم وزارت خارجه در داخل كشور حذف كرد ولو این كه مهمان خارجی داشتند. در زمان دكتر مصدق، به دلیل حمایت مصدق، مراسم مذهبی بیشتر شد. (ص 131)
 3. نقد كتاب ماتریالیسم دیالكتیك در اوائل دهه سی توسط آقای مطهری در محفلی در تهران، از دیگر خبرهای جالب این كتاب است: محفل دیگری كه از سال 1331 به آن راه پیدا كردیم مجلسی بود از افرادی كه مجموعا به اصحاب جمعه معروف شدند و عبارت بودند از مرحومان: مرتضی مطهری، سید صدرالدین جزائری، سبط الشیخ، حاج آقا باقر برادر حاج آقا حسن قمی، حسین مزینی معاون وزارت كشاورزی وقت، علامه طباطبائی (به طور نامرتب) مهندس شكیب نیا، مهندس معین فر و اینجانب. در این محفل مرحوم مطهری گوینده اصلی بود و كتاب ماتریالیسم دیالكتیك ارانی را می خواند و سطر به سطر و نكته به نكته از نظر فلسفه اسلامی به خصوص فلسفه ملاصدرا پاسخ و توضیح می داد. (ص 129).
4. چه كسی اولین بار مفهوم غرب زدگی را مطرح كرد؟‌ در این باره معمولا نام فردید و سپس جلال آل احمد و احیانا پیش از آنها شادمان بر زبانهاست. اما آقای سحابی فرد جدیدی را هم معروفی می كند كه جالب است. محمد علی فروغی برادری داشت به نام ابوالحسن خان فروغی كه چندان سیاسی نبود. وی در اوائل دهه سی هشتاد و چند ساله بود، مردی فیلسوف و عارف مسلك. سحابی در باره وی می نویسد: ایشان می گفت من سی سال است كه كتابهای فلسفه و عرفان را كنار گذاشته ام و فقط یك كار می كنم. از صبح تا شب قرآن می خوانم و گاه صحیفه. مطلب جدید فلسفی یا عرفانی كشف نكنمم یقین می كنم كه حالم خوب نیست. این گفته در آن زمان ما را خیلی جذب كرد و ما هم می رفتیم خدمت ایشان ... مرحوم فروغی در ابتدا مسأله شرق و غرب را مطرح كرد و این مسأله غرب و غرب زدگی را اولین بار ایشان مطرح كرد. بسیار جلوتر از احمد فردید و جلال آل احمد. البته كلمه غرب زدگی را به زبان نمی آورد. ولی مفهوم غرب زدگی را برای اولین بار مرحوم ابوالحسن فروغی در محیط غیر مطبوعاتی به ما آموخت. و سالها بعد از آن جلال آل احمد در صحن جامعه مطرح كرد (ص 128)

هیچ نظری موجود نیست: