۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

حاشیه‌ها

تا به حال ۲۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
علی بی ستاره نوشته:
عشقت رسد به فریاد…
منظور حافظ این است که مسلمانان که میگویند قرآن تنها کتاب آسمانی است که هیچ در آن دست برده نشده؛حافظ چهارده رقم قرآن را از حفظ می دانسته است و چقدر بیش از آن هم وجود داشته است معلوم نیست.و اما خیام از آن تیپ شاعرانی است که هیچ نمی توان به او تهمت زد که منظورش از می قرآن و این چیزها بوده.وقتی خیام می گوید می دقیقاً منظورش می است و نه هیچ چیز دیگر!



آرش نوشته:
قرآن که مهینْ کلام خوانند آن را : قرآن را که کتاب بزرگ می نامند
گه گاه نه بر دوام خوانند آن را : آن را نه دائم بلکه گه گاه می خوانند
بیت اول معنی واضح و ساده ای دارد ولی اصل مشکل در معنی کردن بیت دوم این رباعی است. به خصوص دو کلمه پیاله و مدام. تعدادی سوال برای افرادی ایجاد شده که به دنبال جواب آنها گشتم و جواب بعضی ها رو گرفتم
- آیا منظور از پیاله ، جام شراب است یا نه؟
- آن “آیت” چیست؟
- منظور از “مدام” چیست؟ «دائم» یا «شراب»؟
من سعی می کنم گام به گام کلمات رو معنی کنم تا منظورم رو کاملا واضح برسانم.
یکی از دلایلی که شاعر از آرایه ایهام استفاده می کند برای این است که خواننده را به فکر کردن وا دارد. پس خواند مصرع اول این بیت و دیدن “پیاله” سوال پیش می آید که منظور از پیاله چیست. و با خواندن مصرع دوم و دیدن کلمه “مدام” و فهمیدن دو معنی آن می توانید بین یک معنی از “مدام” و پیاله رابطه پیدا کنید. این کار هوشمندانه باعث میشود که عارفانی که می خواهند این رباعی را عارفانه معنی کنند دچار مشکل شوند. ولی این فقط یک راهنمایی برای فهمیدن معنی اصلی “پیاله” است و معنی اصلی “مدام” ، «دائم» خواهد بود.
بر گرد پیاله آیتی هست مقیم : در اطراف جام شراب آیه ای همواره است
کاندر همه جا مدام خوانند آن را: که همه جا آن را دائم می خوانند
حالا ببینیم چرا باید “مدام” «دائم» معنی بشود و منظور از خواندن آیه ای در اطراف جام شراب چیست؟
در بیت اول می گوید که مردم آیات داخل قرآن را گه گاه می خوانند. و در بیت دو می گوید که در اطراف(نه داخل) جام شراب آیه ای هست که مردم دائم آنرا می خوانند. پس اگر “مدام” «دائم» معنی شود، رباعی معنی پیدا میکند.
حالا بعضی از افراد می گویند خب ما می توانیم آیات داخل قرآن را بخوانیم ولی آیه ای در اطراف پیاله نمی بینیم که بخوانیم. کسی که فقط بخواهد بخواند، به واقعیت ها پی نمی برد. آیه یعنی نشانه. نشانه ها همیشه خواندنی نیستند بلکه دیدنی و درک کردنی هستند. در اطراف پیاله نشانه ای هست که همه انسان ها دائم به دنبال آن هستند چون همه آن را درک میکنند و از آن خوششان می آید.
________________
معنی دوم :
قرآن را که کلام بزرگ می نامند را گه گاه و در بعضی مواقع(در مجالس خاص) می خوانند.
ولی جام شراب به همراه خود نشانه هایی دارد که از آن در هر مجلسی و همیشه بهره می برند.

منوچهر نوشته:
آقای زمان …. گرچه دیر مطلبت را در رابطه با این شعر خواندم اما هنوز هم دیر نیست !
تا آنجاکه نوشته اید “چراهمه چیز رامیخواهند بنفع اسلام تمام کنند ، درجای خود جای بحث و تعمق دارد . امااینکه میگوئیدیه کم به شعور یکدیگر احترام بزارید” ، مرا یاد داستانی انداخت که :

آیا یک شاعر بنام نمیتواند اشتباه بیندیشد .آیا باین نحو دم از شراب و می ومستی زدن وگفتار آنان را باشراب خواریهای مادی تعبیرکردن صحیح است !
۴ نفر نمازمیخواندند . اولی درنماز حرف زد . دومی باو تذکر داد که نمازش باطل شد .سومی به هردوی آنها تذکر داد و چهارمی درنماز خدارا شکرکردکه به آنها تذکر نداده است .

علی جان بی ستاره ، امیدوارم شماهم هرچه زودتر ستاره دار شوید ونامتان باافتخار درتاریخ ثبت گردد. برداشت من از ۱۴ روایت قرآن که حافظ فرموده ، ۱۴ نوع نیست .زیرا روایت با نوع تفاوت دارد ومیتواند منظور ایشان این بوده باشد که با ۱۴ توجیه بیان نمود که هرکدام برای هرکس قابل درک است . انگور را به هر زبان که بنامیم انگور است . اما آنرا باید بزبان همان شخص بیان کرد تا قابل درک باشد . امیدوارم توانسته باشم منظورم را درست بیان کرده باشم .
جمشید آرین نوشته:
حافظ و چهارده روایت:
قرآن کریم: حافظ در محضر قوام الدین عبدالله
شیرازی به آموزش قرآن کریم پرداخته استو با پشتکار حافظ قرآن شد و توانست قرآن را در چهار ده روایت از حفظ بخواند.

عشقت رسد به فریاد گر خود به سان حافظ قرآن زبر بخوانی در چهار ده روایت
منظور از چهار ده روایت چه بوده است؟
در قرن دوم ه.ق هفت نفر حافظ قرآن بودند که قرائت آنان مورد تائید همگان بود. این قاریان که قراء سبعه هستند هر کدام دو راوی دارند که در نتیجه ۱۴ روایت از قرائت قرآن از راویان این هفت قاری شکل می گیرد و منظور چنین است که حافظ به سبک و سیاق تمام این چهار ده نفر راوی، قرآن را می توانست از حفظ بخواند که خود هنری بس بزرگ بود.
کشاف ز مخشری: از دیگر کتبی که حافظ به مطالعه و تحقیق در آن پرداخت و حتی تفسیری به آن نیز نگاشت کتاب کشاف زمخشری می باشد که مطالب آن پیرامون مباحث قرآنی و توضیح و تفسیر آیات مبارکه است.
کشف الفنون: این کتاب نوشته ی سراج الدین عمر عقلانی بود که حافظ آنرا مطالعه نموده است.
حکمت و الهیات: وی در این باره نیز کتب بزرگانی چون بیضاوی، قطب الدین رازی، بو علی سینا و دیگر دانشمندان متقدم بهره برده است. که عبارتند از: مطالع شرح مطالع، طوالع انوار، مطالع فی شرح اطوالع و …
زبان و ادبیات عرب: حافظ به قدری در این علم پیشرف کرد که وی استاد مسلم زبان عرب گردید و توانست اشعاری در غالب و موزون عربی بگوید که تنها از کسانی بر می آید که به زبان عربی مسلط باشند. حتی در این زمینه از شیخ اجل سعدی نیز برتر است.

این نوشته از آقای مهدی یوسفی از سایت فال حافظ:http://www.falehafez.ir
امید است این موضوع خیلی مهم در مورد قرآن برای مسلمین سودمند باشد.


هیچ نظری موجود نیست: