عکس»دخمه زرتشتیان ( برج خاموشان ) در استان یزد
پانزده کیلومتری جنوب شرقی یزد ، بر بلندای کوهی رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه ، دو عمارت سنگی مدور برج مانند با فضای میان تهی قرار دارد که به دخمه یا دادگاه زرتشتیان مشهور است . در دامنه ضلع شمالی این کوه ، تعدادی عمارت خشت و گلی ، آجری ، سنگی و یا ترکیبی از هر سه ، مجهز به امکانات رفاهی زمان خود- معروف به خیله- دیده می شود .
قدیمی ترین آثار این محوطه ، خیله ها و دخمه های ضلع غربی است که به دوران صفویه تعلق دارند .
پس از مدتی و طی مراسمی خاص ، محوطه داخل دخمه جارو و ضد عفونی می شد و بار دیگر دخمه مذکور مورد استفاده قرار می گرفت . در حقیقت محوطه داخلی دخمه ها مانند گورستانی بود که چندین بار از آن استفاده می شد .
از دیگر دخمه های این استان می توان به دخمه چم (روستای چم ، شهرستان تفت) ، دخمه فیروزآباد (شهرستان یزد) و دخمه اردکان اشاره کرد .
واژه دخمه
واژه دخمه در فرهنگستان های مختلف معانی متعددی همچون گورخانه گبران ، سردابه ی مردگان ، خانه زیر زمین برای مردگان ، گور و گورستان زرتشتیان را دارد .
در 15 کیلومتری جنوب شرقی یزد و در حوالی منطقه صفائیه ، بر بلندای کوهی رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه ، دو عمارت سنگی مدور برج مانند با فضای میان تهی قرار دارد که به دخمه یا دادگاه زرتشتیان مشهور است . یکی قدیمی تر به نام مانکجی هاتریا ( زرتشتی هندی الاصل ) و دیگری که جدیدتر می باشد به نام گلستان معروف است که مربوط به دوره قاجاریه می باشد . دخمه گلستان 25 متر قطر دارد و ارتفاع دیوار آن از سطح تپه 6 متر است . دخمه مانکجی نیز 15متر قطر دارد .
در دامنه ضلع شمالی این کوه نیز تعدادی عمارت خشت و گلی ، آجری ، سنگی و یا ترکیبی از هر سه ، مجهز به امکانات رفاهی زمان خود " معروف به خیله " دیده می شود . قدیمی ترین آثار این محوطه ، خیله ها و دخمه های ضلع غربی است که به دوران صفویه تعلق دارند .
دخمه محلی است که زرتشتیان از دیر باز تا حدود چهل سال پیش ، اموات خود را طبق اصول ، فرهنگ و آداب و سنن مذهبی خود و طی انجام مراسم ویژه در آن می نهادند تا طعمه کرکس های کوه های اطراف شوند . وسط فضای میان تهی دخمه چاهی وجود دارد که به " استودان " معروف است و استخوان های به جای مانده از اجساد را داخل آن می ریختند .
پس از مدتی و طی مراسمی خاص ، محوطه داخل دخمه جارو و ضد عفونی می شد و بار دیگر دخمه مذکور مورد استفاده قرار می گرفت . در حقیقت محوطه داخلی دخمه ها مانند گورستانی بود که چندین بار از آن استفاده می شد .
بعد از این که " مانکجی لیمجی هاتریا " معروف به " مانکجی صاحب " به عنوان نماینده « انجمن بهبود سازی وضعیت زرتشتیان در ایران » در حدود 140 سال قبل و از طرف پارسیان بمبئی برای بهبود وضع اجتماعی و دینی زرتشتیان به ایران آمد ، بعضی از دخمه ها تعمیر و نوسازی و دخمه های جدید تری هم ساخته شدند که مدتی مورد استفاده قرار داشتند . بعد ها در تهران از اواسط دهه 1310 ، در کرمان از دهه 1320 و در یزد از دهه 1340 به بعد دخمه تبدیل به آرامگاه گردید و به کلی فراموش شد .
محل و معماری دخمه ها
زرتشتیان در گذشته ، دور از آبادی ، شهر و مکان مسکونی انسان ها بر روی کوه های نه چندان مرتفع فضایی را جسته و با رعایت آداب و رسوم مخصوص دینی ، شالوده ی آن را ریخته و حصاری به دور آن بالا می بردند . این حصار ، دیوار مدور ضخیمی به شکل برج است که از مصالحی نسبتا محکم و با دوام ساخته می شد و پلکانی زمین هموار را به درب دخمه ها متصل می کرد .
سطح داخلی دخمه به صورت پهنه ی گردی است که تمام آن با تخته سنگ های بزرگ مفروش شده و به قسمت های زیر تقسیم بندی می شود :
نوار دایره ی انتهایی متصل به دیوار پیرامون دخمه که مخصوص مردهاست .
نوار دایره ی میانی بعد از قسمت مردها که مخصوص زن هاست .
نوار دایرهی داخلی بعد از زن ها که مخصوص کودکان است .
نهایتا در مرکز دایره چاه استودان یعنی استخوان دان است که که سنگ متحرکی به نام ارویس در ته آن چاه وجود دارد . استودان یا وهنده عبارت است از چاهی در میان دخمه که به سنگ مفروش است و وقتی اجساد به وسیله ی مرغان لاشه خور از گوشت و پوست تهی شده و تحت تاثیر آفتاب کاملا خشک می شدند ، استخوان ها را در آن چاه می ریختند تا تبدیل به خاک شوند و اینجا بود که توانگر و درویش به گاه مرگ در ته این چاه یکسان می شدند .
دخمه ها را کلا یکسان می ساختند ، در و دیوار و سطح دخمه مشخصات و اندازه های معینی نداشتند بلکه بر حسب نیاز و جمعیت شهر ها و روستا های زرتشتی نشین بنا می شدند .
نقشه ساخت دخمه یا دادگاه زرتشتیان
اصول ساختن دخمهها
دخمه ها را از خشت خام و گچ بنا می کردند تا مواد آلوده به زمین نرسد . در ساختن دخمه اصولی همچون کوبیدن 4 میخ بزرگ ، 36 میخ متوسط و 260 میخ کوچک بر زمین رعایت میشد . صد نخ پنبه را یک ریسمان می کردند و سه بار آن ریسمان را دور تا دور دخمه به گرد این میخ ها می پیچاندند و اول سروش باج تا ویدوا مروتی می خواندند و هنگام کوبیدن هر میخ یک " یتا اهو " زمزمه می کردند . سپس در میان دخمه می نشستند و 100 " اشم وهو " و 200 " یتا اهو " می خواندند و 300 سنگ کوچک به میان دخمه می انداختند ، سپس دخمه را بر روی این مکان بنا می کردند .
دلیل برگزاری چنین مراسمی قبل از بنای دخمه مشخص نیست .
مراسم دینی درگذشتگان
در نزدیکی دخمه حدود 150 تا 200 متر ( کمی بیش تر یا کم تر ) ساختمان خشت و گلی محقری در دو طبقه و دارای چند اتاق برای انجام مراسم دینی بعد از فوت اشخاص ساخته شده بود . یکی از اتاق های این ساختمان اختصاص به آتش سوز ها داشت و مخصوص آتش سوزی بود .
کار آتش سوز ها که معمولا دو نفر بودند ، عبارت بود از این که از روزی که جسد در گذشته را به داخل دخمه می بردند ، مرسوم بود شب ها ( تا سه شب ) آتش سوز ها در آن اتاق که یک پنجره مستقیما رو به دخمه داشت از سر شب تا صبح آتش بسوزانند ، نور این آتش می بایست از همان پنجره به تمام دخمه بتابد .
روی دیوار دخمه سوراخ پنجره مانند کوچکی وجود داشت که این سوراخ پنجره و پنجره ی اتاق آتش سوزی و شعله های آتش وسط اتاق می بایست در یک امتداد باشند که نور شعله های آتش از سر شب تا صبح به دخمه و داخل آن بتابد .
قطعا این رسم از آنجا سرچشمه می گیرد که چون به اعتقاد زرتشتیان روان شخص درگذشته تا سه شبانه روز در اطراف و بالای سر جسد مرده در پرواز است ، تا پس از شب سوم به آسمان ها پرواز کند ، این مراسم برگزار می شد تا سه شب اول بعد از مرگ از تاریکی و تنهایی نترسد .
از دیگر دخمه های استان تاریخی یزد نیز می توان به دخمه چم ( روستای چم ، شهرستان تفت ) ، دخمه فیروزآباد ( شهرستان یزد ) و دخمه اردکان اشاره کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر