پرورش شتر در کشور ما پیشینهی دیرینهی دارد و نیاکان ما از دیرباز، از پشم، شیر و گوشت شتر بهره میبردند. دربارهی جایگاه پیدایش و زمان درستِ اهلی شدن شتر یک کوهانه، دیدگاههای گوناگونی دیده میشود. برخی، کشور شتر یک کوهانه را عربستان دانسته و بر این باورند که این حیوان از عربستان به آسیای صغیر، آفریقا و سپس به دیگر نقاط جهان رقته است و برخی دیگر کشور اصلی شتر را در ایران دانستهاند.
اما بیشتر پژوهشگران دربارهی جای اهلیشدن شترهای دوکوهانه بر این باورند که در سرزمین خراسان بزرگ، مغولستان و آسیای میانه بودهاست.
در اوستا، کتاب ورجاوند و سپند زرتشتیان، نوشتههای زیادی دربارهی شتر دیده میشود و نگهداری از شتر سفارش شده است. در ایران باستان، داشتن شترِ بیشتر، نشانه توانایی بوده است.
پژوهشگران دو معنی برای واژهی زرتشت دانستهاند؛ یکی«ستاره طلایی یا زرین» و دیگری «دارنده شتر زرد یا پیر» (بیشتر پژوهشگران معنی نخست؛ یعنی ستارهی زرین را منطقیتر و لقب ایشان پس از پیامبری میدانند).
در ایران باستان داشتن شتر فراوان، از افتخارهای فرد بوده است، چون این حیوان در صلح و جنگ برای جابجایی خوراک و غنیمتها سودمند بوده است و پادشاهان بیشتر میزان باج و خراج خود را به شمارگان شترها، بار آنها و وسایل با ارزش برآورد میکردند.
در تخت جمشید، نقش برجستههایی بر دیوارها دیده میشود، که یکی از آنها نشان دهنده به خدمت رسیدن گروههایی از مردم ایران به نزد شاه است، که به همراه خود یک شتر دوکوهانه برای پیشکش نمودن به شاه ایران همراه دارند.
در نوشتههای تاریخی آمده است، پیش از اینکه تازیان بر سرزمین فرارودان(:ماوراءالنهر) چیره شوند، در این سرزمین، سکههایی بهنام سکههای خوارزمی رواج داشته است که برخی از این سکهها دارای نقشهای آتشکده و پادشاهان بوده و برخی دیگر شتری بر آن نقش بسته بود، که نقش شتر برروی این سکهها میتواند ما را از ارزش فراوان این دام در زندگی روزمرهی سرزمین فرارودان آگاه سازد. و تا آنجا که پژوهشگران آگاهند در میان سکههای باستانی بهجز سکههای خوارزمی، سکهی دیگری یافت نشده است که نقش شتر بر آن نقش بسته باشد.
در داستانها آمده است، هنگامی که نادرشاه افشار ازبرای گرفتن هندوستان رهسپار آن دیار بود، با لشکری انبوه از فیل سواران روبرو شد، برای روبهرویی با آنان، با سرداران خود همپرسگی کرد و در پایان دستور داد که شترهای لشکرش را گردآورده و بر پشت آنان چادری ببندند و چادر را آتش بزنند و این گونه بود که شترهای نادرشاه از آتش ترسیدند و به سوی لشگر هند رَم کردند و فیلها نیز به نوبهی خود با دیدن شترهایی که بر پشت خود آتش میبردند، رَم کرده و لشکر هند را زیردستوپای خود نابود کردند و این کار شکستی بزرگ برای هندیها بهدنبال داشت.
در پایان قاجاریه و آغاز پهلوی، شترهایی از بلوچستان و کرمان بودند که در ژندارمری برای آمدورفت افراد و جابجایی بار بهکار میرفتند. همچنین درآغاز گشایش ادارهی پست در ایران از شتر برای جابجایی بستههای پستی در سرزمینهای دوردست کویری استفاده میشده است و تا همین چند دهه پیش شترهای ورامین و کرج نیز به ویژه در تابستان، میوههای تهران را از کشتزارها به بازارها و میدانهای جنوب شهر میبردند.
بنابر گزارش وزارت کشاورزی شمار شتر در سال ۱۳۵۴ خورشیدی به سیصد هزار نفر میرسیده است که این کمکم رو به کاهش رفته و در سال۱۳۷۶ خورشیدی به کمتر از یکصد و چهل هزار نفر رسیده است.
در ایران سه نژاد شتر وجود دارد که عبارتند از: نژاد شترهای یک کوهانه، دوکوهانه و آمیخته که این نژادها دارای تیرههای گوناگونی هستند.
یارینامه:
۱-دکتر مقدس احسان، درآمدی بر شناخت نژاد شتر در ایران، ۱۳۷۵
۲-قدردان مهرداد، جستاری در آیین زرتشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر