چو ایران مباشد تن من مباد -------- بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
يكدلي ايرانيان براي بهتر زيستن
در پاسخ به آن دوستان كه دم از نژاد و قوميت مي زنند
نيك بنگريد،كره ژاپن و چين چه جنگ ها و چه كشتارهايي كه نداشته اند،اما امروز متحدند و به سوي پيشرفت و رفاه و يكي شدن گام مي نهند و به گونه اي مشابه آن اتحاديه آسه آن،نفتا،كونكاكاف،اتحاديه عرب،جامعه اروپا،پيمان شانگهاي و... در حال تكوين و نيرومند شدن مي باشند.
اين همه كشور و ملت با اين همه سابقه جنگ و بمباران شيميايي و هسته اي و نسل كشي،به سوي اتحاد و يكپارچگي مي تازند،اما ما كه نه سابقه قتل و جنايت در حق يكديگر داشته ايم و نه سابقه دشمني و در حاليكه فرهنگ و سنن و آيين آب و خاك و منافع اقتصادي و مليمان يكيست و بارها در كنار هم در برابر بيگانه ايستاده ايم و از خاك و آب و منافع ملي در برابر بيگانه مقاومت كرده و شهيد داده ايم و ما كه بيش از 1000 سال حكومت اقوام گوناگون ساكن ايران را تجربه كرده ايم،ما كه در چالدران نگفتيم اينان آذري هستند ،پس به ما چه مربوط،ما كه در جنگ ايران و روس نگفتيم اينان آذري هستند به ما چه ،ما كه در ايلام و كرمانشاه و كردستان و خوزستان و خراسان و.. نگفتيم اينها از ما نيستند و در برابر دشمنان اين خاك جان فشاني كرديم،ما كه به هنگام سيل و زلزله و جنگ و قحطي از سفره هايمان زديم تا يار يكديگر باشيم،چرا در اين روزگاري كه دنيا در پي قوي تر شدن و اتحاد است،ما در پي كوچك كردن و جنگ باشيم؟چه بلايي بر سر يوگوسلاوي مقتدر اروپاي مركزي آمد،چه بلايي بر سر شوروي آمد؟
فرض كه شما تركي و نه آذري ماد نژاد،شما عربيد و نه از سادات ايراني نژاد رانده شده از يمن به ايران،فرض كه همه درست باشد،آيا برخي سياستهاي نادرست،بايد باعث تفرقه و كينه باشد و در نتيجه توهين و زير سوال بردن تمدن و فرهنگ و بزرگان يكديگر؟
همانگونه كه كوروش و داريوش و اردشير پارسي افتخار ايران هستند،همانگونه مهرداد و اردوان پارتي و يعقوب سيستاني،امير اسماعيل ساماني تاجيك ،نادر كرد يا ترك،كريم خان لر،شاه اسماعيل و شاه عباس آذري،رضا شاه مازني،امير كبير فراهاني و ستار خان و باقر خان آذري ، مصدق تهراني آذري و 80000 شهيد عرب و هزاران شهيد تركمن و بلوچ و كرد و قشقايي و بختياري و آشوري و ارمني و كرمانشاهي و ايلامي و مازني و گيلك و لر و هزاران هزارنخبه و دانشمند و شاعر و هنرمند ديگر افتخار ايرانيان هستند.
كي بابك و پور مسلم و محمد نخشب و المقنع و ابوالساج ديودست تبريزي و افشين مازني و ستار خان و باقر خان و يپرم خان ارمني و يعقوب ليث سيستاني ... صحبت از قوم و نژاد كردند؟،شاه اسماعيل و شاه عباس چه؟ نادر چه؟،همگي يك جمله صحبت از سربلندي اين سرزمين، دور از مسئله نژاد و قوم كردند.
معبد آناهيتا و تخت سليمان و خرابه هاي توس و بيستون و تپه هگمتانه و حسنلو و سيلك و مارليك و شهر سوخته سيستان و بيشاپور و اسفيوخ و صد دروازه (هكتو پوليس) و پرس پوليس و پاسارگاد و نقش رستم و چغازنبيل و فلك و الافلاك و گنبد كاوس و كندوان و قلعه مادي نزديك تبريز و شوش و بم و قلعه رودخان و قلعه بابك خرمدين و آثار اورامانات و از همه مهمتر كهن ترين تمدن و الفباي جهان يعني تمدن جيرفت و ...همه و همه يادگار و افتخار و سند مشترك تمدن ايراني مي باشند.
پيشينيان و تمدن اين سرزمين دارايي و فرهنگ همه ماست،خواسته يا ناخواسته ميوه و غلات خاكي را خورده ايم كه از اجزاي كالبد همين پيشينيان مشترك است و هم خون و هم ريشه گشته ايم.
ما همه ايراني هستيم،با اين ثروت زير زميني ،با اين سواحل طولاني با اين موقعيت استراتژيك جهاني با اين وفور انرژي و نيروي كار و تحصيل كرده و به حق نخبه،چرا بايد سرزمين ما در فقر و تبعيض باشد؟
آيا پاسخي غير از خواست دشمنان و دست خائنين اختلاف انداز براي آن مي باشد؟
همان هايي كه گذشته تلخ و تجربه نژاد گرايي خويش را به فراموشي سپرده اند و به سوي اتحاديه ها با يك پرچم و يك پارلمان و يك واحد پول مي روند،اما همان نسخه باطل قوم گرايي را براي ما مي پيچند.
چرا كشورك هاي تازه تاسيس سعي در تحريف نام خليج فارس دارند و برخي در ايران حمايت مي كنند؟
آنها به دنبال حذف فارس يا پرشين ، نام بين المللي ايران ، از اين دريا و تصاحب منابع اين دريا هستند كه ثروتش از كل ثروت ايران بيشتر است،امروز نام، فردا مرز و دارايي آن و در نتيجه فقر ايران و ضعف اين مردم آماده پيشرفت .
ايران تنها كشوري در دنياست كه به هيچگونه منابع انساني و يا مواد اوليه از خارج احتياج ندارد و تنها دلسوزي رهبران و يكپارچگي ملي و سياست درست منطقه اي و جهاني و پرهيز از جنگ ،براي پيشرفت و ابر قدرتي ايران كافيست،از همين روست كه دشمنان ما ،بويژه همسايگان ايران كه همگي تازه تاسيس و بدون پشتوانه تاريخي و تمدني مي باشند و سعي در تاريخ سازي و دزدي فرهنگي و تمدني دارند ، از اين امر آگاهي كامل دارند از اين روي تمامي تلاش خود را براي سنگ اندازي به هر نحو ، از اختلافات قومي و مذهبي گرفته تا حمله نظامي و كمك به تروريسم و تحريف نام و اختلافات مرزي ،به كار مي برند،چون به خوبي آگاهند كه ايراني آباد به معناي رويكرد مردمان كشورشان كه در گذشته نه چندان دور ايراني بوده اند به سمت ايران و سر سپردگي و يا حتي تجزيه كشورهايشان مي باشد،تجربه ثابت كرده است مردماني با وابستگي دو فرهنگي ،هميشه به سمت آن فرهنگ از ريشه خود مي روند كه برتر ، نيرو مند تر و پيشرفته تر و غني تر مي باشد.
دشمن آگاه است و ما در خواب.....
اگر امروز سخن از دفاع از نام خليج فارس مي گردد،براي تكرار نشدن تجربه تلخ ديروز و جنگ 8 ساله ايران و عراق است،اگر آنروز ايران ما درگير مسائل داخلي نبود،اگر نيروهاي مسلح ما در آستانه نابودي نبودند و اگر مردم و سياستمداران ما هوشيار بودند ،دشمن از اين موقعيت نمي توانست سو استفاده نمايد و به طمع خاكمان به كشورمان يورش ببرد،يورشي كه بيش از يك ميليون شهيد و يك ميليون جانباز و ميليون ها مجروح و آسيب ديده روحي از ديدن صحنه هاي دهشتناك جنگ و بمباران و مرگ عزيزان، ارمغانش بود ، يورشي كه بيش از 1000 ميليارد دلار خسارت بر دوش اين مردمان بر جاي گذاشت،خسارتي كه با توجه به تورم جهاني دلار و سود 5% متعارف جهاني ،به مبلغي بيش از 7300 ميليارد دلار رسيده است.
اگر امروز يكدل و هوشيار باشيم و از حقمان به خوبي دفاع كنيم ،چنين تجربه تلخي تكرار نمي گردد.
اگر يكدل و متحد باشيم،اگر تنها به گذشته مشترك و خوبمان بپردازيم و به خود به قبولانيم كه ما بزرگ دنيا بوده ايم،پس بايد امروز نيز بزرگ باشيم،چون حق ماست،چون توانايي و ثروت آنرا داريم،به جاي بديهاي خرده فرهنگ هاي مناطق مختلف،از نيكي هاي هم بگوييم،بي گمان در دام اين غرض ورزان و سرايندگان شعار تفرقه بينداز و حكومت كن نمي افتيم.
نخست اين خانه را آباد و سر بلند كنيم سپس حقوق را كه برخي بر حقند،طلب نماييم،كه همه در تنگنا و ظلمند.
يكدل باشيم براي بهتر زيستن تا در برابر نسل آينده شرمگين از واپسگرايي و فرصت سوزي نباشيم.
پاينده خرد
پاينده دل راستين جو
پاينده ايران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر