تـاجـر بامبـو چگـونـه ثـروتـمـنـد شـد؟
نويسنده: ياسمين ثريا/داستان موفقيت جکي هينريچر
امسال در کنکور ورودي دانشگاه شرکت کرده باشيد یا10 سال پيش، حتما بعد از اعلام نتايج همه اقوام و آشنايان خط تلفنتان را اشغال کردهاند که بدانند چه رشتهاي قبول شدهايد؛ اگر يکي از چند رشته دهان پر کني را که مدنظر آنهاست در جواب نام نبريد.
احتمالا کمي هم نصيحتتان ميکنند که «برو دنبال يک رشته به درد بخور». اما رشتههايي مانند کشاورزي، تاريخ، فيزيک، مهندسي شيلات، باستانشناسي، علوم ديني و... هم فرصت شغلي دارند؛ منتها چون کسي قبلا جاده موفقيتشان را آسفالت نکرده، قدم گذاشتن در آنها برايتان سخت و وحشتناک بهنظر ميرسد. اگر باور نميكنيد، داستان موفقيت اين هفته را بخوانيد.
ماجرا از کودکياش شروع شد. از همان زمانها دوست داشت در باغچه پر از بوتههاي بامبو خانهشان بازي کند. آهنگ وزش نسيم لابهلاي بامبوها، گوشش را نوازش ميداد. جکي الان 47 ساله است و زيستشناسي با گرايش آبزيان خوانده، بعد از تحصيلاتش ميخواست در صنعت ماهي آزاد کار کند اما بعد از مدتي فهميد که حال و حوصله درگيري با رقباي اين بازار را ندارد. علاقه ديرينهاش به گل، گياه و طبيعت باعث شد به فکر تجارت گياه بيفتد. در مزرعه 28 هکتاريشان 20 بيشه زار بامبو کاشت و توانست انواع آپارتماني اين گياه را به هم قلمه بزند. آخر برخي از انواع بامبو مثل لوبياي سحرآميز رشد ميکنند يعني هر 1 ساعت 4 تا 5 سانتيمتر بلند ميشوند.
خانم هينريچر «باغ جوانههاي بو» را در سال 1998 احداث کرد. از همان ابتداي کار دريافت بامبو استفادههاي زيادي دارد؛ چوب ماهيگيري، اسکيت بورد، مصالح ساختماني، مبلمان، کفپوش و حتي روکش و روتختيهاي لينني! بامبو 4 برابر ديگر درختان آب جذب ميکند و 35 درصد اکسيژن بيشتري آزاد ميکند بنابراين براي دوستداران و محافظان طبيعت گياهي ارزشمند محسوب ميشود.
جکي هينريچر راه سختي در پيش داشت. ابتدا بايد گياهچههاي بامبو را حاضر ميکرد. کار مهم، سخت و دقيقي بود زيرا بامبوها تنها هر 50 تا 100 سال گل ميدهند و تقسيم کردن گياه بامبو در نهايت آن را از بين خواهد برد. براي با موفقيت طي کردن اين مرحله از يک متخصص محيطهاي کشت گياهي به نام «رندي بر» کمک گرفت. ديگران که 27 سال روي بامبوها آزمايش انجام داده بودند مدام آنها را از ادامه اين کار منع ميکردند اما جکي باور داشت که بالاخره موفق ميشود بنابراين ادامه داد. او حق داشت براي انجام اين کار احساس خطر و فوريت کند زيرا جنگلهاي بامبو در حال خشک شدن هستند. سازمان ملل هم اعلام کرده که بامبوها منابع قابلتجديدي نيستند و درست مثل نيمي از گونههاي گياهي جهان به زودي منقرض خواهند شد.
هينريچر ميدانست که بامبو بر چرخه کربن تاثيرگذار است ولي در صورت توليد انبوه؛ کليد موفقيت آنها همين بود. او بعد از 9 سال تحقيق و بررسي بالاخره توانست با دانش آزمايشگاهي، راهي براي توليد ميليونها گياه بامبو کشف کند. آنها برشهاي استريل گياه را در لولههاي آزمايش حاوي نمک، ويتامين، هورمونهاي گياهي، ژل و جلبک دريايي ميگذاشتند و هنگامي که جوانه ميزدند، جوانهها را در گلخانه ميکاشتند.
چيزي از کشف راز بامبوها نگذشته بود که دومين سد راه قد علم کرد. آزمايشگاه آنها دچار مشکلاتي شد و جکي درجاده بامبو تنها ماند.درباره چرخاندن و مديريت محيط کشت و آزمايشگاه هيچ تجربهاي نداشت اما نميتوانست از اين همه تلاش هم بگذرد. پس تصميم گرفت يک آزمايشگاه بخرد «اين کار برايم مثل پرشي پر خطر بود. کارمندانم از 5 به 55 نفر افزايش يافت. نميتوانستم زياد بخوابم. تعويض شيفتها در طول شب کسب و کارم را مثل سربازخانه کرده بود. گاهي از خودم ميپرسيدم من اينجا چه ميکنم؟»
اين همه تلاش بياثر نماند و امروز خانم هينريچر مدير يک شرکت چند ميليون دلاري است و گونههاي مختلف بامبو از سراسر دنيا به عمده فروشان عرضه ميشوند. او ايدههاي زيادي در سر دارد؛ حمايت از توليد کنندگان بامبو، پيوند گونههاي جديد، آموزش اقتصاد کشاورزي به کشاورزان، متقاعد کردن مسوولان براي کاشت بامبو در حاشيه اتوبانها و... با اين حال، جكي هينريچر در شروع اين مسير با موانع متعددي روبهرو بوده است: «براي کاشت بامبوها با مخالفتهاي زيادي روبهرو شدم. همسايگانم شکايت داشتند. هنگامي که ميخواستم اولين وام را از بانک بگيرم مسوولان بانک ابتدا شوکه شدند، بعد دلشان را گرفتند و قهقهه زدند. به هرحال من دلسرد نشدم. شوهرم، گاي، هميشه حاميام بود. فرداي روزي که به او گفتم موقعيتي پيش آمده که ميتوانم آزمايشگاه را بخرم برايم برنامهريزي كرد تا بتوانم كار را پيش ببرم... وقتي يک نفر را داشته باشي که مثلا بگويد اين راه را اينطور برو، خيلي خوب است. «بايد براي به دست آوردن هر چيزي تلاش كني». هر بار مسالهاي اعصابم را خرد ميکرد، گاي اين جمله را تکرار ميکرد و هيچ وقت نميگذاشت شک کنم.»
منبع:www.salamat.com
/ن
احتمالا کمي هم نصيحتتان ميکنند که «برو دنبال يک رشته به درد بخور». اما رشتههايي مانند کشاورزي، تاريخ، فيزيک، مهندسي شيلات، باستانشناسي، علوم ديني و... هم فرصت شغلي دارند؛ منتها چون کسي قبلا جاده موفقيتشان را آسفالت نکرده، قدم گذاشتن در آنها برايتان سخت و وحشتناک بهنظر ميرسد. اگر باور نميكنيد، داستان موفقيت اين هفته را بخوانيد.
ماجرا از کودکياش شروع شد. از همان زمانها دوست داشت در باغچه پر از بوتههاي بامبو خانهشان بازي کند. آهنگ وزش نسيم لابهلاي بامبوها، گوشش را نوازش ميداد. جکي الان 47 ساله است و زيستشناسي با گرايش آبزيان خوانده، بعد از تحصيلاتش ميخواست در صنعت ماهي آزاد کار کند اما بعد از مدتي فهميد که حال و حوصله درگيري با رقباي اين بازار را ندارد. علاقه ديرينهاش به گل، گياه و طبيعت باعث شد به فکر تجارت گياه بيفتد. در مزرعه 28 هکتاريشان 20 بيشه زار بامبو کاشت و توانست انواع آپارتماني اين گياه را به هم قلمه بزند. آخر برخي از انواع بامبو مثل لوبياي سحرآميز رشد ميکنند يعني هر 1 ساعت 4 تا 5 سانتيمتر بلند ميشوند.
خانم هينريچر «باغ جوانههاي بو» را در سال 1998 احداث کرد. از همان ابتداي کار دريافت بامبو استفادههاي زيادي دارد؛ چوب ماهيگيري، اسکيت بورد، مصالح ساختماني، مبلمان، کفپوش و حتي روکش و روتختيهاي لينني! بامبو 4 برابر ديگر درختان آب جذب ميکند و 35 درصد اکسيژن بيشتري آزاد ميکند بنابراين براي دوستداران و محافظان طبيعت گياهي ارزشمند محسوب ميشود.
جکي هينريچر راه سختي در پيش داشت. ابتدا بايد گياهچههاي بامبو را حاضر ميکرد. کار مهم، سخت و دقيقي بود زيرا بامبوها تنها هر 50 تا 100 سال گل ميدهند و تقسيم کردن گياه بامبو در نهايت آن را از بين خواهد برد. براي با موفقيت طي کردن اين مرحله از يک متخصص محيطهاي کشت گياهي به نام «رندي بر» کمک گرفت. ديگران که 27 سال روي بامبوها آزمايش انجام داده بودند مدام آنها را از ادامه اين کار منع ميکردند اما جکي باور داشت که بالاخره موفق ميشود بنابراين ادامه داد. او حق داشت براي انجام اين کار احساس خطر و فوريت کند زيرا جنگلهاي بامبو در حال خشک شدن هستند. سازمان ملل هم اعلام کرده که بامبوها منابع قابلتجديدي نيستند و درست مثل نيمي از گونههاي گياهي جهان به زودي منقرض خواهند شد.
هينريچر ميدانست که بامبو بر چرخه کربن تاثيرگذار است ولي در صورت توليد انبوه؛ کليد موفقيت آنها همين بود. او بعد از 9 سال تحقيق و بررسي بالاخره توانست با دانش آزمايشگاهي، راهي براي توليد ميليونها گياه بامبو کشف کند. آنها برشهاي استريل گياه را در لولههاي آزمايش حاوي نمک، ويتامين، هورمونهاي گياهي، ژل و جلبک دريايي ميگذاشتند و هنگامي که جوانه ميزدند، جوانهها را در گلخانه ميکاشتند.
چيزي از کشف راز بامبوها نگذشته بود که دومين سد راه قد علم کرد. آزمايشگاه آنها دچار مشکلاتي شد و جکي درجاده بامبو تنها ماند.درباره چرخاندن و مديريت محيط کشت و آزمايشگاه هيچ تجربهاي نداشت اما نميتوانست از اين همه تلاش هم بگذرد. پس تصميم گرفت يک آزمايشگاه بخرد «اين کار برايم مثل پرشي پر خطر بود. کارمندانم از 5 به 55 نفر افزايش يافت. نميتوانستم زياد بخوابم. تعويض شيفتها در طول شب کسب و کارم را مثل سربازخانه کرده بود. گاهي از خودم ميپرسيدم من اينجا چه ميکنم؟»
اين همه تلاش بياثر نماند و امروز خانم هينريچر مدير يک شرکت چند ميليون دلاري است و گونههاي مختلف بامبو از سراسر دنيا به عمده فروشان عرضه ميشوند. او ايدههاي زيادي در سر دارد؛ حمايت از توليد کنندگان بامبو، پيوند گونههاي جديد، آموزش اقتصاد کشاورزي به کشاورزان، متقاعد کردن مسوولان براي کاشت بامبو در حاشيه اتوبانها و... با اين حال، جكي هينريچر در شروع اين مسير با موانع متعددي روبهرو بوده است: «براي کاشت بامبوها با مخالفتهاي زيادي روبهرو شدم. همسايگانم شکايت داشتند. هنگامي که ميخواستم اولين وام را از بانک بگيرم مسوولان بانک ابتدا شوکه شدند، بعد دلشان را گرفتند و قهقهه زدند. به هرحال من دلسرد نشدم. شوهرم، گاي، هميشه حاميام بود. فرداي روزي که به او گفتم موقعيتي پيش آمده که ميتوانم آزمايشگاه را بخرم برايم برنامهريزي كرد تا بتوانم كار را پيش ببرم... وقتي يک نفر را داشته باشي که مثلا بگويد اين راه را اينطور برو، خيلي خوب است. «بايد براي به دست آوردن هر چيزي تلاش كني». هر بار مسالهاي اعصابم را خرد ميکرد، گاي اين جمله را تکرار ميکرد و هيچ وقت نميگذاشت شک کنم.»
منبع:www.salamat.com
/ن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر