۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

زندگی چیست؟

« زندگی یک بوم نقاشی است که در آن از پاک کن خبری نیست ! »

علی (ع ) می فرماید : « من عاشق زندگی ام و بیزار از دنیا !! »
از ایشان پرسیدند : « مگر بین زندگی و دنیا چه فرقی است ؟ »
فرمود : « دنیا حرکت بر بستر خور و خواب و خشم وشهوت است و زندگی ، نگریستن در چشم کودک یتیمی است که از پس پرده ی شوق به انسان می نگرد ! »
« اشو » زندگی را چون نیلوفر آبی می داند و می سراید :
زندگی را به تمامی زندگی کن .
در دنیا زندگی کن بی آنکه جزیی از آن باشی .
همچون نیلوفری باش در آب ،
زندگی در آب ، بدون تماس با آب !
زندگی به موسیقی نزدیکتر است تا به ریاضیات .
ریاضیات وابسته به ذهن اند
و زندگی در ضربان قلبت ابراز وجود می کند !
سپس ادامه می دهد :
زندگی سخت ساده است !
خطر کن !
وارد بازی شو !
چه چیزی از دست می دهی ؟
با دستهای تهی آمده ایم ،
و با دستهای تهی خواهیم رفت .
نه ، چیزی نیست که از دست بدهیم ،
فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند ،
تا سر زنده باشیم ،
تا ترانه ای زیبا بخوانیم ،
و فرصت به پایان خواهد رسید .
آری ، این گونه است که هر لحظه غنیمتی است !
سپس در پایان زندگی می سراید :
مرگ تنها برای کسانی زیباست که ،
زیبا زندگی کرده اند !
از زندگی نهراسیده اند !
شهامت زندگی کردن را داشته اند !
کسانی که عشق ورزیده اند ،
دست افشانده اند ،
و زندگی را جشن گرفته اند !
پس ؛
هر لحظه را به گونه ای زندگی کن ،
که گویی واپسین لحظه است .
و کسی چه می داند ؟
شاید آخرین لحظه باشد !
« لیندا پرین سایپ » با نگاهی فهیم ، زندگی را مجموعه ای از درد و غم وشادمانی می داند و می سراید :
گر چه زندگی با درد وغم همراه است ،
اما مسیر از شادمانی های بسیار نیز خالی نیست .
اگر دنیای خود را فرو ریخته یافتی ،
تکه های سالم را برگیر و به راه ادامه بده ،
چون در پایان ، آرزوهایت را بر آورده خواهی یافت .
به یاد داشته باش !
که در پایان ، همین فراز و فرود هاست که یکدیگر را توازن می بخشند.
بگذار اشک هایت جاری شوند ،
بگذار گل لبخند بر لبانت بشکفد .
اما تسلیم ، هرگز ! هرگز !
به یاد آر ،
که در تو نیرویی است که نوید واقعیت یافتن رویاهایت را می دهد .
حتی آن زمان که بسیار دور می نمایند !
« دکتر شریعتی » بر این باور است که زندگی یعنی :
نان ، آزادی ، فرهنگ ، ایمان ، دوست داشتن .
اما « امانوئل » زندگی را مجموعه ای از رنج ها و شادی ها می انگارد :
زندگی بشر دارای امکان آموزشی است .
بشر می تواند در پیچ و خم زندگی رنج ببرد
بشکفد ، بیفتد ، برخیزد ، شادی کند
و سرانجام حقیقت یا ذات خدا را دریابد !
ولی دونالوین زندگی را آموزگار شگفتی ها می داند و می سراید.
زندگی , آموزگار شگفتی ست   
 با دست مایه ی تجربه های شیرین وخاطره های تلخ
درک عمیق روزهای عذاب , بسی دشوار است
اما در امتداد همین روزگار سخت
به اکسیر قدرت در آمیزی واستقامت آموزی
وتجربه می کنی که به آهنگ هر روز همپای شوی
ودر تقابل آن استوار باشی
چه غم از پیمودن کوته راهی به درد
وکشیدن باری به ناکامی
 ومی آموزی که تمنای تو هرچه به سادگی رو کند
پاداشی , بایسته تر فرا چنگ آری
و آنگه باختن , همیشه گامی دیگر است
به سوی بردن وپیروزی
 ودیگر بار چون به عادت دیرینه
زندگی لب به خنده گشاید
خویشتن را باز می یابی
توانمند تر از پیش وبه دانشی فراخ
از تمامیت بی انتهای خویش
و آنگاه قدر آرام وکام لحظه های خوب را در یابی
به ژرفایی که هرگز نمی شناختی

هیچ نظری موجود نیست: