۱۳۹۱ خرداد ۱۰, چهارشنبه

«فنگ شویی» و خانه تكانی ذهنی خانه تكانی؛ سنت قدیمی ایرانیان

«فنگ شویی» و خانه تكانی ذهنی
خانه تكانی؛ سنت قدیمی ایرانیان

    سنت پسندیده به پیشباز رفتن سال نو با برنامه های گوناگون مانند خانه تكانی سبز كردن سبزه، برنامه های شب عید و تحویل سال نو كه همگی همراه با نظافت و بهداشت، ترمیم و تازگی است ریشه در اعتقادات نیاكان باستانی ما دارد و چون این سنتها و آداب و رسوم در دیگر اقوام نیز بگونه ای وجود دارد، به نظر میرسد از طریق ضمیر ناخود آگاه جمعی به همه اقوام و ملل به ارث رسیده باشد.
    خانه تكانی
 در آخرین ماه سال، همه ایرانیها و اقوام و ملیتهای دیگری كه در همسایگی و یا منطقه ماهستند با نظافت خانه و دور ریختن لوازم اسقاطی و ترمیم و تعمیر خانه و لوازمی كه میتوان از آنها استفاده كرد، زندگی را نو می كنند تا سبكبال و آسوده خاطر به پیشباز عید نوروز بروند. اما عده ای خود را وابسته به اشیا و وسایلی كرده اند كه سالهاست جای آنها را تنگ كرده بودند آنكه مورد استفاده قرار گرفته باشد. شاید همین امر باعث فشار فكری و ذهنی آنها شده باشد. وقتی در خانه ای كوچك با فضای محدود، وسایلی را كه نمیدانیم برای چه نگه داشته ایم و فقط به صرف اینكه شاید روزی به دردمان بخورد آنها را اینجا و آنجا بایگانی می كنیم تا آنجا كه وقتی به سراغ لوازم ضروری روز مره می رویم، با آنها برخورد پیدا می كنیم.
    اینها تصاویری از انباشتگی، بلاتكلیفی و فشار در ذهن ما به وجود می آورند.
    «بوسكالیا» در این زمینه می گوید: «ما بخشی از اجتماعی هستیم كه كهنگی را دوست دارد. هیچ چیز را تا آخر مصرف نمیكنیم. فقط آنهارا در جایی انبار میكنیم و می گوییم هنوز خوب است. شاید روزی به درد بخورد و شاید روزی هم عتیقه بشود. چمدان های شكسته، فندك و پیپ های مستعمل، تكه قالیچه های كهن، میزهای اتوی خرد شده، قاب عكسهای از مد افتاده، صفحات موسیقی چهل و پنج دور و هفتاد و هشت دور و ...».
«بودا» گفته بود: «هرچه بیشتر داشته باشیم، نگرانی بیشتری خواهیم داشت و همچنان كه زمان می گذرد ما بنده وسایل خود می شویم.»
و شاید سبك كردن مال از طریقی كه در ادیان ابراهیمی بر همه مؤمنین فرض شده است، نیز برای آسایش و آرامش ذهنی و روانی انسان باشد.
    فكرش را بكنید! اگر لازم باشد كه فقط با خود چمدانی را بردارید و در آن لوازم مورد علاقه و ضروری را قرار دهید، چه خواهید كرد؟
    این خود می تواند امتحانی برای آمادگی ما برای رهایی از دلبستگی و وابستگی به لوازمی باشد كه جز زحمت، فایده دیگری ندارند. این لوازم اگر خیلی قیمتی باشند، پیوسته برای ما ایجاد نگرانی می كنند و برای اینكه از آنها خوب نگهداری كنیم باید مرتب به آنها برسیم و آنها را تمیز نگاه داریم و مواظب باشیم تا آسیبی به آنها نرسد.
    بیایید از خانه خویش به درآییم و به خانه ذهن وارد شویم!!
    بدن ذهنی
    بدن انسان دارای سه جنبه بُعد یا بدن است؛
 بدن جسمانی، بدن روانی- عاطفی و بدن ذهنی.
 بدن جسمانی جایگاه ارگانهای مختلف مانند: قلب، مغز، كلیه، ریه و... است.
    جایگاه بدن روانی- عاطفی در واقع قلب انسان است كه جایگاه عاطفی و عشق، مهر و خدای ناخواسته، كینه و نفرت است.
    بدن ذهنی كه مكان آن در مغز است، جایگاه افكار، اندیشه ها، آمال و آرزوهاست.
    این سه جنبه از بدن در تعامل با یكدیگر هستند و اختلال و بیماری در هر یك، روی دیگری اثر می گذارد.
بحث ما در باره بدن ذهنی است كه افكار و اندیشه ها از آن بر می خیزد و خاطرات خوب و بد و همه آنچه را كه از طریق حس و تجربه آموخته است، در خود بایگانی میكند. و گاهی این انباشتگی خاطرات و آموخته ها اگر بد و دارای اثرات نامطلوب باشند، هرازگاهی سر برآورده و آرامش ما را بهم میزنند

    خاطرات تلخ گذشته!!
    یكی از افرادیكه دچار افسردگی، وسواس فكری، اضطراب و بدبینی شده بود، باگریه می گفت:
    «خاطرات تلخ زندگی گذشته ام، دست از سرم بر نمی دارند، مرور این خاطرات، بخشی از برنامه روز مره زندگی من شده است. گاهی آنچنان در این خاطرات غرق می شوم كه زمان و مكان را فراموش می كنم.
اغلب با خود حرف می زنم و از خود می پرسم. چرا؟ چرا؟ راستی چرا؟
من به این خاطرات عادت كرده ام و پیوسته به آنها فكر میكنم. اگرچه در حال حاضر زندگی خوبی دارم، اما خاطرات تلخ گذشته زندگی فعلی مرا هم تلخ كرده است، زیرا نمیتوانم خودم و دیگران را ببخشم و خود را از دست خاطرات بد گذشته رها كنم!!
این خانم، ذهنی شلوغ و پر از ایده های سیاه و نا امید كننده داشت. او گفت كه معاشرت و رفت و آمدهای فامیلی و دوستانه را ترك كرده. از سكوت و تنهایی خوشش می آید. سر و صدا، نور و شلوغی باعث آزار او می شود. به رفتار اطرافیان حساس است و موسیقی غم انگیز را دوست دارد!!؟؟
    ملاك و معیار زندگی این خانم، گذشته و تجربیات تلخ گذشته بود. حال را فدای گذشته كرده بود و از زندگی خود لذت نمی برد.
    ضمیر ناخودآگاه همه ما پر از خاطرات تلخ و شیرین گذشته است. ذهن ما همانند اتاقی خالی است كه افكار و اندیشه ها در آن رفت و آمد می كنند. گاهی در آن می مانند و گاه آنرا ترك میكنند. كسانی كه وابسته به خاطرات گذشته هستند، افكار و اندیشه هایشان این خاطرات را مرور میكند، آنها را ارزیابی كرده و آنچه را كه دلبستگی بیشتری به آن دارد، نگاه میدارد و هر از گاهی به آنها فكر می كند. كم كم به آنها خو می گیرد و آنها را ملاك و معیار انتخاب رفتار خویش قرار دهد و اینها در قالب احساسات و اندیشه های آنها، خود را نشان میدهد. مهرورزی، محبت، ستایش، خوبی ها، امید، بخشیدن خود و دیگران... نشانه های سلامت روان و برخورد منطقی و زندگی در اینجا و اكنون است.
    اما نا امیدی، كینه و نفرت، بدبینی و... كه ویروس های روان هستند و از قدرت تخریب بالایی برخوردارند، نشانه ذهن ملامتگر و بدبین است.
    راستی، در خانه ذهن شما چه می گذرد؟
    آیا ذهن شلوغی دارید؟
    آیا ذهن شما انباشته از سؤال است؟
    آیا ذهن شما انباشته از خاطرات تلخ است؟
    آیا در ذهن خود نشانه هایی هم از خاطرات خوب دارید؟
راستی، چرا خود را از دست این خاطرات رها نمی كنید؟ نكند شما هم مانند آن خانم به این خاطرات خو گرفته باشید؟
آیا هیچ فكر كرده اید كه مرور این خاطرات چه فایده ای برای شما دارد؟
آیا به آسیبهای ذهنی، جسمی و روانی این خاطرات هم فكر كرده اید؟
 پس، منتظر چه هستید؟ چرا خود را از شر آنها رها نمی كنید؟
    می پرسید چگونه؟ با خانه تكانی ذهنی!!
    خانه تكانی ذهنی
    نو زایش، رمز سلامت و آرامش روانی است!
    بسیاری از روانشناسان معتقدند كه بهترین روش رهایی از دست احساسات ناخوشایند و مشكلاتی كه از این رهگذر به وجود می آید، «خانه تكانی ذهنی» است.
به طبیعت بنگرید كه چگونه در پاییز و زمستان برگ و بار كهنه خویش را به دور انداخته و پس از چندی دوباره نو می شود.
به آب نگاه كنید! اگر آب، این مایه حیات مثل همه موجودات به همین شكل و بدون تغییر و تحول در كره زمین به حیات خود ادامه میداد، بدون شك پس از مدتی می گندید و همه اقیانوسها و دریاها به مرداب بزرگی تبدیل میشدند!
    هیچ فكر كرده اید كه از بدو پیدایش زمین تاكنون، چند بار؟ چند هزار بار؟ چند میلیون و میلیارد بار و چند... بار، آبهای جهان تبدیل به بخار و ابر شده و سپس به صورت برف و باران به روی زمین بازگشته اند؟
    آیا هرگز اندیشیده اید كه پوست بدن و بسیاری از سلول های بدن انسان در طول زندگی خود چند بار «نو» شده اند؟
اگر این نوزایشها نبود، انسان و بقیه موجودات نیز همانند اسباب و اثاثیه زندگی، كهنه و مستعمل شده و دیگر كارایی خود را از دست می دادند و بیمارگونه به حیات خود ادامه داده و از زندگی خویش لذت نمی بردند.
حال كه چنین ویژگی و توانایی برای نوزایش در وجود آدمی نهفته است، پس چرا عده ای خود را از این موهبت محروم میكنند و به احساسات ناخوشایند اندیشه های كهنه و خاطرات تلخ می چسبند و آنرا رها نمی كنند؟
    راستی اشكال كار در كجا است؟
باز هم می پرسید چگونه و چطور خود را از دست این خاطرات بد رها كنید؟ خیلی راحت است!! با بخشیدن خود و دیگران و فراموش كردن آنچه كه اتفاق افتاده و به فراموشی سپردن خاطرات بد و جایگزین كردن خاطرات خوش و نگاه منصفانه و واقع بینانه به همه ابعاد زندگی!
 همه شما مثال معروف لیوان پر و خالی را میدانید. حتی اگر قطره ای آب در لیوان باشد، چه بهتراست كه آنرا اینگونه توصیف كنید: من در لیوان خود مقداری آب دارم!
 (كمیت آن اهمیت چندانی ندارد. بلكه وجود آب در لیوان مهم است.)
    و این شامل سلامتی، شادی، ثروت، موفقیت و همه چیزهایی می شود كه می توان به داشتن آنها افتخار كرد و سپاسگزار خداوند بود!
    فنگ شویی چیست؟
    «فنگ شویی دانش كهن چینی است كه علوم بسیاری را در دل خود جای داده و امروزه با استفاده های كاربردی، ارزش و اعتبار شایان توجهی یافته و با اقبال عمومی روبرو شده است.»
    فنگ شویی در فرهنگ چینی حكم جادو را دارد. فنگ شویی دانشی است برای قرار دادن هر چیزی در جای صحیح خود چه در منزل و چه در محیط كار و چه در مسائل شخصی مانند لباس و غذا و...
    بر اساس به كارگیری قوانین فنگ شویی، میتوان با تغییراتی جریان انرژی را در قسمت های مورد نیاز تقویت كرد. همچنین این دانش می گوید در هر خانه ای نقاط خاصی برای سلامتی، خط مشی زندگی، فرزندان، دانایی و... وجود دارد كه باید با توجه به عناصر مربوط به هر یك از این ها، لوازم و وسایل خاصی را در آنها قرار بدهیم و یا قرار ندهیم. فنگ شویی تأكید زیادی به دور ریختن لوازم به دردنخور و اضافی دارد و معتقد است كه بسیاری از لوازم و وسایل زندگی، خاطرات و گذشته های بد و ناخوشایندی را با خود همراه دارند كه باید دور ریخته شود.
    اگر خانه شما هم مانند سمساری است و همه نوع وسایل نو و كهنه را گرد هم آورده اید، چه خوب است كه به توصیه این دانش باستانی عمل و خود را از شر آنها رها كنید! مانند:
    - لباس های زیادی كه از مد افتاده و امیدوار هستید روزی دوباره مد شود و یا لباس هایی را كه به شما كادو داده اند ولی آن ها را دوست ندارید و حاضر نیستید از آنها استفاده كنید!
    - بریده روزنامه ها، انواع مجلات و كتاب هایی كه شاید سال هاست فكر كرده اید روزی به دردتان بخورد ولی هیچ وقت به طرف آنها نرفته اید.
    - ظروف لب پریده
    - انواع كاست های صوتی و تصویری قدیمی
    - انواع ساعت های مچی و دیواری خراب
    - انواع رسیدها و اسناد حسابداری كه به بیش از
۱۵ سال قبل مربوط می شوند.
    - آشغال هایی كه خاطرات و گذشته های بد و ناخوشایندی را با خود به همراه دارند!!
    اگر میخواهید در زندگی خود پیشرفت و ترقی كنید، تمام این آشغال ها را دور بریزید. هر یك از این آشغالها همانند مگابایت یك رایانه، جایی را در ذهن شما اشغال كرده اند و مانند یك بند نامرئی دست و پای شما را بسته اند.
فضای ذهن و محیط اطراف ما محدود است و نباید آنرا با زباله پر كنیم!!
 پس از دور ریختن اینها ببینید چقدر احساس سبكی و خوشحالی می كنید.
    فنگ شویی می گوید: بعد از اینكه آشغال ها را از محیط زندگی دور ریختید، برای چند روز در آن محیط، عود بسوزانید و یا زنگ به صدا درآورید! تا فضا از انرژی های منفی پاك شود. (زنگ یكی از وسایلی است كه در فنگ شویی برای ایجاد صداهای خوب و پاك كردن فضا از آن استفاده می شود.)
    و چقدر خوب است كه این روش را در مورد موضوعات و خاطرات بدی هم كه ذهن ما را اشغال كرده و آرامش ما را به صورت وسواس های فكری به هم می ریزند، به كار گیریم.
 بهترین زمان آن همین حالاست.
                  پس، منتظر چه هستید؟، شروع كنید!!


هیچ نظری موجود نیست: