زبان بدون دخالت زبان
براي اينکه بتوانيم با آدم هاي دوروبرمان راحت تر ارتباط برقرار کنيم بايد «زبان بدن» آنها را ياد بگيريم.
متخصصان
علم ارتباط مي گويند تنها 7 درصد از پيام هاي ما از طريق واژه هاي مخاطب
منتقل مي شود و 33 درصد از طريق لحن و تن صدا و 60 درصد آن هم از طريق زبان
بدن منتقل مي شود. حالا اين زبان بدن چيست که حتي از حرف هاي ما بيشتر
اطلاعات منتقل مي کند؟ به زبان علمي، پيام هايي که توسط اعضاي بدن و حرکات
صورت منتقل مي شوند، زبان بدن را تشکيل مي دهند.
در
اين مقاله مي خواهيم يک دوره فشرده يادگيري زبان بدن برايتان بگذاريم. فقط
يادتان باشد که اين نشانه ها هميشه هم معاني يکسان نمي دهند و ممکن است يک
سري سوء تفاهم پيش بيايد!
درس اول: حريم ها
طرف
مقابل شما چقدر از شما فاصله دارد؟ نه منظور ما معناي شاعرانه فاصله نيست.
منظورمان دقيقا همان چيزي است که با سانتي متر و متر قابل اندازه گيري
است. اولين چيزي که در زبان بدن بايد ياد بگيريد، تحليل همين فاصله هاست که
به آن حريم مي گويند:
1- حريم صميمي (خصوصي)
يک
دايره به شعاع 15 سانتي متر و يکي ديگر به شعاع نيم متر دور بدن خودتان
بکشيد. محيط پيراشکي شکلي (دايره بزرگ تر منهاي دايره کوچک تر) مي سازد که
حريم خصوصي شماست. معمولا براي بيشتر آدم هاي دنيا اين پيراشکي، منطقه
ممنوعه حساب مي شود. غير از والدين، همسر، دوستان صميمي و البته کودکاني که
هنوز عقلشان به حريم خصوصي قد نمي دهد، کسي نمي تواند به اين دايره با
شعاع نيم متر وارد شود ، يعني اگر کسي وارد شد، بدانيد که معناي خاصي مي
دهد. اين آدم يا مي خواهد صميمي شود، يا مي خواهد شما را به قتل برساند(!) و
يا هم اتوبوسي هاي محترم هل مي دهند و نمي گذارند حريم خصوصي تان را رعايت
کنيد. يادتان باشد که ورود به شعاع 15 سانتي متري ديگر حتي در اماکن عمومي
هم که ملت دارند به هم فشار مي آورند قابل بخشش نيست.
2- حريم شخصي
به
دايره اي که از شعاع نيم متر تا شعاع يک متر دوروبر شما را تشکيل مي دهد،
مي گويند حريم شخصي و همکاران، خويشاوندان و همکلاسي ها معمولا اين حريم را
رعايت مي کنند.
يعني آدم هايي که نه خيلي صميمي هستند و نه خيلي غريبه، اين حريم را رعايت مي کنند.
3- حريم اجتماعي
هم
يک دايره است که از يک متر تا 5/3 متر اطراف ما را فرا گرفته است. اين
حريم ويژه غريبه هاست و هر کسي مي تواند در آن رفت و آمد کند. معمولا ما با
فروشنده ها، تعميرکارها و افرادي که دارند از خيابان رد مي شوند اين فاصله
را حفظ مي کنيم.
4- حريم عمومي
حريم
عمومي – دقيقا برخلاف حريم خصوصي – حسابي وسيع است. مي گويند از 6 متر
گرفته تا هر چه بشود اين خط 6 متري را در کره زمين ادامه داد، حريم عمومي
حساب مي شود. وقتي مي خواهيم بگوييم که ما به يک گروه مثلا معترض ربطي
نداريم و فقط تماشاچي هستيم اين فاصله را رعايت مي کنيم.
درس دوم: حرکات چهره
يکي از سينماگرها مي گويد: «چهره آدمي سرزميني است که مي توان روزها در آن سير و سياحت کرد». اين شما و اين حرکات چهره:
1- چشم ها.
چشم
ها دريچه درون هستند. يادتان باشد اگر داريد با چند نفر حرف مي زنيد و
خطابتان به همه آنهاست، تماس چشمي تان را بين همه آنها تقسيم کنيد.
بيش
از حد پلک زدن مي تواند نشانه اضطراب باشد. پلک نزدن هم مي تواند نشانه
ترس باشد. چشم ها موقع خنديدن حالت خاص خودشان را دارند و البته موقع اندوه
هم به همين ترتيب.
اگر داريد با چند نفر حرف مي زنيد و خطابتان به همه آنهاست، تماس چشمي تان را بين همه آنها تقسيم کنيد.
2- چهره در نماي کلي
يک
پيشاني پر چين با ابروهاي رو به پايين و لب هاي ورافتاده مي تواند نشانه
اندوه يک آدم باشد. چهره درهم کشيده هم يا نشان دهنده اضطراب است يا نشانه
خشم. رنگ سرخ صورت، به نسبت موقعيت يا نشان دهنده از خشم است و يا نشاني از
شرم. صورت زرد هم که ترس را نشان مي دهد. البته احتمالات پزشکي را هم در
نظر بگيريد!
3- لب ها
وقتي
از چيزي هيجان زده مي شويم، ناخودآگاه لب هايمان را به هم فشار مي دهيم يا
آنها را گاز مي گيريم. اما اگر ديديد که يک نفر با لب هايش خيلي دارد بازي
مي کند، احتمالا مي خواهد حرفي بزند اما نمي تواند يا دارد دل دل مي کند.
لب ها که بالاتر و پايين تر از حد معمول باشند، به نسبت حالتشان يا نشان از
تعجب دارند يا خنده.
درس سوم : دست ها
دست ها – به ويژه وقتي که با چهره در يک قاب قرار مي گيرند – براي خودشان يک عالمه معنا منتقل مي کنند:
1- حرکت دست ها
بيشتر
وقت ها ما از دست هايمان استفاده مي کنيم تا حرف هايمان را تکميل کنيم؛
مثلا وقتي مي خواهيم بگوييم چيزي خيلي بزرگ است، دست هايمان را به نشانه
بزرگي باز مي کنيم يا وقتي که مي خواهيم آدرس بدهيم، سمت چپ و راست را با
دستمان نشان مي دهيم. اما بعضي وقت ها حرکت از اين هم پيچيده تر مي شود؛
مثلا حرکت هاي نماديني مثل مشت کردن انگشت ها که نشانه مقاومت يا زورمندي
است يا ساختن حالت حرف v
با انگشت جلوي دوربين که نشانه پيروزي و آزادي است. حرکت هاي دست خيلي به
فرهنگ وابسته هستند. کلاً هر فرهنگي براي خودش يک مقدار نرمال حرکات دست
تعريف کرده است که اگر کمتر از آن را به کار ببريد، يعني خودتان هم علاقه
اي به حرف هايتان نداريد و اگر بيشتر از آن، يعني اينکه عصبي هستيد و کنترل
دست و پايتان را از دست داده ايد.
2- حرارت دست ها
معمولا
دست هايي که خيلي داغ يا خيلي سرد هستند ، از يک مساله ناخوشايند ذهني
حکايت دارند. اگر دست ها سرد بودند، يعني به اصطلاح طرف يخ کرده و احتمالا
از چيزي مي ترسد. دست هاي خيلي داغ هم احتمالا نشان از خشم يا استرس زياد
دارند. البته اينها به شرطي است که دست ها از بالاي بخاري يا توي سرما
مستقيم به دست هاي شما نخورده باشند.
3- اضطراب دست ها
عرق
کردن کف دست ها و ماليدن آنها به هم گاهي نشانه اضطراب است. يادتان باشد
وقتي داريد مي رويد، مصاحبه شغلي، اضطرابتان را با ماليدن دست ها به همديگر
لو ندهيد.
اگر
دست ها سرد بودند، يعني به اصطلاح طرف يخ کرده و احتمالا از چيزي مي ترسد.
دست هاي خيلي داغ هم احتمالا نشان از خشم يا استرس زياد دارند.
درس چهارم : پاها
پاها
به خاطر قرار گرفتنشان در قسمت پايين آناتومي بدن معمولا شکل کلي بدن را
تعيين مي کنند؛ براي همين خيلي از حالت هايي که موقع ايستادن مي گيريم، به
پاها ربط دارد.
1- پا روي پا انداختن
وقتي
که يک نفر روي صندلي لم داده و پايش را روي پايش گذاشته، يعني اينکه راحت
است، آرام است و روي اوضاع تسلط دارد. البته يک معناي ديگر هم دارد و آن
اينکه خيلي دوست ندارد موافقت و صميميتش را به شما اعلام کند. معمولا آدم
هاي مشتقاق به صحبت هاي شما، بدنشان را جلو مي آورند و به شما نزديک تر مي
شوند.
2- راست قامت راه رفتن
راست قامت راه رفتن نشانه اعتماد به نفس است و قوز کردن نشانه درماندگي. پس سرتان را بگيريد بالا و با قاطعيت راه برويد!
البته
هيچ کدام از اين نشانه ها قطعي نيست و لي شما مي توانيد با دقت در رفتار
مردم و آن هايي که در اجتماع معقول تر و مقبول ترند ، زبان بدني مناسب با
فرهنگ خود را بياموزيد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر