قانونمندی طبیعت
حضور در طبیعت قانونمند
اساس صحبت قانونمندی طبیعت،
قوانینی است كه بر زندگی ما جاری است. خداوند مهربان وقتی هستی را آفرید، یك
سری قوانین بر آن حاكم ساخت كه تحت عنوان سنتهایالهی یا قانونمندی طبیعت از
آن یاد میشود.
در واقع میتوان گفت با
اینكه انسان در رأس هرم مخلوقات قرار دارد در هر حال جزئی از این هرم است و
عنصری از یك مجموعه كه باید قوانین حاكم بر آن را اجرا كند. اگر اجرا كند حمایت
و پاداش طبیعت را میبیند و اگر سرپیچی كند لطمه میبیند.
قانون اول: قانون خالی شدن
(خلاء)
اولین قانون، قانون خلاء
است. این قانون میگوید:
همیشه خلاء باعث جذب می
شود.
هرچه خلاء بیشتر باشد، هر
چه خالی بیشتر باشد جذب بیشتر است. اگر من میخواهم موهبتهای الهی را جذب كنم
ابتدا باید جایی خالی باز كنم. درستی قانونمندی طبیعت نگاه عمیق به طبیعت و
الهام گرفتن از آن است. یكی از معلمان بزرگ ما در طبیعت «گردباد» است. شما
مسلما میدانید قدرت گردباد خیلی بیشتر از باد است. گردباد مجموعهای از بادهای
شدید و قدرتمند است كه همه چیز را به داخل خود میكشد اما گردباد این قدرت جذب
فوقالعاده را از كجا دارد؟ حدستان درست است، علت جذب فوقالعاده گردباد، خلاء
درون آن است. گردباد حركت دارد اما داخلش خالی است و همه این جذبها و كششها
را از آن «درون خالی» دارد. انسان هم باید مانند گردباد باشد. اگر میخواهید
نیایشها و دعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز كنید و درون را خالی كنید.
این خالی درون در همه ابعاد انسانی قابل بررسی است. خلاء ذهنی و خلاء دل اولین
خلاء است كه باید ایجاد كنید.
اگر میخواهید نیایشها و
دعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز كنید و درون را خالی كنید.
اول باید ذهنتان و دلتان را
خالی كنید. از چه؟ از هر آنچه بیهوده در آن جای دارد، هر آنچه وجودش زیانبار
است یا سودی ندارد. از كینهها، نفرتها، انتقام، حسادت، حسرت، یأس و ناامیدی،
سوءظن، بدخواهی و كجاندیشی و خلاصه همه آن چیزهایی كه ذهن و دل خالی ما را
بیسبب پر كردهاند. اما چگونه میتوان این خالی را ایجاد كرد؟
بخشیدن
یكی از راههای ایجاد خلاء
بخشودن دیگران است. گاهی اوقات ما فكر میكنیم با بخشودن دیگران احیانا به كسی
لطف كردهایم، اما ابدا چنین نیست. بخشیدن اول از همه لطفی است كه ما در حق خود
میكنیم تا میدان ذهنیمان خالی شود حدیث 704 نهجافصاحه درباره اهمیت
فوقالعاده بخشایش است: «خداوند بخشاینده است و بخشایش را دوست دارد.»
اما لزوما بخشیدن به معنای
برقراری ارتباط دوباره نیست. مثلا اگر كسی به شما لطمه زده است، این بدان معنا
نیست كه او را ببخشید و مجددا با او به همان وسعت ارتباط برقرار كنید تا مجددا
به شما لطمه بزند. بخشودن پیش از هر چیز یك فرایند ذهنی و درونی است.
خالیتر
گاهی اوقات نه تنها باید
ذهنمان را از چیزهای بد خالی كنیم بلكه باید از چیزهای مثبت هم خالی شویم تا
امكان جذب بیشتری داشته باشیم. فرض كنید شما دانش، اطلاعات و تجربیات مفیدی
برای دیگران دارید. انتقال این اطلاعات به دیگران نیز به نوبه خود ایجاد خلاء
میكند و شما را برای جذب اطلاعات بیشتر مهیا میسازد. ثابت شده است كه یكی از
بهترین راههای یادگیری،نوشتن است. نوشتن یعنی انتقال اطلاعات بر روی كاغذ،
خالی كردن حافظه كوتاه مدت و آمادگی برای جذب مطالعه بعدی.
گاهی ابراز عشق، در قلب شما
ایجاد خلاء می كند. شما با ابراز عشق میدان ذهن خود را از آنچه هست خالی
میكنید و این باعث جذب مهر و محبت بیشتر میشود. افرادی كه از ابراز عشق
خودداری میكنند در واقع خودشان را از جذب مهر و محبت بیشتر محروم میسازند.
خالی زبان
یكی دیگر از چیزهایی كه
خلاء آن بسیار مهم است زبان است. ایجاد خلاء در زبان یعنی نگاه داشتن زبان از
آنچه بیهوده، مضر و یا زیانبار است. سكوت یك خلاء درونی است.
خالی شكم
یكی دیگر از چیزهایی كه
باید خالیكنید شكم است. وقتی زیاد غذا میخورید حجم عمدهای از انرژی ذهنی و
جسمی شما صرف هضم و جذب غذا میشود و امكان فرستادن انرژی مثبت برای تحقق
آرزوها و هدفهایتان كم میشود.
خالی از گناه
یكی از مهمترین كارها برای
ایجاد خلاء، خالی شدن از گناه است. اعتراف به گناه و پشیمانی و ندامت نزد خدا
باعث خلاء میشود و این خلاء به وعده مسلم الهی باعث جذب موهبتهای الهی و جذب
دعاهایتان میشود.
اگر از خدایتان چیزی
میخواهید اما اجابت نمیشود یكی از علتهایش همین نداشتن خلاء است. از خودتان
بپرسید چه نیت یا عمل ناپاكی در درون و بیرون من است كه باید از آن بری و پاك
شوم.
رهایی
یكی از قوانین خلاء قانون
رهاییاست. گاهی اوقات به یك هدف وابسته می شوید. وابستگی به یك هدف هم مانع
خلاء است. اگر شما بیش از حد به یك هدف فكر میكنید این ناشی از ترس و نگرانی
شما از برآورده نشدن آن هدف است. كسی كه مطمئن است دعایش اجابت میشود و به
وعده الهی ایمان دارد وقتی دعایش را كرد در مسیر تلاش آن را به خدا میسپارد.
این رها كردن به نوبه خود بخشی از ایجاد خلاء است.
قانون دوم: قانون جریان و
حركت
هر ذرهای در این هستی یك
جریانی دارد. یك هدفی دارد. ما ذره ایستا نداریم. این جریان و حركت طبیعت برای
ما پیام دارد. پیامش این است كه ما هم جریان داشته باشیم.
بدن ما سه جریان مهم دارد:
جریان خون، جریان تنفس و جریان لنف ، ایستایی در هر كدام از این سه جریان مرگ را
باعث میشود. این تصادفی نیست كه جریان تنفس در جلوی چشم و گوش ما قرار گرفته
بلكه بیانگر اینست كه ما باید هر آنچه را كه میگیریم بدهیم. ببینید كه هر دمی
را بازدمی است و این خود جریانی است. جریان، عین زندگی است.
همین الان به زندگی خود
نگاه كنید، ببینید در كدام قسمتها راكد است. آن قسمت را به جریان بیندازید.
«ثروت» یكی از چیزهایی است
كه امكان سكون و درنتیجه فساد آن وجود دارد. ما حدیثهای زیادی داریم درباره
اینكه ثروت خوب است. اما احادیث فراوانی هم داریم كه «مال اندوزی» را
عملینكوهیده میداند. ثروت باید جاری باشد تا مولد و سازنده باشد. این پول
میتواند خانهای باشد و سرپناهی. كارگاهی باشد و محل اشتغالی. مشكلگشای كسی
یا كسانی.
قانون سوم: قانون نظم
همه هستی ما منظم است. حتی
در بینظمیهایی كه میبینیم، نظم نهفتهای وجود دارد. این جریان منظم هستی
حتما برای ما پیامی دارد.
نظم هستی به ما میگوید كه
ما هم به عنوان عنصری از هستی باید نظم داشته باشیم تا با جریان هستی هماهنگ
شویم.
نظمی كه در درون بدن هست
حتما پیامی برای ما دارد. اگر بیماری حادث میشود میفهمیم كه اختلالیدر نظم
بدن، در یك ارگان یآ سیستم بدن ایجاد شده است. در نظم هر قسمت اگر اختلالی پیش
بیاید، بیماری حاصل میشود. پس همه چیز وقتی در مسیر طبیعی و سلامت خود قرار
دارد كه نظم داشته باشد.
مشكلاتی كه در زندگی ما به
وجود میآید، به دلیل اختلال در نظمی است كه در یك قسمت از زندگی ما به وجود
آمده، بگردید، ببینید حتما در جایی بینظمی هست. باید آنجا را پیدا كنید و
قانون نظم را در آن قسمت جاریكنید.
ثابت شده است كه وقتی یك
كاری را انجام میدهیم چه منظم و چه نامنظم، تا تماما انجام نشده، انرژیاش به
ما برنمیگردد. تمام كردن كار ناتمام، یك نوع نظم است.
در قسمت اول كتاب درباره
خلاء صحبت كردیم و اما نظم: باید به وضعیت كنونی خود سامان بدهید. به نسبتی كه
شما به زندگی و وضعیت كنونی خود سر و سامان می دهید و خلاء ایجاد میكنید،
موفقیت به سراغ شما میآید.
همین الان فهرستی از تمام
كارهای نیمه تمام از زندگی خود تهیه كنید و در صدد برآیید كه در جهت نظم دادن
به آن اقدام كنید.
قانون چهارم: قانون بارش
چهارمین قانون، قانون بارش
است. صدقه یك واژه بسیار عظیم، پرمحتوا، پر معنا و قدرتمند است كه ریشه در صدق
دارد: راستی و درستی
صدقه معنایوسیعی دارد. اما
متاسفانه بعضیها فكر میكنند كه صدقه یعنی اینكه به یك فقیر یا تهیدست، كمك
كنند. گاهی اوقات كمك مالی به یك نفر، كمترین كاریاست كه میتوانیم برایش
انجام دهیم.
بارش كنید؛ مهرتان را بارش
کنید، عشقتان را بارش كنید، فكر مثبت و سازندهتان را بارش كنید. بارش تبسم،
بارش لبخند، بارش انرژی مفید، بارش اطلاعات و دانستهها.
هرگونه جمعآوری ضد بخشش
است. بیمضایقه بخشیدن قانون طبیعت است. خورشید چندین سال است كه به شما
میتابد بدون اینكه هیچ تمنایی از شما داشته باشد. بارش یعنی اینكه شما ببخشید.
چیزی را نگه ندارید. پول، دانش، كتاب، سخن خوب، فكر ناب، مهر و محبت و خلاصه هر
چه را دارید.
همین امروز بروید و هر آنچه
را كه در خانه شماست و قابل استفاده هم هست اما استفاده نمیشود،ببخشید.
ببخشید و دریافت كنید. شما از جایی دریافت میكنید كه امروز حتی گمانش را هم
نمیبرید
هرجا انسداد و مانعی در
جریان مثبت زندگی شما پیش آمد بروید دنبال بارش و ایجاد خلاء. اجازه دهید برای
رحمت الهی جایی باز شود و گشایشی در آن مانع به وجود آید. گفتار نیك، اخلاق
خوب، لبخند زدن به مادر،نگاه پرمهر به پدر همگی صدقه هستند. اینها همه گفتار
پیامبر هستند.
یكی از بارشهای بسیار
بسیار طبیعی، شكر كردن و سپاسگذاری است. تشكر فضای انرژی شما را وسیعتر
میكند. تشكر كردن از مردم بالاترین درجه تشكر است یعنی حتی شكرگذاری از خداوند
در مرحله بعد قرار میگیرد.
یكی از كارهای روزانه خود
را این قرار دهید كه از خانه بیرون آیید، از خود بپرسید آیا من امروز سهم
كائنات را دادهام؟
صدقه از سه دیدگاه بیان
میشود:
1- عده زیادی صدقه را از سر
معامله میدهند. بله درست است كه در قانونمندی طبیعت هرچقدر بدهید میگیرید.
اما چه بهتر كه از سر گرفتن چیزی را نبخشد. چنین انگیزهای برای دادن صدقه، خود
مانع جذب موهبتهای افزون است چراكه نوعی وابستگی در شما پیش آمده كه صدقه بدهم
تا به این وسیله بیشتر بگیرم. یادتان باشد اگر الگویی برای عدهای كار میكند
اما برای شما كار نمیكند، باید به دنبال ایرادهایی بگردید كه در آن كار متوجه
شما بوده است، چون یك نفر آن كار را كرده و نتیجه گرفته است.
كسانی هستند كه چیزی را
میبخشند اما ذهنا آن را نمیبخشند. حال این بخشش از هر نوعی كه باشد كمك،
هدیه، سوغات، كمك مالی و ... مثلا سوال میكنند اون كه ما پارسال برای شما
چشمروشنی اوردیم خوب بود؟ و ... اینها بخشیدهاند اما ذهنا نبخشیدهاند و
یادشان هست كه چه دادهاند و مدام آن را به خود یا اطرافیان و یا طرف مقابل
گوشزد میكنند.
2- عدهای دیگر صدقه را از
سر ترس میدهند. ترس از حوادث آسمانی، ترس از 70 بلا، ترس از چشمزخم،ترس از
...
نه اینكه اشتباه است. به
هیچوجه. لطف الهی آنقدر بیكران و بیانتها هست كه حتی بارش از سر ترس هم
بیپاسخ نمیماند. اما یادتان باشد در پیشگاه الهی و در قانونمندی طبیعت، پاداش
هر عمل نیكی، به نیت درونی پشت آن وابسته است.
3- و در آخر عدهای كه صدقه
را از سر عشق می دهند. این برترین نوع بارش است. میبارند بی هیچ واهمهای،
ترسی، توقعی، انتظاری.
در كتابهایی كه اخیرا از
نویسندگان غربی به چشم میخورد واژهای به نام «عشریه» میبینیم. عشریه آن است
كه از سر عشق و بطور منظم یك دهم یا ده درصد از هرچه به دستمان میآید برای خدا
ببخشیم و بباریم. عدهایگمان میبرند عشریه یا پرداخت منظم 10% از درآمد و هر
پولی كه به دستمان میرسد به نوعی همان خمس و زكات است كه ابدا چنین نیست. خمس
و زكات، یك تكلیف و «باید الهی» است. در صورتی كه عشریه یك نوع صدقه است.
انباری
یكی از موانع موفقیت در
زندگی، انباری است.در هر خانهای یك انباریوجود دارد. یك انباری پر از چیزهای
غیرقابل استفاده یا كمتر قابل استفاده. اگر چیزی هست كه خراب و فرسوده است
بیاندازیدش دور و خلاء ایجاد كنید. اگر قابل استفاده است اما شما نمیتوانید از
آن استفاده كنید آن را ببخشید.
بارش به كی، به كجا؟
پیامبر اكرم (ص) از جبرئیل
پرسیدند: جبرئیل، پاداش صدقه (بارش) چقدر است؟ جبرئیل گفت: صدقه 5 نوع است كه
پاداش آن هم متفاوت است.
- صدقه نوع اول، پاداشش یك
به ده است و آن این است كه به انسان صحیح و سالم دهند. یكی شما میدهید ده
برابر خداوند مهربان پاداش میدهد.
- صدقه نوع دوم، پاداشش یك
به هفتاد است و آن این است كه به زمینگیر و ناتوان دهند.
- صدقه نوع سوم پاداشش یك
به هفتصد است و آن این است كه به پدر و مادر دهند.
- صدقه نوع چهارم پاداشش یك
به هفتاد هزار است و آن بارش به اموات و مردگان است.
- صدقه نوع پنجم صدقه به
طالب علم است كه پاداشش یك به صد هزار است.
همین امروز فكر كنید چه
چیزی را باید بارش كنید. مهرتان؛ پولتان، دانشتان، وقتتان ....
قانون پنجم: قانون پاكی
پاكی، اساس جذب همه
موهبتهاست. موهبتها همیشه جذب پاكی میشوند و به نسبت پاكی كه در خود ایجاد
میكنید، لایق جذب موهبتها میشوید.
باید قانون پاكی را یاد
بگیریم. باید پاكی را از ذهنمان آغاز كنیم. ذهن خود را پاك كنید. قانون پاكی به
نوعی با قانون خلاء در ارتباط است. ذهن خود را پاك كنیم از نفرینها، كینهها و
نبخشیدنها.
از اتاقتان، از
آشپزخانهتان، از حیاط منزلتان، از باغچه خانه شروع كنید و محیط خانه را پاكیزه
كنید. بعد بیایید به درون، به ذهن، به دل، به زبان، زبانتان را پاك كنید. اگر
زبانتان آلوده است به دروغ، تهمت، تمسخر، تحقیر، انتقاد بیجا از دیگران، زبانتان
مانع جذب موهبت است. حدیث داریم كه فحش دادن روزی را كم میكند. دروغ گفتن مانع
روزی است.
البته لازم است یادآوری
كنیم كه شما ممكن است كسانی را بشناسید كه دروغ میگویند، ناسزا میگویند،
قانونمندی طبیعت را رعایت نمیكنند اما وضع مالیخوبی دارند. یادتان باشد كه
«روزی» فراتر از توانگری مالی است. روزی، آرامش این لحظه شماست. روزی فرصتهایی
است كه به دست میآورید. روزی، دوستان خوب شما هستند.
در قرآن خداوند مهربان
درباره خوردن و چگونه خوردن به عبارت «حلالا طیبا» اشاره فراوان دارد. دقت كنیم
در پاكیزه خوردن. این طور نیست كه پاكیزگی یا آلودگی آنچه میخوریم صرفا روی
جسم ما اثر مثبت یا منفی داشته باشد. آنچه میخوریم صفتهای آن نیز جزئی از
ژنتیك ما میشود و روی خصلتهای درونی و رفتاری ما به مرور زمان و حتی روی نسل
بعدی ما اثر میگذارد.
قانون پاكی را گسترده
ببینید و گسترده زندگی كنید.
قانون ششم: قانون سحرخیزی
از سحرخیزی طبیعت یاد
بگیریم. هیچ خروسی نیست كه تا 8-9 صبح بخوابد و هیچ مرغی نیست كه به بهانه
اینكه امروز جمعه است بیشتر بخوابد.
شهودیزندگی كردن طبیعت
همین است. به طبیعت نگاه كنید و بر اساس آنچه از طبیعت الهام میگیرید و بر
اساس آنچه شهودتان میگوید زندگی كنید.
ثابت شده است كه فتوسنتز
گیاهان با سپیدهدم شروع می شود و چرخه تاریكی متوقف میشود و گیاه چرخه نوری
خود را آغاز میكند.
از زمان مغرب یعنی زمانی كه
آفتاب غروب میكند و شب فرا میرسد و بیشتر و بیشتر همه جا را در خود فرو
میبرد انرژی كیهانی بیشتر میشود. این ثابت
شده است. انرژی هستی افزون میشود.
طبیعت بسیار آرام میگیرد و ما هم باید آرام بگیریم كه در قرآن آمده است: « ما
شب را مایه آرامش شما قرار دادیم.» به همین خاطر است كه شب هنگامیكه انرژی هستی
سرشار است، خواب به شما آرامش بیشتری میدهد.
پس اوج انرژیهای هستی در
لحظات پیش از طلوع است. اذان صبح تا طلوع آفتاب بهترین و مناسبترین زمان از
دیدگاه انرژی هستی و كیهانی است و انرژی جذاب هستی آماده جذب و خلق و ایجاد
خواسته ها و نیات پاكی درونی شماست.
اگر تلقین و تجسم كنید، اگر
دعا كنید امكان استجابت دعایتان بسیار بسیار بیشتر است. صبح زود به نماز و
نیایش با خدا بپردازید، خواستههایتان را مطرح كنید، مراقبه كنید و از خداوند
مهربان تقاضای موهبت كنید و سپس به دنبال كار و تلاش بروید.
قانون هفتم: قانون جمع (
باهم بودن)
همیشه انرژی یك شخص از
انرژی یك گروه كمتر است. وقتی شما در یك جمع هستید، انرژی شما تبدیل به سینرژی
میشود. مجموع اجزای انرژی از كل انرژی همیشه كوچكتر است. بطور مثال اگر 10 آدم
كه هر كدام 2 واحد انرژی دارند با هم یكی شوند، مجموع انرژی آنها طبق قوانین
ریاضی باید 20 واحد باشد. در صورتیكه انرژی آنها خیلی بیشتر از این مقدار است.
از آنجایی كه انرژی یك جمع
بیشتر است، جمع بودن باعث جذب موثرتر هدف میشود. خداوند جمع را دوست دارد: «
يدالله مع الجماعه»
شما اگر گروهی مراقبه
كنید، مدیتیشن كنید، گروهی تلقین به نفس كنید نتیجه بسیار بسیار موثرتری
میگیرید.
قانون جماعت در مورد عبادات
هم صادق است. پیامبر میفرمایند: « دو تن از یكی بهتر و سه تن از دو تن برتر و
چهار تن از سه تن نیكوتر است. همیشه با جماعت باشید.»
جمع را دوست داشته باشید
حتی اگر با آن جمع همراه نیستید یا حرفی برای گفتن ندارید، همین كه در آن جمع
هستید و در آن سينرژی فوقالعاده میگیرید، انرژی شما زیاد میشود.
ممكن است یكی از دلایل
افزایش عمر بواسطه «صله رحم» همین باشد. وقتی شما به دیدار یا عیادت اطرافیان
میروید و در فضای آنها قرار میگیرید انرژی شما بسیار بیشتر میشود و سلامتی
شما افزایش یافته و باعث طول عمر شما میشود.
«باهم بودن» را بسیار جدی
بگیرید. صله رحم را، مراقبههای گروهی را، در فضایمثبت باهم بودن را.
قانون هشتم: قانون هماهنگی
به طبیعت نگاه كنید. ببینید
كه به تمامی هماهنگ است. اگر هماهنگی در طبیعت نبود، هیچ سیستمی ارزش خودش را
نداشت و سیستمهای منظم اگر هماهنگی نداشته باشند این یك نوع بینظمی و اختلال
است.
نگاه كنید. بدن ما
مجموعهای از سستمهای منظم است. اگر در جایی این هماهنگی به هم بخورد ما
بیمار میشویم و شفا زمانی صورت میپذیرد كه دوباره این هماهنگی بهوجود آید.
به این هماهنگیها فكر
كنید. بدانید كه هماهنگی طبیعت حتما برای شما پیامی دارد و پیامش این است كه
انسان نیز به عنوان عنصری از هستی باید از هستی هماهنگ باشد.
یكی از تعریفهاییكه از
موفقیت ارائه میشود اینست كه موفقیت یعنی پیشبرد تمامی جنبههای زندگی بطور
هماهنگ. اگر در یك جنبه از زندگی خود پیش برویم اما سایر جنبهها راكد باشند،
ما فرد موفقی نیستیم چون جنبههای مختلف زندگیمان با هم هماهنگ نیست. اگر كسی
در كار موفق باشد و فرصت تربیت فرزندش را نداشته باشد، چه فایده؟
یادتان باشد كه شما یك
موجود تك بعدی نیستید. شما ابعاد گوناگونی دارید. بعد جسمی بعد معنوی و بعد
تفریحی و ... باید تمام این جنبهها را با هم جلو ببرید. هنرمندانه زیستن یعنی
تمام ابعاد زندگی را با هم پیش بردن.
وارد فضای هماهنگی شوید.
ببینید كه نیاز است در چه جنبههایی از زندگی هماهنگی ایجاد كنید. در چه مورد
كم گذاشتهاید و در چه مورد افراط كردهاید؟ به آن مورد كه كم گذاشتهاید،
بیشتر بها بدهید و در آن مورد كه افراط كردهاید، هماهنگ با سایر جنبهها پیش
بروید.
قانون نهم: قانون تنوع
طبیعت و هستی ما، طبیعت و
هستیمتنوعی است. این تنوع هستی حتما برایمان پیامی دارد.
تنوع ضد افسردگی است. تنوع
به ما روحیه میدهد. تنوع جریان، حركت و نشاط میدهد. طبیعت اگر پربركت است، به
خاطر تنوع فصول آن است.
این تنوع هستی برای ما پیام
دارد. اولا تنوع را باید در نظر داشته باشیم. در اسلام سفر خیلی توصیه شده است.
وقتی مسافرت میكنیم، برای ما تنوع فكریبه همراه میآورد. ذهنمان را باز
میكند. یكنواختی، كسالت روحی میآورد. اگر شما بطور مداوم در یكجا بنشینید،
انجماد فكریو تعصب فكری به همراه خواهد داشت. هرچه بیشتر مسافرت بروید، به
خاطر تنوع محیط و درنتیجه تنوع آب و هوا، در سیستم تنفسی شما هم تنوع ایجاد
میشود، وقتی نحوه تنفس تغییر كرد، نحوع تفكر نیز تغییر مییابد. شما میتوانید
به گونهای دیگر فكر كنید، نگرشهایتان عوض میشود. برداشتهایتان تغییر
میكند.
هر چند سال یكبار رنگ خانه
خود را تغییر دهید. رنگآمیزی منزل باید متنوع باشد. اینكه بگذاریم عید بیاید
تا خانه را تمیز كنیم، درست نیست.
به اطرافتان نگاه كنید. چرا
همه خاصیتهای میوهها در سیب جمع نشده؟ اگر این طور بود انسان فقط سیب
میخورد. حتی رنگ هر میوه منحصر به فرد است. قرمزی گوجهفرنگی با قرمزی هندوانه
چقدر فرق دارد.
به رنگها، به تنوع رنگها
دقت كنید. سه رنگ در طبیعت بسیار زیاد است و این حتما پیامی برای ما دارد.
روشنی خورشید و سفیدی آفتاب حتما حامل پیامی برای ما میباشد. آبی آسمان و دریا
حتما برای ما پیام دارد. سبزی طبیعت هم همینطور.
پیام اینست: زندگی خود را
به این سه رنگ آغشته كنید.
ما در طبیعت رنگ مشكی
نداریم. اخیرا با تغییر ژنتیكی گلها و تزریق یك سری مواد به آن توانستهاند گل
مشكی تولید كنند. مشكی رنگ طبیعت نیست. رنگ مشكی انجماد فكری، سكون فكری،
لجاجت، یكدندگی و تعصب میآورد. قساوت قلب میآورد. رنگ مشكی مكروه است.
لباس مشكی هم از نظر
روانشناسی رنگها ملالآور است هم مخالف قانون طبیعت، یعنی مخالف سنت خدا.
قانون دهم: قانون كارما
قانون بعدی قانون كارماست.
قانون كارما، قانون علت و معلول، قانون تابش و بازتابش و قانون عمل و عكسالعمل
نامیده میشود. همه اینها یك معنا میدهد.
گفته میشود كه هرچه
میكنیم، با هر نیتی كه داریم، هر عمل از ما، تابشی است به بیرون كه بازتابشی
به درون دارد. در كوه صدا میزنید، صدا به دیوار كوه برخورد میكند و به سوی
شما باز میگردد.
اگر عملی كه انجام میدهید
مثبت باشد، تابش مثبت است و بازتابش مثبت خواهد داشت و اگر عمل شما منفی باشد،
تابش منفی است و بازتابش منفیخواهد بود. هیچ عمل خیر و شری بدون جواب
نمیماند. این عین آیه قرآن است. شما حتما بازتاب عمل خود را در زندگی خواهید
دید. بیایید از همین الان مراقب نیات و اعمال خود باشیم. بیاییم با توبه و
پشیمانی از كارهای بدو منفی گذشته خود، آنها را محو كنیم.
همه اعمال و نیات مثبت و
همه اعمال و نیآت منفی به سوی ما بازمیگردند. پس با نیآت و اعمال خوب، از
طبیعت «خوب» دریافت كنیم.
قانون یازدهم: قانون عشق
عشق اساس همه جذابیـتهاست.
همه موهبتها از عشق است. بنیان هستی بر اساس عشق الهی است. خلقت انسان و همه
موجودات حاصل عشق است.
اگر بخواهید چیزی را جذب
كنید، باید به آن عشق بورزید.
ویتمن میگوید: « هر ذرهای
در این دنیا زبان محبت را میفهمد و دعوت محبوب را اجابت میكند. اگر قصد جذب
هر ذرهای را دارید، راه جذبش این است كه به آن عشق بورزید.
از امام رضا پرسیدند: «دین
چیست؟» ایشان فرمودند: « آیا دین چیزی جز محبت است؟»
اساس همه جذب كردنها محبت
و عشق است، محبت و عشق بیدریغ،محبت و عشقی كه از سر معامله نباشد. به این
كاری نداشته باشید كه آیا طرف شما به شما عشق میورزد یا نه؟ این معامله و
تجارت است. خورشید كه عاشقانه به شما میتابد، سالیان سال میتابد. تمنایی از
شما ندارد و به ما این پیام را میدهد كه عشق باید بیتمنا باشد.
عاشقانه برای دیگران دعا
كنید. مطمئن باشید وقتی برای دیگران دعا میكنیم صد هزار برابر به خود ما
میرسد.
ممكن است شما در عشق ورزیدن
مشكل داشته باشید. دكتر «اسبورن»مدرس خلاقیت میگوید: «هر عاطفهای با تمرین
گسترش پیدا میكند.» حالا اگر شما میخواهید مهربانی را در خود افزایش
دهید،مهربانی را تمرین كنید.
جوهره هستی را فراموش
نكنید. جوهره هستی محبت و عشق است. صبحهای خیلی زود یا شبها قبل از خواب،ده
دقیقه به مراقبه عشق بروید: دستها را روی سینه بگذارید. چشمها را ببندید و
برای همه هستی دعا كنید. برای همه كسانی كه رفتار ناشایستی دارند. عشق ورزیدن
به كسانی كه با شما خوبند و به شما كمك میكنند كار سادهای است،مهم عشق
ورزیدن به كسانی است كه به شما بد كردهاند.
اگر قانون عشق را رعایت
كنید، یقین بدارید كه دیگر نیت و عملی نخواهید داشت كه به فرد دیگری آسیب وارد
كند. اگر كسی به شما بد كرد، ناخودآگاه برایش طلب هدایت و خیر كنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر