۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

سفر به ارمنستان - قسمت نهم



همانطور كه گفتم هواي ايروان كمي سردتر از تهران مي باشد و بدين منظور در ايام عيد بخاري مدام بايد روشن باشد در ارمنستان همچنين مشكل آب لوله كشي وجود دارد و گاها بعضي از مناطق فقط برخي از ساعات روز آب دارنند .

ما آن شب ساعت 4 صبح خوابيديم خانه ما دو اتاق خواب داشت كه هر كدام دو تخت دو نفر داشت شب خوبي را سپري كرديم و بعلت خستگي زياد سريع خوابمان برد صبح و يا ديگر ظهر ساعت 11 بيدار شديم و اولين صبح ايروان را تجربه مي كرديم خانه ما مشرف به رودخانه بود يعني زير خانه ما وقتي روي بالكن قرار مي گرفتي منظره زيبايي را مشاهده مي كردي آنور رودخانه بالاي بلندي بزرگترين و مجهز ترين سالن موسيقي وجود داشت كه در 5 فروردين افشين در آنجا برنامه خواهد داشت در كل وقتي يكي يكي بيدار شديم و دوش حمام گرفتيم تصميم گرفتيم بيرون برويم و صبحانه و ناهارمان را يكي كنيم
ايروان داراي محيطي خلوت است خيابانهاي شهر بسيار ساده و هنري و سنتي بنظر ميرسيد آرامش را در راه رفتنشان احساس مي كرديم رانندگان بسيار خونسرد و بسيار مقرراتي
نكته كه توجه من را جلب كرد, نبود و مشاهده موتورسيكلت بود واقعا در پنج روزي كه آنجا بودم فقط يكبار يك موتور سيكلت ديدم آنهم از نوع پيشرفته و نه مثل تهران و شهرهاي ديگر و يا يزد كه بيش از عابران و ماشينها موتور سوار است و از موتور قراضه 50000 توماني به بالا شما مي بينيد و صداي آن مثل صداي هواپيماهاي زمان هيتلر است خواهشا يكروز برويد خيابان 17 شهريور تا سيل موتور سواران را ببينيد يا بقول رفيقم آقا حامد, يزد را مشاهده نكردي ووقتي راه مي روي نمي داني از چند طرف موتور سوار مي آيد و يا وقتي عروسي ميشود سيل عظيمي از موتور سواران را بدنبال ماشين عروس مشاهده مي كنيد

۱ نظر:

ناشناس گفت...

احساس همانند آب زلال است در رودخانه زیبای زندگی , پس آن را خوب هدایت کن که به مرداب نرود. (از پدرام)