روز جهانی کورش، روز روشنائی و دادگری:
روز کورش، زادروزِ "منشور حقوق بشر"، به هممیهنان و آزادیخواهان خجسته باد.
روز جهانی کورش، روز روشنائی و دادگری:
روز کورش، زادروزِ "منشور حقوق بشر"، به هممیهنان و آزادیخواهان خجسته باد.
هفتم آبان روز کورش بزرگ بر همگان پیروز و خجسته باد...
********************************************
۷آبان روز منشور حقوق بشر کورش بزرگ است باید افتخار کرد و جشن گرفت.
آربان می گوید: حقی که کوروش بزرگ بر گردن ایرانیان دارد به قدری زیاد است که هرگز ایرانی ها نخواهند توانست آن را ادا کنند و هر قدر او را تجلیل کنند سزاوار است ولی ما هیچ كار نمی كنیم.
کتزیاس می گوید: کوروش بزرگ ایرانیان را مبدل به یک ملت صنعتی کرد و طوری صنایع ایران در دوره هخامنشی پیشرفت کرد که از کشورهای دیگر برای فراگرفتن صنعت به ایران می اومدن و پس از مدتی کارآموزی به کشور خود بر می گشتند
کورش بزرگ: برابری زن و مرد، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی کار، آزادی مسافرت، آزادی در انتخاب همسر و برانداختن برده داری و نشان دادن راه ها و زندگی انسانی و کورش بزرگ پادشاهی دلیر، خردمند و مهربان و حتی زمانی که پادشاه ۳۹ کشور بود، تبعیض نژادی نمی کرد و جهان را در صلح قرار داده بود تا جایی که همه ملت ها خواستار پادشاهی کورش بزرگ بودن و حتی دشمنانش هم دوست داشتن او پیروز باشد تا از زیر ستم قوم های وحشی دیگر بیرون آیند و روزهای خوش و سرشار از کردار نیک و پندار نیک و گفتار نیک توسط کورش بزرگ داشته باشند.
من دین و آیین و رسوم ملت هایی كه من پادشاه آنها هستم، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت كه حكام و زیر دستان من ، دین و آئین و رسوم ملتهایی كه من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند. من از امروز كه تاج پادشاهی را به سر نهاده ام، تا روزی كه زنده هستم، هرگز پادشاهی خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم كرد و هر ملتی آزاد است، كه مرا به پادشاهی خود بپذیرد یا نپذیرد و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند، من برای پادشاهی بر آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم كرد. من نخواهم گذاشت، كسی به دیگری ستم كند و من حق ستمدیده را از ستمگر خواهم گرفت و این حق رابه او بازپس خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم كرد. من اجازه نمی دهم مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال، تصرف نماید.
من تا روزی كه زنده هستم، نخواهم گذاشت كه شخصی دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد، وی را بكار وادارد. من امروز اعلام می كنم، كه هر كس آزاد است، كه هر دینی را كه میل دارد، بپرستد و در هر نقطه كه میل دارد سكونت كند، مشروط بر اینكه در آنجا حق كسی را غضب ننماید، و هر شغلی را كه میل دارد، پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو كه مایل است، به مصرف برساند، مشروط به اینكه لطمه به حقوق دیگران نزند. من اعلام می كنم، كه هر كس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ كس را نباید به مناسبت تقصیری كه یكی از خویشاوندانش كرده، مجازات كرد، مجازات برادر گناهكار و برعكس به كلی ممنوع است. و اگر یك فرد از خانواده یا طایفه ای مرتكب تقصیر می شود، فقط مقصر باید مجازات گردد، نه دیگران.
من اجازه نخواهم داد كه مردان و زنان را به عنوان غلام و كنیز بفروشند. و حكام و زیر دستان من، مكلف هستند، كه در حوزه حكومت و ماموریت خود، مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و كنیز بشوند، و رسم بردگی باید به كلی از جهان برافتد.
" وجود ما بمنزله باغي است که اراده ما باغبان آن است" شکسپير
يکي از راه هاي ايجاد روحيه، براي رسيدن به هدف، اين است که طوري وانمود کنيم که " گويي " به هدف رسيده ايم. اينگونه تظاهر وقتي مؤثرتر است که حالت جسماني ما نيز مؤيد کسب موفقيت باشد.
فعاليت جسمي از ابزارهاي نيرومندي است که بلافاصله روحيه ما را عوض مي کند و نتيجه فوري آن ايجاد تحرک است. اگر جسم شما زنده، پرتحرک و شاد باشد، روحيات شما نيز از آن تبعيت مي کند. بزرگترين تکيه گاه ما در هر موقعيت، نيروي جسمي است، زيرا تأثير آن سريع و بدون خطا است. حالت جسمي و تصورات دروني، کلاً به هم مربوطند. تغيير يکي، بلافاصله در ديگري ايجاد دگرگوني مي کند.
اگر مي خواهيد تغييري فوري در حالت روحي خود ايجاد کنيد، راهش آن است که در حالت جسمي خود يعني نحوه تنفس، حالت بدن، حالت چهره، کيفيت حرکات و نظاير آن تغييرات لازم را بوجود آوريد.
بيماري و سلامت، و يا شادابي و افسردگي، اغلب اوقات بدست خود ما است. اينها تغييراتي است که بنا به تصميم ما، در جسم ما ايجاد مي شوند، گرچه اين تصميم آگاهانه نباشد. به راحتي مي توان رفتار فرد افسرده را درنظر مجسم ساخت. افراد افسرده هنگام راه رفتن به زمين نگاه مي کنند.
اگر راحت بايستيد، شانه هاي خود را عقب بکشيد، با تمام سينه نفس هاي عميق بکشيد و اگر به طرف بالا نگاه کنيد و از نظر جسماني خود را درحالت نيرومند قرار دهيد، نمي توانيد افسرده باشيد. در مورد بچه ها نيز مي توان از اين شيوه استفاده کرد. موقعي که آسيب ديده اند به آنها بگوييد بالا را نگاه کنند. درد و گريه آنها متوقف مي شود و يا دست کم بسرعت کاهش مي يابد.
کاري را در نظر بگيريد که تصور مي کنيد قادر به انجام آن نيستيد، اما مايليد که قدرت انجام آن را پيدا کنيد. ببينيد اگر توان انجام آن کار را داشتيد چگونه مي ايستاديد؟ چگونه صحبت مي کرديد؟ چگونه نفس مي کشيديد؟ آنگاه حتي المقدور خود را در آن وضعيت جسمي قراردهيد.بدن خود را در حالتي قراردهيد که بازگوکننده توان شما باشد. آنگاه به تغيير روحيه خود دقت کنيد. اگر حالت بدن خود را در وضع مناسب نگهداريد حس مي کنيدکه " انگار " توان انجام آن کار را داريد.
اگر احساس قدرت کنيم، کارهايي از ما ساخته است که در حالت ترس و ضعف و خستگي از ما برنمي آيد.
به چهره خود، حالت شادي ،ترس ، خشم ، تهوع يا تعجب بدهيد و بعد ملاحظه کنيد که همان حالات در شما ايجاد مي شود.
شما هر حالتي که به چهره بدهيد، کم و بيش دچار همان حالت مي شويد. اگر هنگام درد و ناراحتي بخنديد، ناراحتي شما رفع مي شود و اگر به چهر خود حالت غمگين بدهيد در وجود خود احساس اندوه مي کنيد.
هماهنگي رفتار، يکي از جنبه هاي مهم ارتباطات فيزيولوژيک است. اگر من بخواهم افکار و عقايد خود را بصورت پيام هاي مثبت و سازنده به شما ارائه کنم، اما در عين حال صداي من ضعيف و لحن من مردد و حرکات من نامناسب و يا نامشخص باشد، رفتارمن ناهماهنگ است. اين ناهماهنگي موجب مي شود که نتوانم جوهر وجودي خود را بروز دهم و حداکثر نيروي خود را بکار گيرم و يا روحيه خود را بقدر کافي قوي سازم. پيام هاي ضدونقيضي که به خود مي دهيم، بيش از هرچيز قدم هاي ما را سست مي کند. مثلاً ممکن است از کسي سوالي کنيد و او درجواب بگويد"بله" ولي درهمان حال بطور ضعيف سر را به علامت منفي تکان دهد، يا ممکن است بگويد" ازعهده اين کار بر مي آيم" ولي در همان حال شانه ها را خم کرده و به زمين نگاه کند و بطور سطحي نفس بکشد. اين حالات راشعور ناخودآگاه شما بصورت ديگري ترجمه مي کند. مثل اينکه آن شخص گفته باشد " ازعهده اين کار بر نمي آيم ". يعني بخشي از وجود او مايل به انجام کار و بخشي ديگر مخالف آن است. گويي در يک زمان در دو جهت مخالف حرکت مي کند.
ايجاد هماهنگي يکي از مهمترين عوامل ايجادکننده قدرت فردي است. تلقين به نفس بايد به نحو مؤکد باشد. اين تأکيد شامل کلمات، صدا، تنفس و کليه حالات جسماني است. اگر بين کلمات و حالات جسماني هماهنگي برقرار باشد، پيام هاي روشني به مغز داده مي شود که " نتيجه مطلوب و موردنظر اين است". در نتيجه ذهن طبق همان پيام، واکنش نشان مي دهد. اگر پيام ها و علائمي که جسم شما به مغز مي فرستد ضعيف يا متضاد باشند، مغز به روشني نمي داند چه کند. اگر کلماتي که ادا مي کنيد با حالت جسمي شما هماهنگي نداشته باشد نمي توانيد قدم مؤثري برداريد.
يکي از راه هاي ايجاد هماهنگي آن است که حالات هماهنگ افراد ديگر را مدل سازي کنيد. عصاره مدل سازي آن است که بفهميد يک فرد کارآمد و موفق از کداميک از بخش هاي مغز خود استفاده مي کند. اگر حرکات فردي را دقيقاً و آينه وار تکرار کنيد، همان بخش هاي مغز خود را تحريک مي نماييد.
اگر مي خواهيد مراکز نيروي دروني معجزه گر شما بيدار شود، آگاهانه حالات جسماني افرادي که مورد احترام و ستايش شما هستند مدل سازي کنيد تا حالات روحي آنان در شما ايجاد گردد.
گريه کن گريه قشنگه گريه سهم دل تنگه گريه کن گريه غروره مرهم اين راه دوره گريه سهم دل تنگه آقاي شهردار! آقاي شهردار اين تصاوير را قبلا ديده ايد؟ تصاوير کودکاني که به خاطر آتش سوزي در مدرسه و به خاطر نبود بخاري گازي و امکانات گرمايشي مناسب به اين چهره افتادهاند ... آيا ما کم حافظه شدهايم؟ آيا جناب شهردار يادي از اين عزيزان کرده اند؟ آيا کمک به مردم روستايي و به دور از امکانات مملکت خودمون از بذل بخشش براي کشورهاي ديگه واجب تر نيست؟ نرگس براي عکاس نميخندد برق نگاه معصومشان با قابهاي چوبي در دست که در آن چهرههايي متفاوت از تصوير فعلياشان را نشان ميداد، آتش به دلمان زد. عمق نگاه نافذشان شرمسارمان کرد که چرا نبايد يک بخاري استاندارد در کلاسشان ميبود، و انگشتهاي ذوب شده نرگس در کنار کتاب فارسي کلاس سوم ما را ناخودآگاه به ياد حسنک کجايي، تصميم کبري، روباه و خروس و دهها درس خاطرهانگيز ديگر اين دوره انداخت. نميدانيم وقتي به درس پترس فداکار ميرسند، چه تصويري از انگشت پترس در ذهنشان شکل خواهد گرفت و حتي نميدانيم آيا به خاطر گرمي مشعل دهقان فداکار، او را دوست ميدارند. دخترکان و پسرکاني D8ا قابهاي بزرگ در دست که حسرت و رنج در چشمانشان موج ميزند، بچههايي که رنگ نداشته ديوار خانهاشان حکايت از جيب خالي والدينشان براي هزينههاي سرسامآور درمان دارد و نميدانيم چرا تا به امروز گرههاي چروک چهرههايشان که قرار بود =2 0 ترميم شوند، هنوز باز نشده است و اين پرسش که آيا در ميان سيل پزشکان اين مرز و بوم کسي حاضر است با ظرافت انگشتانش مرهمي براي صورتکان اين بچهها باشد، ما را به خود مشغول کرده است. نرگس در روستايشان ميماند، به دنبال مرغ خانهاشان ميدود تا شايد با سر و صداي مرغ و خروسهاي خانه بتواند اندکي خود را تخليه کند. نرگس در کنار ديگر بچههاي قرباني غفلت ما در کنار بچههاي روستا براي گرفتن يک عکس حاضر ميشود اما او براي عکاس نميخندد. نرگس دفتر مشقش را باز ميکند، به زحمت و با کمک دست ديگر مداد سياه را در دست ميگيرد و در سطر اول مينويسد: اي کاش کلاسمان آتش نميگرفت اين ايميل را براي دوستان و آشنايانتان بفرستيد شايد به دست پزشكي ميهنپرست و انساندوست برسد و درد اين كودكانِ سرزمين خشكيدهمان را مرهمي بخشد. برگرفته از وبلاگ http://floppy98.blogspot.com | 20 |